گروه دین و اندیشه «خبرگزاری دانشجو»؛ واقعه عاشورا را میتوان از منظرها و جهات مختلفی تحلیل و بررسی کرد. یکی از این جهات وجود افراد و شخصیتهای بسیار متنوع در سپاه امام حسین (ع) است، به عنوان نمونه در میان یاران امام حسین (ع) علاوه بر مردان، زنان نیز نقش پررنگی در جریان عاشورا داشتند.
میانگین سنی افراد از پیرمردی مانند حبیب بن مظاهر شروع میشود تا عبد الله بن حسن که کودکی بیش نیست. اشخاصی از بزرگان عرب مانند مسلم بن عوسجه در رکاب امام حسین شمشیر میزنند تا بردگان و غلامانی همچون «جون». در سپاه امام حسین(ع) مرد و زن، پیر تا خردسال، اشراف و غلام همه با هم یافت میشوند.
جریانی که بر حضرت رقیه گذشت از زبان حجتالاسلام ثمری
یکی از شهیدان قیام حسینی که نقش بسیار تاثیرگزاری در تبدیل واقعه عاشورا به یک جریان سیال تاریخی داشت، حضرت رقیه (س)، دختر سهساله امام حسین (ع) است (که بارگاه آن حضرت در شهر شام واقع شده است).
حجتالاسلام علی ثمری در مراسم صبح سوم محرم که در حسینیه صنف لباشفروشان برگزار شد، به بیان نکاتی جالب درباره حضرت رقیه پرداختند:
«بعد از شهادت امام حسن (ع) و بنا بر وصیت ایشان مبنی بر اینکه همسرشان «ام اسحاق» تنها و بیسرپرست نماند، امام حسین (ع) با اماسحاق ازدواج کرده و از ایشان صاحب فرزند دختری به نام «فاطمه صغیره» شدند؛ پس از یک سال اماسحاق بر اثر بیماری درگذشت و کفالت فرزند او را حضرت زینب (س) به عهده گرفت.
فاطمه صغیره که سومین دختر امام حسین (ع) به شمار میآید، در دامان پر مهر حضرت زینب (س) پرورش یافت و بنا بر نقل تاریخ، در واقعه عاشورا سه ساله بود؛ وی به نام رقیه شهرت دارد که در خیل کاروان اسرا حضور داشته است.
امام سجاد (ع) نقل کردند، کاروان قبل از رسیدن به شام در منطقهای بیابانی توقف کرد تا یزیدیان آذوقه و آب سپاه را از شهر خریداری کرده و به آنها ملحق شوند.
در این منطقه از شدت گرما هر کس به زیر سایهای رفت و از آفتاب پناه گرفت، در این هنگام حضرت زینب (س) به علت اشتغال به پرستاری از امام سجاد (ع)، برای لحظاتی از فاطمه صغیره بیخبر ماند.
به محض اینکه کاروان آماده حرکت شد، حضرت زینب (س) متوجه عدم حضور فاطمه صغیره شد و به جستوجوی او پرداخت؛ حضرت همچنان در حال جستوجو بود که متوجه شد ملعونی به نام «زجر» فاطمه صغیره را بشدت مورد ضرب و شتم قرار داده و در حالی که موهای رقیه را در چنگ داشت، دختر را به سمت کاروان میآورد.
ملعون چنان کودک را مورد ضرب و شتم قرار داده بود که امام سجاد (ع) میفرمایند: دندانهای کودک در دهانش خرد شده بود کودک به محض دیدن زینب (س) خود را به آغوش آن حضرت افکند و بنابر فرمایش امام سجاد (ع) پس از آن آرام نگرفت تا اینکه در خرابه شام پس از دیدن سر مبارک امام حسین (ع) در طبق به شهادت رسید.»
اثبات وجود تاریخی حضرت رقیه (س)
بعضی از مورخین درباره وجود تاریخی حضرت رقیه(س) سعی در شبهه پراکنی دارند، اما با توجه به مستندات تاریخی که در کتاب منتخب التواریخ نقل شده میتوان به تمام این شک و دودلیها پایان داد.
