گروه اجتماعی «خبرگزاری دانشجو»؛ قدبلند، چشمهای رنگی و پوست روشنشان نشان میداد که ایرانی نیستند، هر سه تا جوان چفیههای مشکلی بزرگی را دور گردن بسته بودند و در آخرین جمعه رمضان کنار بقیه راهپیمایان راه میآمدند و اتفاقاً به خاطر ظاهرشان توجه عکاسان و خبرنگارها را جلب کرده بودند با انگلیسی دست و پا شکستهای که بلد بودند به خبرنگارها میفهماندند که نمیتوانند انگلیسی مصاحبه کنند و زبانشان فرانسوی است.
هر سه اهل بروکسل بودند، بلژیک، چند وقتی میشد به ایران آمده بودند و داشتند کارهایشان را راست و ریست می کردند تا برای خواندن درس حوزوی بروند قم، یکیشان که بیشتر از دو تای دیگر حرف میزد می گفت همیشه راهپیماییها در ایران برایشان حیرتآور بوده و هست، می گفت باورش نمیشود از یک واقعه و یک دستور سی سال گذشته باشد و مردم همچنان به آن پایبند باشند.
می گفت: «تبلیغات رسانههای غربی همیشه اینطور القاء میکرد که مردم نیستند و نمیآیند ولی چیزهایی که می گفتند و تصویری که ساخته بودند با چیزی که الان میبینیم متفاوت است.»
وقتی دلیل آمدن و حضورشان را در راهپیمایی میپرسند همدیگر را نگاه میکنند و لبخند میزنند و یکیشان جواب می دهد: «امام را خیلی دوست داریم، اول به خاطر عشق به امام فقید آمادهایم و بعد برای نشان دادن نفرتمان به اسرائیل و عشق به فلسطین».