گروه دین و اندیشه «خبرگزاری دانشجو»؛ در آستانه سالروز وقوع انقلاب اسلامی در ایران، بر آن شدیم تا به بررسی راهکارها و ضرورت و چرایی انتقال ارزشهای انقلاب اسلامی به نسل های آینده بپردازیم.
در واقع بسیاری از بحرانها و تناقضهای نسل جدید و قدیم که قابل مشاهده در تمام جوامع و از جمله ایران است، ناشی از عدم انتقال یا انتقال ناقص و یا عدم اجرای ارزشهاست؛ با توجه به اهمیت تربیت نسل ها بر اساس ارزش های انقلابی که با کمی اغماض در انقلاب ایران می تواند با ارزش های اسلامی مساوی گرفته شود، به سراغ غلامرضا غفاری، استاد جامعه شناسی دانشگاه تهران رفتیم تا در این خصوص نظر وی را جویا شویم.
مشروح این گفتوگو از نظرتان میگذرد:
همه جوامع به نوعی دغدغه های خودشان را دارند
«خبرگزاری دانشجو» - آیا انتقال ارزشهای انقلابی باید دغدغه جوامع و حکومتها باشد؟
غفاری: ارزشها به دلیل آن که جزو کمال مطلوبها و امور مهم جامعه هستند، در همه جوامع نسبت به تحقق آنها دغدغه وجود دارد. جنس و ماهیت ارزشها به گونهای است که کمالِ مطلوب آن مدنظر است و همواره نسبت به کاستیها و نقصانها دغدغه وجود دارد و خود این دغدغه چه بسا که نوعی ارزش است؛ چرا که بیتفاوتی اجتماعی آفتی است که موجبات فرسایش اجتماعی را فراهم میکند و در جایی که این دغدغه وجود نداشته باشد و افراد جامعه از سر درد، نگران شرایط نه چندان مطلوبی که با آن مواجه میشوند، نباشند، باید نگران بود.
کمالگرایی امر پسندیدهای است، به شرط اینکه به وهمگرایی تبدیل نشود
اگر بگوییم که تمام هم و غم جوامع معطوف به کمال مطلوبهایی است که آنها در ساحتهای مادی و معنوی برای خود پذیرفتهاند، سخن گزافی نگفتهایم؛ پویایی و بالندگی جوامع هم باز معطوف به تلاشهایی است که آنها در نیل به ایدهآل هایشان دارند؛ کمالگرایی امر پسندیدهای است، به شرط اینکه به وهمگرایی تبدیل نشود و قالب ایستایی پیدا نکند.
نسلهای مختلف هم تلاش میکنند که ارزش ها و کمال مطلوب های خود را به نسل های بعدی انتقال دهند و در مواردی هم نسل های قدیمی نگرانیهایی نسبت به عدم تحقق یا تحقق ناقص و کم ارزشها در نسل جدید دارند که بخشی از این نگرانی، ناشی از نادیده گرفتن تفاوتهای طبیعی بین دو نسل و نیز ناشی از فاصلهای است که معمولاً بین ارزشهای ایدهآل و ارزشهای محقق شده، وجود دارد.
مشاهده بیتفاوتی اجتماعی، خمودی، سستی و لَختی اجتماعی، جای نگرانی و دغدغه دارد
برای مثال هیچ گاه نمیتوان فاصله میان والدین و فرزندان را به طور کامل از بین برد؛ وقتی ارزشهای میان فرزندان و والدین را مقایسه میکنیم، نتیجه می گیریم که وجود فاصله در میان این دو گروه طبیعی است، البته زمانی که این فاصله زیاد شود نگرانی ما بیشتر می شود، وگرنه هیچگاه نمیتوان این فاصله را از بین برد.
البته بخشی از این دغدغه ها به خاطر این است که نمی توان همه ارزش ها را محقق کرد؛ در واقع بخش دیگری از این نگرانی ها به خاطر تحقق کم و پایین ارزشها در جامعه است؛ اگر این فاصله از حد طبیعی خود خارج شود و شاهد نوعی بیتفاوتی اجتماعی، خمودی، سستی و لَختی اجتماعی شویم، جای نگرانی و دغدغه دارد.
