گروه سیاسی «خبرگزاری دانشجو»؛ عدالت یکی از مفاهیم بنیادین اندیشه اسلامی و علت پایداری همه نظامهای سیاسی است. عدالت جانمایه خواستهای اصلی مردم ما بوده، به طوری که شعارهای اساسی انقلاب اسلامی بر محور عدالت و مبارزه با ظلم و تبعیض مطرح شد و یکی از هدفها و شاخصهای والای اسلام تأمین عدالت اجتماعی در ابعاد گوناگون اعم از فرهنگی، اقتصادی، سیاسی، قضایی و آموزشی است.
امسال به دلیل نامگذاری سال حماسه سیاسی و اقتصادی توجه به شاخص عدالت مهمتر است؛ زیرا بعد از هشت سال رئیس جمهوری قرار است انتخاب شود که نقاط ضعف رئیس جمهور فعلی را نداشته و نقاط مثبت آن را دارا باشد.
اهم بیانات مقام معظم رهبری طی سالها در ذیل آمده است.
1. آیت الله خامنه ای با اشاره به مکتب امام خمینی فرمودند: ارادت مردم به امام بزرگوار، به معنى پذیرش مکتب امام به عنوان راه روشن و خط روشن حرکت عمومى و همگانى ملت ایران است؛ یک راهنماى نظرى و عملى که کشور و ملت را به عزت و پیشرفت و عدالت می رساند. در طول این 32سال گذشته، عملاً هم همین بوده است. یعنى هر جا ما توفیق پیدا کردیم که به توصیههاى امام جامه عمل بپوشانیم، هر جا توانستیم خط انگشت اشاره امام را دنبال کنیم، توفیقات فراوانى نصیب ما شد. مردم با این چشم، به راه امام و خط امام و میراث ماندگار امام نگاه می کنند.
مکتب امام یک بسته کامل است، یک مجموعه است، داراى ابعادى است؛ این ابعاد را باید با هم دید، با هم ملاحظه کرد. دو بُعد اصلى در مکتب امام بزرگوار ما، بُعد معنویت و بُعد عقلانیت است و بُعد سومى هم وجود داردو آن، بُعد عدالت است. اینها را باید با هم دید. تکیه بر روى یکى از این ابعاد، بىتوجه به ابعاد دیگر، جامعه را به راه خطا می کشاند، به انحراف می برد. این مجموعه، این بسته کامل، میراث فکرى و معنوى امام است. خود امام بزرگوار نیز در رفتارش، هم مراقب عقلانیت بود، هم مراقب معنویت بود، هم با همه وجود متوجه به بُعد عدالت بود.
بُعد عدالت هم در مکتب امام بسیار برجسته است. اگر چه به یک معنا عدالت هم از همان عقلانیت و نیز از معنویت برمی خیزد، اما برجستگى بُعد عدالت در منظر امام بزرگوار، آن را به طور مشخصترى در مقابل ما قرار می دهد. از اول پیروزى انقلاب، امام تکیه بر طبقات ضعفا را اصرار کردند، تکرار کردند، توصیه کردند. تعبیر «پابرهنگان» و «کوخنشینان» جزو تعبیراتى بود که در کلام امام بارها و بارها تکرار شد. به مسئولین اصرار داشتند که به طبقات محروم برسید. به مسئولین اصرار داشتند که از اشرافیگرى پرهیز کنند. این، یکى از توصیههاى مهم امام بزرگوار بود. ما نباید اینها را فراموش کنیم. آفت مسئولیت در یک نظامى که متکى به آراء مردم و متکى به ایمان مردم است، این است که مسئولین به فکر رفاه شخصى بیفتند؛ به فکر جمعآورى براى خودشان بیفتند؛ در هوس زندگى اشرافیگرى، به این در و آن در بزنند؛ این آفت بسیار بزرگى است. امام خودش از این آفت بکلى برکنار ماند و مسئولین کشور را هم بارها توصیه میکرد که به کاخنشینى و به اشرافیگرى تمایل پیدا نکنند، سرگرم مالاندوزى نشوند، با مردم ارتباط نزدیک داشته باشند. ماها که آن روز جزو مسئولین بودیم، امام دوست میداشت که با مردم ارتباط داشته باشیم، مأنوس باشیم؛ اصرار داشت که خدمات به اقصى نقاط کشور برده شود؛ مردم نقاط دور، از خدمات عمومى کشور بهرهمند شوند. اینها ناظر به آن بُعد عدالت امام بزرگوار بود. امام اصرار داشت که مسئولین از میان مردم انتخاب شوند، از خود مردم باشند، وابستگىها ملاک قبول مسئولیتها نباشد. وابستگى به شخصیتها، به فامیلها، بلاى هزار فامیلى که در دوران قاجار و دوران پهلوى بر سر این کشور آمد، امام بزرگوار ما را نسبت به این قضیه حساس کرده بود. گاهى در مقام تعریف از یک مسئولى میگفتند: این از دل مردم برخاسته است. ملاک را این میدانستند. از نظر امام بزرگوار، تکیهى به ثروت و تکیهى به قدرت براى گرفتن مسئولیت، جزو خطرهاى بزرگ براى کشور و براى انقلاب بود. خب، اینها ابعاد خط امام است .