در قسمتی از این مستندات تاریخی، جریان تعمیر و بازسازی قبر این بانوی سه ساله ذکر شده که بدین صورت است: چندین بار سید ابراهیم دمشقی و خانوادهاش در عالم رویا خواب این بانوی سه ساله را میبینند. در خواب از سید ابراهیم خواسته میشود که به نزد والی شام برود و از او بخواهد که قبر را تعمیر کنند؛ زیرا داخل قبر آن حضرت آب جمع شده بود و جسم مطهر ایشان معذب بود. والی شام با مطلع شدن از این جریان از علما شیعه و سنی خواست که غسل کنند و در نزد مرقد آن بانو جمع شوند و قرار بر این شد که قفل به دست هر شخصی باز شد، متصدی نبش قبر و تعمیر آن شود. قفل تنها به دست سید ابراهیم دمشقی که نسبش منتهی به سید مرتضی علم الهدی میشود، باز شد و بدن شریف آن حضرت را به مدت سه روز از قبر خارج کردند و به تعمیر آن پرداختند. (بهمنظور اطلاع از جزئیات بیشتر به کتاب لهوف سیدبن طاووس مراجعه شود)
جریان شهادت حضرت رقیه(س)
دختر سه ساله اباعبد الله الحسین (ع) که در سفر کربلا همراه با اسراى خاندان عصمت و طهارت بود، با ایشان وارد شهر شام، مقر حکومت یزید ملعون شد. به دستور یزید اسرا در خرابهای که در نزدیکی قصر بود سکنی داده شدند. حضرت رقیه که کودکی سه ساله بود، شبی بسیار گریست و بىتابى کرد و پدر را خواست.
خبر به یزید رسید و او در کمال قساوت قلب دستور داد سر مطهر امام حسین (ع) را نزد او بردند و او از این منظره بیشتر رنجور و دلتنگ شد و در همان شب در خرابه شام (که محل موقت اقامت اسرا بود) جان داد و در همان محل به خاک سپرده شد. اینک حرمى بزرگ و با شکوه براى آن مخدره بزرگوار بنا شده که زیارتگاه دوستداران اهل بیت است.
نقش موثر حضرت رقیه(س) در تبدیل واقعه عاشورا به یک جریان سیال تاریخی
جریان کربلا محدود به واقعه عاشورا نیست؛ چراکه پس از آن با ادامه حرکت کاروان اسرا، مبارزه خاندان اهل بیت با یزید همچنان ادامه داشت. ادامه نهضت حسینی را میتوان از خطبههای غرای امام سجاد (ع) تا نقش بیدارگری حضرت زینب(س) در شهرهای بزرگی چون کوفه و شام دانست.
چه بسیار مسیحیان و یهودیانی که به وسیله کاروان اسرا مسلمان شدند و از همه پررنگتر آن که، خانواده یزید و غلامانش با دیدن اهل بیت پیامبر در اسارت از او بیزاری جستند و جزء محبین خاندان عصمت و طهارت شدند.
حضرت رقیه (س) یاقوتی درخشنده در شهر شام
نهضت حسینی با یادگار گذاشتن نشانهای گرانقدر (حضرت رقیه) در شهر شام باعث دگرگونی عمیق و تغییری شگرف در شهر شام شدند؛ زیرا شهر شام از زمان عثمان، خلیفه سوم تحت امارت معاویه بوده و به گواهی تاریخ او از همان زمان در تدارک تشکیل حکومت بنیامیه بود.
پس از مرگ عثمان و به حکومت رسیدن امام علی(ع) معاویه حاضر به بیعت با امام نشد و از ایشان امارت شهر شام را درخواست کرد و به سبب آن که امام امارت شهر شام را به وی واگذار نکرد، جنگ صفین و ماجرای حکمیت روی داد.
جریانسازی خطرناک معاویه علیه اسلام
پس از مرگ عثمان و به قدرت رسیدن معاویه او دست به جنایات بسیار عجیب و خطرناکی در عالم اسلام زد. اثرات ظلمی که معاویه در حق اسلام و مسلمین کرد قابل توصیف و شمارش نیست.
