به گزارش خبرنگار دین و اندیشه «خبرگزاری دانشجو»؛برنامه هنگام درنگ در برنامه این هفته در ادامه بحث ورود فراماسونری به ایران، از آقایان دکتر موسی حقانی، محقق و پژهشگر تاریخ معاصر ایران، عبدالله شهبازی، نویسنده و پژوهشگر تاریخ معاصر، شمس الدین رحمانی، نویسنده و پژوهشگر تاریخ معاصر دعوت به عمل آورده و به گفتگو پرداخت.
حقانی: بحث ما در برنامههای قبل، به ورود استعمار به ایران و آغاز تکاپوهای ماسونی در ایران رسید. در خصوص مبادی ورودی فراماسونری به ایران صحبت بفرمائید. اساسا از کجا این جریان وارد کشور ما شد؟
فراموش خانه میرزا ملکم خان اولین اقدام سازمان یافته فراماسونری در ایران بوده است
شهبازی: ورود فراماسونری به ایران باید با ورود استعمار جدید به ایران مورد بررسی قرار گیرد. زمانیکه نقش استعمار بریتانیا را بررسی می کنیم، نقش آنها در فروپاشی صفویه، نقش آنها در دوران افشاریه، دوران زندیه تا اوایل قرن بیستم که مصادف با روی کار آمدن قاجاریه است، باید ورود فراماسونری به ایران را در تکاپوهای کمپانی های هند شرقی مورد بررسی قرار دهیم.
نقش نهادهای جدید استعماری غرب در ایران (از اواخر صفویه تا آغاز قاجاریه) مورد مطالعه جدی قرار نگرفته است. آن چیزی که در تحقیقات ایرانی ها درباره ماسونی ها وجود دارد به طور عمده به فراموش خانه میرزا ملکم خان و پدرش میرزا یعقوب ارمنی مربوط می شود. از چند ماسون از جمله میرزا عسگر خان افشار و... هم نام برده می شود.
در دهه 1830، در سفرنامه دکتر جوزف فورد که یهودی مسیحی شده (در واقع یهودی مخفی بوده است) و در انگلیس هم جایگاه ویژه ای داشته است، نوشته شده زمانی که وارد شهر خون شدم حاکم شهر را که ماسون بود می شناختم. این نوشته نشان دهنده این است که قدمت ماسون در ایران به بیش از این دوره میرسد.
هند کانون مهمی در ورود فراماسونری به ایران بوده است
نامه یهودی معروف مجار، سال ها در شرق بوده است و در عثمانی در حد مجتهد تحصیلات داشته است، به رهبر فرقه بهائی که در آن نوشته شده من با پدربزرگ شما دوست صمیمی بودم و از نزدیک ایشان را می شناختم، نیز از جمله اسنادی است که نشان از قدمت فراماسونری در ایران دارد.
یک نکته نقش فراماسونری هند در ورود فراماسونری به ایران است. زمانی که تاریخ فراماسونری را میخوانیم به جایگاه ویژه فراماسونری در هند( بمبئی دروازه ورود استعمار به ایران بوده است) پی میبریم. این امر در تاریخ نویسی ما مورد توجه قرار نمی گیرد.
بمبئی دومین شهر امپراطوری بریتانیا بوده است که انگلیسی ها به سبک لندن این شهر را ساختند. مهمترین و متمرکزترین جمعیتی که در آنجا وجود دارند فارسی ها هستند که پیوند زیادی با ایران داشتند. اولین فردی که به ایران فرستاده می شود به عنوان سرپرست زرتشتیان ایران وارد ایران می شود و اولین لژ فراماسونری - فراموش خانه میرزا ملکم خان- را در ایران ایجاد می کند.
یکی از پسران فتحعلی شاه استاد اعظم فراموش خانه بوده است
این فرد فرهنگ جدیدی را با پول دستگاه استعماری بریتانیا و ثروتمندان زرتشتی بمبئی و غرب هند، در ایران بنیانگزاری می کند. مهمترین نهاد در این مجموعه فراموش خانه ایی است که به نام میرزا ملکم خان معروف شده است، می باشد. استاد اعظم این فراموش خانه یکی از پسران فتحعلی شاه بوده است. تاثیرات فراماسونری هند تا شکل گیری حکومت رضا شاه و سلطنت رضاشاه تداوم پیدا می کند.
