گروه دین و اندیشه «خبرگزاری دانشجو»- حامد صفائی؛ انگلیس قبل از معاهده 1907 میلادی در رقابت و دشمنی با روسیه که طرفدار دربارِ قاجار و جناح مستبدان بود، از مشروطه خواهان حمایت میکرد و مخالف اقدامات محمدعلیشاه در برابر مشروطه خواهان بود؛ اما پس از منعقد کردن قرارداد 1907 میلادی، با روسها شریک شد و به خواست آنها درباره سرکوب مشروطه خواهان سکوت کرد و اقداماتت محمدعلی شاه را صحیح و منطقی می خواند.
قرارداد 1907 میلادی
در دوران محمد علی شاه، ایران شاهد تحولاتی بود که ناشی از دخالت های سیاسی کشور های بیگانه به خصوص انگلیس و روس و درصد کمی هم آلمان است. در این دوران که به استبداد صغیر معروف است، سیاست خارجی ایران بیشتر تحت تأثیر روس و در نوبت بعد انگلیس قرار داشت. هر کدام از این دو کشور تلاش میکردند که نفوذ دیگری را در ایران کاهش دهند. برای مثال شوروی معاهده 1907میلادی را با انگلیس امضا کرد تا دست این دولت را از کارهایی که با سیاستهای خود مغایرت دارد، کوتاه کند و نیز اینکه بتواند در حوزه خود آزادانه و بدون دخالت انگلیس به هر اقدامی دست بزند.
وجه المصالحه قرار دادن ایران
دوران استبداد صغیر با دوران صلح مسلح در اروپا همزمان بود. در این زمان، انگلیس دارای مستعمرههای بیشماری بود و آلمان را رقیبی برای خود می دید. به همین منظور با متحد شدن با روس، ایران را وجه المصالحه قرار داد تا از ورود آلمان جلوگیری کند. این موضوع را روزنامه حبل المتین بخوبی بیان می کند:
«انگلیسی ها گویا از راه سیاست خواستند در مقابل آلمان تشکیل قوتی در وسط آسیا دهند، از این رو خود را ناچار از همراهی با روس دیدند و در این راستا ایران را وجه المصالحه قرار دادند.»
ناراحتی انگلیس و عذرخواهی ایران
توافقات پنهانیِ انگلیس با روس باعث شد که روسها با آرامش بیشتری نهضت آزادیخواهی در ایران را سرکوب کنند. پس از به توپ بستن مجلس نیز بسیاری از آزادیخواهان از جمله تقی زاده، دهخدا و ... پنهانی به سفارت انگلیس پناهنده شدند.
محمدعلی شاه نیز برای مقابله با آنان، اطراف سفارت انگلیس را بهوسیله نیروهای مسلح محاصره کرد تا بتواند آزادیخواهان را دستگیر کند. البته این کار باعث نارضایتی و ناراحتی انگلیس شد و تا زمانی که شاه و وزیر امور خارجه وقت، بابت این رفتار رسماً از انگلیس عذرخواهی نکردند، این ناراحتی وجود داشت و این درحالی است که در حال حاضر می بینیم، تسخیر سفارت انگلیس بدون هیچ ترس و دلهرهای، انجام می شود.
دخالت پنهان انگلیس در ایران
در دوران پادشاهی محمدعلی شاه، دولت انگلیس به بهانه شرکت در امتیاز 1907میلادی در تحولات ایران ورود مستقیم و آشکارا پیدا نمیکرد و یا کمتر چنین رویهای را اتخاذ میکرد. سرادوارگری (وزیر خارجه وقت انگلیس) در پاسخ به یکی از نمایندگان پارلمان انگلیس گفت:
«باید ایرانیها این نکته را بدانند و اصلاحات ملکی خودشان را خود بکنند ... عدم دخالت ما در امور ایران نه بهخاطر نداشتن اقتدار بوده، بلکه بدین خاطر است که کسانی را که چشم به حمایت ما دوخته اند، آگاه کنیم که تا آمادگی کامل برای دفاع نداشته باشند، نباید چشم به حمایت ما داشته باشند.»
از نطق وزیر خارجه انگلیس چنین برداشت میشود که اقدامات آنان در راستای منافع خودشان است و دخالت و عدم دخالت آنان در دیگر کشورها به خصوص ایران، چیزی جز پیگیری منافع خودشان نیست. در اصل مشاهده میشود هرزمان که شاهان ایران به خصوص در زمان محمدعلی شاه دست نیاز به سوی انگلیس دراز کردند، اگر خواسته در جهت منافع انگلیس باشد، با اقدام آنان همراه است؛ ولی اگر خواسته با منافع انگلیس در تضاد باشد، اینجاست که انگلیس سیاست بیطرفی را در پیش میگیرد و کار را به خود ایران واگذار میکند.
سیاست بی طرفی انگلیس هنگام درگیری مشروطه خواهان با مستبدان در تبریز؛ کاملاً به نفع روسها بود
سیاست بی طرفی انگلیس هنگامی که مشروطه خواهان با مستبدان در تبریز درگیر بودند، کاملاً مشهود است و این سکوت آنان کاملاً به نفع روسها بود؛ زیرا موافقت انگلیسیها با روسها باعث شد قوای روسی محاصره شهر تبریز را بشکنند و به بهانه حفظ اتباع بیگانه وارد تبریز شوند.