«خبرگزاری دانشجو» - آیا امروز این دغدغه در کشور ما وجود دارد؟
غفاری: این دغدغه در کشور ما وجود دارد و طبیعی است، ولی دغدغه باید صورت فراگیر داشته باشد؛ بهگونهای که هم آحاد جامعه ارزش ها و کمال مطلوب ها را مسئله خود بدانند و مهم تر اینکه باید توجه داشت که صرف دغدغه داشتن با وجود اینکه ارزش محسوب میشود، کفایت نمیکند، بلکه باید در پرتو دغدغه و نگرانیهایی که از سرِ درد وجود دارد، با اندیشه، تدبیر و عمل معقول و حساب شده در صدد رفع دغدغهها و تحقق کمال مطلوب ها برآمد.
«خبرگزاری دانشجو» - آیا جمهوری اسلامی تا کنون در عرصه انتقال ارزشهای انقلاب اسلامی به نسل آینده موفق بوده است؟
غفاری: اینکه ارزشهای انقلاب را چگونه تعریف کنیم، آیا مبنا را سه خواسته اصلی استقلال، آزادی و جمهوری قرار دهیم یا اینکه به سراغ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران برویم و بر مبنای آن ارزش ها را استخراج کنیم و یا از دیگر اسناد قانونی و مورد وفاق نظام جمهوری اسلامی استفاده کنیم، خود مسئله است.
به هر حال نظام جمهوری اسلامی برخوردار از دستاوردهایی در حوزههای مختلف بوده که خود ارزش است؛ البته در بخشهایی هم ارزشهای مورد انتظار آن گونه که مد نظر نظام بوده، تحقق پیدا نکرده است.
بپذیریم جامعه امروز مختصات جامعه دیروز را ندارد، بلکه ...
آنچه که مهم است، این است که تحقق ارزشها در گرو عمل نیروهای اجتماعی، فرهنگی و سیاسی جامعه است تا صرف طرح و بیان نظری آنها که به نظر میرسد از این حیث شکافی بین نظر و عمل وجود دارد؛ باید اجازه داد نسل جدید با طیب خاطر استمرار ارزشهای انقلاب را پیگیری و درونی کند و باید توجه داشت که ارزشها را نمیتوان به یک بسته و قالب مشخص و معین تبدیل کرد؛ در این صورت چه بسا که جامعه دچار نوعی انسداد فرهنگی شود.
در کنار نقش هدایتی و نظارتی، اجازه بازتولید و بازنگری هم داده شود تا جامعه پذیری و تربیت را در شکل پویا و نه ایستای آن تجربه کنیم؛ بپذیریم که زمانه و جامعه امروز تماماً مختصات جامعه دیروز را ندارد، بلکه این جامعه بافت و ویژگی های تازه تری را پیدا کرده است.
جایی که ارزشها صورت قالبی پیدا کرده با مقاومت روبرو شده است
باید کاری کرد که نسل جدید نسبت به نسل قدیم اقبال نشان دهد و نه مقاومت، همچنین خود را تافته جدا بافته از جامعه و تاریخ دیروز نشان ندهد؛ نسل قدیم باید ملایمت و ملاطفت را از خودش بروز دهد و از نگاه متمرکزگرایانه پرهیز کند.
تجربه نشان می دهد آنجا که نسل جدید مورد اعتنای بیشتر قرار گرفته و حرمت بیشتری به آن روا داشته شده و در معنای واقعی کلمه امکان مشارکت بیشتر به آن داده شده، مفاهمه و تعامل بیشتری را با نسل قبل از خود نشان داده است؛ به تعبیری در آن عرصه ای که تحمیلی بودن قالب ها از بین میرود، موفقیت بیشتر بوده، اما در جایی که ارزش ها صورت قالبی پیدا کرده، با مقاومت روبرو شده است.
«خبرگزاری دانشجو»- لطفاً مثال بزنید.
غفاری: مثلاً در حوزه دین در عرصه اصول مشکل نداریم؛ چون تحقیقات ما نشان می دهد که نسل جدید با نسل قدیم تفاوت ندارد و در بخش عقاید و اصول، دینباوری وجود دارد، اما در حوزه احکام و در بعد رفتاری دین که بعد مناسکی است، شاهد تفاوت و اختلاف هستیم.