حقانی: به یکی از کانون هایی که فراماسونری از آنجا به ایران آمد اشاره شد. ردپای این جریان را در عثمانی و ارتباطی که لژهای ماسونی عثمانی با تکاپویی که لژهای ماسونی در ایران داشتند، می بینیم. بحثی درباره پیشینه ماسونی در ایران مطرح است و آن تلاش های سرگی اوزلی -فرستاده انگلیسی ها به ایران که یکی از خبیث ترین ماموران انگلیس در ایران نیز می باشد- برای تاسیس یک لژ در ایران است.
اوزلی با میرزا ابوالحسن خان ایلچی – یهودی به ظاهر اسلام آورده که پیوند عمیقی با استعمار دارد – همکاری و تعامل داشت. ایلچی به خاطر خدمتی که به انگلیس می کرد از این کشور حقوق دریافت می کرد و نیز از انگلستان می خواهد که این حقوق را در حق فرزندانش هم جاری کنند و انگلیس هم به شرطی که فرزندان ایلچی همانند خود او باشند این امر را می پذیرد.
در ماجرای ترور ناصرالدین شاه توسط بابی ها و رهبر بهائی ها – که ترور ناموفق بوده است – یک بگیر و ببندی در تهران راه می افتد که یکی از مکان های تحت نظر پلیس مخفی ناصرالدین شاه، تجارتخانه مانیتری -مرکز تجمع بابی ها و کسانی که در ترور ناصرالدین شاه دست داشتند- است. یکی از افرادی که در این تجارتخانه دستگیر می شود پسر میرزا ابوالحسن خان ایلچی است.
پسر ایلچی دلیل حضور خود در این تجارتخانه را دریافت مستمری ماهانه اعلام کرده بود. در خصوص اوزلی و تلاش هایش برای تاسیس لژ در ایران صحبت بفرمائید.
اوضاع سه کشور در شروع قرن بیستم دگرگون می شود
رحمانی: من در این زمینه اطلاعات درستی ندارم اما نکته ای که گمان می کنم لازم به گفتن آن است را خاطر نشان میکنم. سه کشور روسیه، عثمانی و ایران نقش تعیینکنندهای در فضای منطقه داشتند. این سه کشور با کشورهای اروپائی و انگلیس روابط جالبی دارند.
شروع قرن بیستم با جنگ جهانی اول است. در این جنگ در سه کشور عثمانی و روسیه و ایران اوضاع و احوال جدیدی به وجود میآید. روسیه به شوروی، عثمانی به کشورهایی که اکنون در خاورمیانه است و در ایران سلسله قاجار به پهلوی تبدیل می شود. از یک سو قرار بود بهائیها بیایند دین بسازند و از سوی دیگر فراماسونرها و یهودی ها در هر سه کشور حاکمیت دارند.
حقانی: قطعا تحولات ایران در ارتباط مستقیم با تحولات منطقه بوده است.
رحمانی: ابرقدرت این منطقه انگلیس است و خود انگلیس کاملا تحت تسلط خانواده های یهودی است. در قرن بیستم منابع نفت پیدا شده و باید به وسیله اینها تاراج شود، از سوی دیگر قرار است دولتی یهودی ایجاد شود و این نشان دهنده اینست که تمام این قضایا با هم به خوبی تطبیق دارند.
آمدن رضاشاه در یک چنین مجموعهای است. نمی توان گفت رضاشاه یک آدم دیکتاتوری بود که بر حسب شانس شاه شد و یک اقداماتی انجام داد. آمدن رضاشاه دقیقا با همان برنامه کلی هماهنگ است کما اینکه چنین برنامه ایی در ترکیه با آتاتورک است.