(بیانات در سالروز ولادت حضرت امیرالمومنین (ع) 1388/04/15)
2. رهبر معظم انقلاب در دومین نشست اندیشههاى راهبردى میفرمایند: بحث عدالت بایستى به یک گفتمان نخبگانى تبدیل شود. باید این مسئله را دنبال کنیم و پیگیرى این بحث را رها نکنیم؛ چون زمینه خیلى زیاد است، نیاز خیلى شدید است یک نکته این است که عدالت دغدغهى همیشگى و تاریخى بشر بوده. به تبع احساس نیاز به عدالت که در طول تاریخ تا امروز در مردم عمومیت داشته، متفکران بشر، فیلسوفان و حکما در این مقوله وارد شدند و دغدغهى آنها بوده است. بنابراین از قدیمترین دورانهاى تاریخ تا امروز دربارهى عدالت و عدالت اجتماعى به همین معناى عام، بحث شده، نظریه داده شده؛ لیکن نقش ادیان استثنائى است. یعنى آنچه که ادیان در طول زمان راجع به عدالت گفتند و خواستند و اهتمام کردند، بىنظیر و استثنائى است. در نظرات حکما و اندیشمندان، آن اهتمام ادیان مطلقاً مشاهده نمیشود.
پیغمبران در معارضهى بین ظالم و مظلوم، همیشه در طرف مظلوم قرار گرفتند؛ یعنى براى عدالت وارد میدان شدند و جنگیدند؛ این هم بىنظیر است. حکما دربارهى عدالت حرف زدند؛ اما خیلى اوقات مثل بسیارى از روشنفکرانِ گوناگون حرفهائى میزنند، ولى در مقام عمل وارد میدان نمیشوند. ما این را در دوران مبارزات هم دیدیم، بعد از مبارزات هم در دوران دفاع مقدس دیدیم، تا امروز هم کم و بیش مىبینیم. انبیاء اینجور نبودند؛ انبیاء وارد میدان میشدند، سینه سپر میکردند؛ حتّى آن وقتى که مترفین به اینها میگفتند شما چرا طرفدار طبقات مظلوم هستید، از اینها جدا شوید.
و در مرحلهى نظرى و نظریهسازى، باید از منابع اسلامى و از متون اسلامى، نظریهى ناب اسلام در باب عدالت به دست بیاید.
اما بخش اجراى عدالت، انصافاً کارهاى زیادى هم انجام گرفته؛ لیکن راضى کننده نیست. بعضى از دوستان در توصیف آنچه که انجام گرفته، اطلاعات و آمارهاى خوبى دادند؛ در زمینهى کارهائى که انجام گرفته، شاید اطلاعات من بیشتر باشد؛ میدانم کارهاى وسیعى از اول انقلاب انجام گرفته؛ لیکن مطلقاً راضى کننده نیست. آن چیزى که ما نیاز داریم، آن چیزى که ما دنبالش هستیم، عدالت حداکثرى است؛ نه صرفاً در یک حد قابل قبول؛ نه، ما دنبال عدالت حداکثرى هستیم؛ ما میخواهیم ظلم در جامعه نباشد. تا این مرحله خیلى فاصله داریم. بنابراین براى این باید تلاش کرد.
یک کار مهم دیگر، شاخصگذارى است؛ تعیین شاخصهاى عدالت. یکى از کارهاى مهم نظرى ما این است که شاخصهاى عدالت را پیدا کنیم. خب، امروز شاخصهائى که در غرب مطرح است، به طور مشروط قابل قبول است؛ بعضىاش مطلقاً شاخص نیست، بعضى شاخصهاى ناقصى است، بعضى در شرائطى ممکن است شاخص باشد. ما باید بنشینیم مستقلاً شاخصهاى عدالت را، استقرار عدالت در جامعه را پیدا کنیم؛ یکى از بخشهاى مهم کار این است. البته در عرصهى عمل هم خیلى کارها باید انجام بگیرد که یکى از آنها این است که عدالت را یک معیار و یک سنجهى اساسى در قانونگذارى بدانیم. این نکته، قابل توجه نمایندگان محترم مجلس و شوراى نگهبان است که در قانونگذارى بالخصوص به مسئلهى عدالت و همچنین رصد دائمى آن توجه شود.
(دومین نشست اندیشههاى راهبردى 1390/02/27)