از جمله آن میتوان به رواج سب و لعن امام علی (ع) و جعل احادیث احادیث پیامبر اشاره کرد. در کتاب أسرار آل محمد علیهم السلام نقل شده: معاویه قاریان اهل شام و قاضیان آن را فرا خواند و به آنان اموالى داد و ایشان را در نواحى و شهرهاى شام پراکنده ساخت. آنان هم مشغول به نقل روایات دروغین شدند و پایههاى باطلى را براى مردم پایهگذارى کردند. آنان به مردم چنین خبر مىدادند که على علیه السلام عثمان را کشته و بدین وسیله اهل شام را به معاویه متمایل کردند و همه اهل شام متفق الکلمه شدند.
برنامه بیستساله معاویه بر ضد ولایت امیرالمؤمنین (ع)
معاویه این برنامه را بیست سال ادامه داد و در تمام مناطق تحت حکومتش آن را اجرا مىکرد، تا آنکه اراذل شام و یاران باطل نزد او آمدند و بر سر غذا و آب او نشستند.
او به آنان اموال مىداد و براى ایشان زمینها را قسمت مىکرد و خوراکى و نوشیدنى به آنان مىخورانید، تا آنجا که خردسالان با این برنامه بزرگ شدند و بزرگسالان پیر شدند و عربهاى بیابانى با این عقاید به شهرها کوچ کردند. اهل شام لعن شیطان را ترک کردند و بر على(ع) لعن کردند و نوشتهاى هم به همه شهرها براى کارمندانش نوشت: «امانم را برداشتم از کسى که حدیثى در مناقب على بن ابى طالب یا فضائل اهل بیتش نقل کند و چنین کسى عقوبت را بر خودش روا داشته است.»
بارگاه حضرت رقیه در شهر شام تبدیل به مرکزی برای تبلیغ تشیع شد
به یمن حضور این مخدره بزرگوار در قلب حکومت امویان، راه گمکردگان طریق ولایت به سمت اهل بیت هدایت میشوند و مَثَل آن شهید خردسال همانند مناری است که انسانهای سرگردان را نجات میدهد. همچنین از اثرات وجودی حضرت رقیه (س) کم اثر شدن جنایاتی بود که معاویه ملعون در حق اسلام انجام داد؛ زیرا مرقد آن مخدره تبدیل به مرکزی برای تبلیغ شیعیان شد.
چرا براي حديثي که از امام سجاد بيان شده هيچ منبعي ذکر نشده است؟
کار تاريخي زماني داراي ارزش است که از منابع بهره مند باشد
تاريخ بدون منبع علمي نيست. به نظر حقير ارزش مقاله اي با چنين تحليل بديع را بدون آوردن منبع پايين آورده ايد.
با سپاس
اينجا زيارتگاه زهراي سه ساله است
اينجا دمشقي ها گلي پژمرده دارند
در زير گل مهمان سيلي خورده دارند
اينجا دل شب کودکي هجران کشيده
گلبوسه بگرفته زرگهاي بريده
اينجا بهشت دسته گلهاي مدينه است
اينجا عبادتگاه کلثوم وسکينه است
اينجا زيارتگاه جبريل امين است
اينجا عبادتگاه زين العابدين است
اينجا زچشم خود گلاب افشانده زينب
اينجا نماز شب نشسته خوانده زينب
اينجا به خاکش هر وجب دردي نهفته
اينجا سه ساله دختري بي شام خفته
اينجا نخفته چشم بيدار رقيه
اينجا حسين آمد به ديدار رقيه
اينجا قضا بر دفتر هجران ورق زد
اينجا رقيه پرده يکسو از طبق زد
اينجا هُماي فاطمه پرواز کرده
اينجا کبوتر از قفس پرواز کرده
اينجا شرار از دامن افلاک مي ريخت
زينب بر اندام رقيه خاک مي ريخت
اي دوستان، زهراي ديگر خفته اينجا
يک زينب کبراي ديگر خفته اينجا
در گوشه ويرانه باغ گل که ديده؟
در خوابگاه جغدها بلبل که ديده؟