مشارکت نسل جدید در تعریف و درونی سازی ارزشها
«خبرگزاری دانشجو» - چگونه میشود ارزشها را از قالبی بودن درآورد؟
غفاری: در این جا به دو راهکار میتوان اشاره کرد: یکی اینکه ما نسل جدید را در تعریف و درونی سازی این ارزشها مشارکت دهیم و آنها را در این فرآیند شریک سازیم، دوم اینکه ما باید به یک تفاهمی با نسل جدید دست پیدا کنیم و حاضر باشیم به حرف های آنها گوش دهیم، در این صورت است که آنها حاضر می شوند به حرف های نسل قدیم گوش کنند.
مهندسی نسل جدید را به خودشان بسپاریم
بسیاری از اوقات ما یک نگاه از بالا به پایین داشته ایم؛ یعنی ارزش ها را برای نسل جدید تعریف کرده و توقع داشته ایم آنها هم باور کنند و کاملاً پذیرا باشند، بنابراین سهم چندانی را برای نسل جدید قائل نبودهایم، در حالی که باید به جای این که نسل جدید را مهندسی کنیم، اجازه دهیم که آنها هم در این کار صاحب سهم و نقش باشند.
ما باید آزادی کنترل شده به بچه هایمان بدهیم. نه اینکه ابتدا برنامه را تعریف کنیم، بعد به آنها بگوییم شما اجرا کنید؛ باید اجازه دهیم آنها اول برنامه ریزی کنند، بعد برنامهریزی شان را با مشارکت آنها تصحیح کنیم؛ به نسل جدید نباید دیکته گفت، بلکه باید از او خواست بنویسد و عمل کند و سپس خطاها و غلط های نوشته و عمل او را تصحیح، و به شیوه ای مناسب غلط ها و خطاهای او را گوشزد کرد.
تفاوت میان نسلها را نمیتوان یک مشکل تلقی کرد
«خبرگزاری دانشجو» - به نظر شما ما در این زمینه (انتقال ارزش ها انقلاب اسلامی به نسل های آینده) چه نمره ای می گیریم؟
غفاری: دادن نمره کمی در این خصوص مشکل است؛ ارزشها در خانواده مباحث کیفی قرار میگیرد که دادن نمره کمی برای آنها سخت است، البته یک جاهایی موفق بودهایم، ولی در جاهایی هم موفق عمل نکرده ایم. تفاوت میان نسل ها را نمی توان یک مشکل تلقی کرد، مگر اینکه این تفاوت مایه تعارض شود، به شخصه معتقد نیستم که دارای نسلی هستیم که به ارزش ها پشت کرده و نگاه منفی به ارزش ها دارد.
گذر به معنی پشت کردن به ارزشها نیست
به نظرم ما اکنون در حال گذر هستیم، اما این گذر به معنی پشت کردن به ارزش ها نیست. گذر کردن و پشت کردن دو مفهوم متفاوتند. در بسیاری اوقات ارزشها به صورت متفاوتی مطرح میشوند.
تعیین متولی خاص برای انتقال ارزشهای انقلاب به معنای یک نوع انحصار است
«خبرگزاری دانشجو» - متولی این امر در جامعه چه نهادها و ارگان ها یا کسانی هستند؟
غفاری: همه افراد جامعه متولی این امر هستند و تعیین متولی خاص به معنای یک نوع انحصار است؛ در واقع باید همه بخشهای جامعه در انتقال، حفظ و تعریف ارزشهای عمومی اجتماعی مشارکت پیدا کنند، در صورتی که اگر یک گروه خاص و معین این کار را انجام دهد، من موفقیتی در آن نمی بینم.
انتقال ارزشها مربوط به همه و از آن تمام اقشار جامعه است. خیلی جاها که مقاومتهایی در برابر ارزشها صورت میگیرد، به خاطر این است که یک بخش خاصی می خواهد آن را انجام دهد؛ هر چند که شاید اهداف و ایده های خوبی داشته باشند، اما در عمل موفقیتی را کسب نخواهند کرد.