از دیگر موارد اینکه هنگام حمله نیروهای آزادیخواه به تهران، انگلیس و روس با رهبران آزادیخواه مذاکره کردند تا آنها را تشویق کنند که وارد تهران نشوند.
حکومت محمدعلی شاه و مواجهه کشور با بحران مالی جدی
در دوران حکومت محمدعلی شاه، کشور با بحران مالی جدیای هم مواجه بود، به همین خاطر مجلس در تلاش بود برای جبران بحران مالی ایجاد شده، بانک ملی ایران را تأسیس کند؛ ولی با کارشکنیهای محمدعلی شاه و سختگیریهای دو بانک شاهنشاهی و استقراضی روس و انگلیس، تداوم این کار میسر نشد و در آخر هم با به توپ بستن مجلس این طرح فراموش شد.
بحران مالی گریبانگیر محمدعلی شاه
بعد از به توپ بستن مجلس، محمدعلی شاه برای از بین بردن بحران مالی از دو کشور روس و انگلیس تقاضای وام کرده بود و مشیرالسلطنه را مأمور کرد تا دولت روس و انگلیس را برای دادن وام متقاعد کند. در این میان، انگلیس برای پرداخت وام شرط کرد که وام پرداختی از جانب آنها زمانی در اختیار محمدعلی شاه قرار میگیرد که اولاً برای جلوگیری و متوقف ساختن مشروطیت استفاده نشود و ثانیاً چگونگی خرج وام به وسیله تضمینات مناسب کنترل شود. این احتیاط ها که انگلیس برای پرداخت وام انجام میداد، بدین خاطر بود که از عدم انجام اصلاحات توسط محمدعلی شاه اطمینان داشت.
ترس انگلیس از نزدیک شدن محمدعلی شاه به روس ها
محمد علی شاه از نوع رفتار انگلیسیها متوجه شد که تنها در صورت از سرگیری مجلس میتواند به وام برسد و به همین خاطر خود را به روس نزدیک تر کرد. انگلیس نیز تصمیم گرفت قسمتی از وام را قبل از ازسرگیری مجلس به محمدعلی شاه اعطا کند تا دلگرمیای برای او شود. البته در این مورد انگلیس دوباره شرط کرد که وام فقط پس از گرفتن ضمانت های لازم برای برقراری دوباره مجلس به وی اعطا شود. انگلیسیها این ترس را هم در خود داشتند که اگر در اعطای وام بیش از حد سختگیری کنند، امکان دارد روس این مقدار وام را به محمدعلی شاه بپردازد.
درواقع نیت و هدف اصلی انگلیس در این قضیه بنا به گفته وزارت خارجه بریتانیا بدین گونه است: «دولت انگلیس تصور میکند بهترین رویه، این است که به کلی از مداخله در امور داخلی ایران احتراز نموده و بگذارند انقلابات حاضر آنقدر امتداد حاصل نماید تا هریک از عناصری که در مملکت قویتر است، گوی سبقت را برباید و در عرض این مدت، دولت انگلیس حاضر خواهد بود به مخاطراتی که ممکن است به منافع تجاری انگلیس خلل برساند، تن در دهد.»
انگلیس و دوگانگی حمایت و عدم حمایت از محمدعلی شاه
حال اگر بخواهیم تحلیلی کوتاه در مورد دخالت انگلیس در دوران محمدعلی شاه و یا همان استبداد صغیر ارائه دهیم، باید بیان کنیم که نقش انگلیس در این دوران براساس منافع این کشور در ایران بود. بدین دلیل که قبل از معاهده 1907 میلادی در رقابت و دشمنی با روسیه که طرفدار دربارِ قاجار و جناح مستبدان بود، از مشروطه خواهان حمایت میکرد و مخالف اقدامات محمدعلی شاه در برابر مشروطه خواهان بود.
اما پس از منعقد کردن قرارداد 1907 میلادی، با روسها شریک شد و به خواست آنها درباره سرکوب مشروطه خواهان سکوت کرد و اقدامات محمدعلی شاه را صحیح و منطقی میخواند. مدتی بعد هم که قیام مشروطهخواهی گسترش یافت، باز هم تغییر موضع داد و به کمک برخی نمایندگان آزادیخواه پارلمان انگلیس به دربار ایران فشار میآورد.
در این دوره انگلیس بیشتر، راه بی طرفی را پیش میگرفت؛ ولی در مقابل موج گسترده مقاومت در برابر استبداد موضع خود را تغییر داد و محمدعلی شاه را تحت فشار گذاشت تا دوباره مجلس و مشروطه را برقرار سازد.
منابع
1- بازشناسی روابط خارجی ایران در دوره استبداد صغیر، دکتر محمدرضا علم و محمد امیری، فصلنامه تاریخ روابط خارج، شماره31
2- رویکرد روس و انگلیس به بحران های مالی حکومت محمدعلی شاه در دوران استبداد صغیر، مظهر شاهدی، مجله گنجینه اسناد