حقانی: تاریخ شروع فراماسونری در ایران از سوی ماسون مطرح نمی شود. سرگی اوزلی می گوید «من موفق شدم اطرافیان فتحعلی شاه را وارد جرگه فراماسونری کنم». ماموریت تاسیس لژ را ظاهرا نتوانست انجام دهد. با درباری مواجهه هستیم که آلوده ماسونی و تفکرات فراماسونری است. روی کار آمدن یک خانواده یهودی در ایران مقارن با تحولات بزرگ منطقه، چطور اتفاق می افتد؟
حاج میرزا ابراهیم خان کلانتر و بستگانش حدود دو قرن در ایران حضور داشتند
شهبازی: حداقل در سه مقطع شاهد حضور علنی یهودیان در ایران هستیم. یکی در دوره سعدالدوله، وزیر ایل خانان مغول، است. دیگری در دوره حاج میرزا ابراهیم خان کلانتر می باشد. پدر ایشان ملا عاشق از یهودیانی بود که ظاهرا از قزوین به شیراز مهاجرت نمود و یک یهودی معمولی نبوده است. محققان یهودی معتقدند همه اینها از جمله خانواده های یهودی هستند که اصالتا مصری اند که وارد بنی اسرائیل شدند.
بر اساس غارت موقوفات دوره صفویه ثروت انبوهی را جمع می کنند. تا زمان پهلوی این خانواده بودند کما اینکه شوهر اشرف پهلوی از این خانواده بوده است. نزدیک به دو قرن این خانواده و بستگانشان در ایران حکومت می کنند و کاملا در پیوند با استعمار انگلیس هستند.
زمانی حاج میرزا ابراهیم خان، صدر اعظم ایران می شود مقارن با جنگ های ناپلئونی است. البته رجال وطن پرست و خوب نیز در مقابل رجال دست نشانده انگلیس در ایران وجود دارند. نباید تایخ ایران را سیاه و سفید ببینیم. ما شاهزاده های خوبی نیز داشته ایم که منصوب به بیگانه نبودند.
بین فتحعلی شاه، تزار روسیه و ناپلئون اتحادی صورت می گیرد برای اینکه هندوستان را از انگلیس بگیرند. توطئه ایی صورت می گیرد، تزار روسیه را به دست ولیعهدش، بعد از اینکه تزار روسیه حکم حرکت قشون قفقاز به سمت هندوستان را صادر نمود، می کشند که این اتفاق باعث حاکمیت ماسون ها در روسیه می شود.
الکساندر اول تزار روسیه می شود - کسی که با کمک انگلیس پدر خود را کشت - و جنگ های ایران و روسیه را شروع می کند و این امر سرآغاز شکست های ما می شود.
حقانی: ما در این جنگها مغلوب روس ها نشدیم. با رشادت ایرانیها در مواقعی روسیه را که به پشتوانه انگلیس وارد جنگ شده بود شکست دادیم. در واقع ما اسیر باند ماسونی که در دربار فتحعلی شاه جمع شدند و همکاران انگلیسی آنها شدیم و جنگ را به اینان باختیم.
شهبازی: در جنگ هرات نیز این را میبینیم. برخلاف افکار غلطی که رایج است افغانستان جزو ایران نبوده است، هرات جزو ایران بوده است که این جنگ با انقلاب بزرگ هندوستان مواجه می شود.
نقش ماسون ها در قرارداد گلستان و ترکمنچای
حقانی: اگر بخواهیم به طور ملموس فراماسونری را در ایران بازگو کنیم میتوان به قرارداد گلستان، قرارداد ترکمنچای، قرارداد رویترز و... اشاره نمود. در خصوص نقش ماسون ها در قرارداد گلستان و یا ترکمنچای صحبت بفرمائید.
رحمانی: این نوع وقایع در عثمانی نیز رخ می دهد. عثمانی یک سری جنگ با روسیه دارد. به طور مداوم فرانسه و انگلیس، گاهی به نفع روسیه و گاهی به نفع عثمانی، مداخله می کنند تا برنامه خود را پیش ببرند. از یک سو روسیه مناطقی را از عثمانی میگیرد و مناطقی را نیز از ایران می گیرد در حالیکه در داخل روسیه نیروهای خود را تجهیز می کنند تا روسیه را به کلی نابود کنند.
سیاستمداران قاجار در هر اقدامی که می خواهند انجام دهند از انگلیس اجازه می گیرند. سیستم پیچیده فراماسونری و یهودیان در پشت این قضایا در حال تصمیم گیری هستند که کدامیک از این ها را جلو بیندازند و کدام یک را عقب بیفکنند. در این برنامه برای شناخت دشمن اصلی باید تک تک وقایع را بررسی کنیم.
حوادث و وقایع تمام شد اما تفکرات باقی ماند. غرب زدگی ماسونی، بابیت، بهائیت و.... از جمله تفکراتی است که همچنان باقی مانده است.
حقانی: ماجرای قرارداد رویترز واقعا ننگین بود. یک سر این قرارداد میرزا حسین خان سپه سالار و فراماسون است. در این خصوص توضیح بدهید.
شهبازی: پیوند بین بمبئی و فراماسونری عثمانی شکل گرفته است. فراماسونری عثمانی عمدتا دست یهودیان است. نماینده آنها- یعنی کسی که می خواهند او را بالا بکشند- میرزا حسین خان سپه سالار است و با حمایت آنها این فرد صدر اعظم می شود.
حکومت پهلوی در مقایسه با قاجار از لحاظ سنتی و ملی بی هویت بودند و تعصب ملی و دینی در حکومت پهلوی وجود نداشت، در حالیکه شاهان قاجار تعصب ملی و دینی داشتند. با به قدرت رسیدن میرزا حسین خان سپه سالار اولین قرارداد بسته شد. در این قرارداد امتیاز بسیار بزرگی به رویترز یهودی داده شد.
به حکم مخالفت برخی از رجال ایران – رجال و علمای وطن پرست ایرانی– این جریان مسکوت می ماند.
ادیان ثلاثه اصلی ترین دلایل بدبختی بشرند!!
حقانی: رهاورد و سوغات شوم سفر هیئتی که به پاریس برای گفت وگو در خصوص هرات رفت، یکی واگذاری هرات است که در این واگذاری این هیئت سر ناصرالدین شاه را کلاه می گذارند؛ چراکه قرار بر بازگرداندن هرات به ایران بود. رهاورد دیگر این سفر تاسیس فراموش خانه توسط میرزا ملکم خان است. در خصوص ملکم خان کمی توضیح دهید.
رحمانی: میرزا ملکم خان مسیحی بوده است. برخی می گویند این فرد یهودی الاصل بوده است. رفتار این شخص بسیار عجیب است.
حقانی: میرزا ملکم خان زمانیکه ماسون می شود دیگر نه مسیحی است نه یهودی و نه مسلمان! به ادیان توحیدی اشاره می کند و می گوید که ادیان ثلاثه – اسلام، آئین حضرت موسی و مسیحیت – اصلی ترین دلایل بدبختی بشرند. این فرد وصیت می کند زمانی که مرد او را بسوزانند که در هیچ یک از ادیان توحیدی ما چنین رسمی نداریم.
رحمانی: زندگی این فرد توام با انواع سودپرستی ها، حقه زنی ها، کلاه برداری ها و.... است. برخی می گویند فراماسون نبوده و بی اجازه لژ درست کرده است. به گمان من فراماسونری با این حرف می خواهد خود را از این شخص جدا کند؛ چرا که این فرد بسیار آلوده بوده است. میرزا ملکم خان مقدمات سیاسی و فرهنگی غرب زدگی را فراهم کرد.
فلسطین سرزمینی است بی مردم برای مردمانی بی سرزمین!
شهبازی: دلیل این گونه سخن ها این است که تمام واقعیات گفته نمی شود. اسناد بسیاری وجود دارد که این لژ کاملا رسمی بوده است. نمی شود این فراموش خانه غیر رسمی بوده باشد و این همه نفوذ داشته باشد.
رحمانی: به نظر می رسد انگلیس و فراماسون ها قصد داشتند تاریخ صد سال قبل ایران را به کلی نابود کنند. همان شیوه ایی که در خصوص فلسطین به کار بردند. می گویند فلسطین سرزمینی است بی مردم برای مردمانی بی سرزمین! در واقع می خواستند بگویند فلسطینی وجود ندارد. در خصوص ایران نیز چنین قصدی داشتند.
اسناد و مدارک قحطی و کشتاری که در جنگ صورت گرفت، به کلی از بین رفت و امثال تقی زاده هیچ حرفی نزدند. برای به بار نشستن نقشه اسرائیل بزرگ نیاز بوده سوابق و تاریخ ملت ها از بین برده شود.