گروه اندیشه «خبرگزاری دانشجو»؛ پس از مذاکرات ژنو که به توافقاتی منجر شد که در شماره قبل (بررسی توافق ژنو؛ فتحالفتوح یا عهدنامه ترکمنچای!؟) به بررسی آن پرداختیم، آرای متفاوتی از افراد و صاحبنظران مختلف درباره جزئیات و بندهای توافقنامه عنوان شد. برای بررسی بیشتر این مهم، مناظره مکتوبی بین آقایان سعید زیباکلام، استاد دانشگاه تهران و حسن بهشتیپور،کارشناس مسائل هستهای ترتیب دادیم. متن مناظره از سخنرانی آقای زیباکلام در دانشگاه تهران و امام صادق (ع) و یادداشت آقای بهشتیپور در مجله آسمان تهیه و تنظیم شده است.
«خبرگزاری دانشجو»- توافقنامه ژنو را چگونه تحلیل میکنید؟
حسن بهشتیپور: توافقنامهای که در ژنو3 میان ایران و کشورهای 1+5 امضا شد، موفقیتی تاریخی برای ایران به شمار میرود. برای فهم بهتر چگونگی کسب این دستاورد، بهتر است نگاهی به متن این توافقنامه بیندازیم تا مشخص شود که چگونه توانستهایم پس از سالها حق غنیسازی اورانیوم را در این توافقنامه کسب کنیم و طرف غربی هم این حق را به رسمیت شناخت.
آمریکاییها زباناً منکر این موضوع میشوند و میگویند: چنین حقی برای هیچ کشوری وجود ندارد؛ اما در قسمت پایانی این توافقنامه، به صراحت اعلام شده است، ایران همچنان به غنیسازی 3.5و 5 درصد ادامه خواهد داد. این بدین معناست که طرف غربی به وضوح پذیرفته که ایران میتواند غنیسازی را ادامه دهد، حال چه حق ایران را به رسمیت شناخته باشد یا خیر، مهم این است که میتوانیم غنی سازی خود را ادامه دهیم.
در مقابل، ایران هم انجام نظارتهای بینالمللی را پذیرفته است. ضمن اینکه به صراحت در متن توافقنامه آمده است که مجوز پیوستن به پروتکل الحاقی تنها از سوی مجلس شورای اسلامی صادر خواهد شد و اگر مجلس چنین مسئلهای را تصویب کند، ایران میتواند این پذیرش را بپذیرد. ایران با پذیرش این توافقنامه توانست، ضمن اطمینان بخشی به طرف مقابل، طرح خود را با زبانی بینالمللی مطرح کند که عملاً طرف مقابل، نهتنها نتوانست این طرح را رد کند، بلکه بین خودشان هم اختلاف ایجاد شد.
سعید زیباکلام: باید به طرف غربی و آمریکایی که توانستهاند چنین توافقنامهای را تدوین کنند، تبریک گفت؛ زیرا با این شرایط تا چند وقت دیگر صنعت هستهای در کشور ما با خاک یکسان میشود. وقتی با دقت به متن توافقنامه نگاه میکنیم، متوجه میشویم چه رفتار بدی با ما شده است. انگار که خطرناک و اهل کودتا هستیم که چنین بلایی را سر ما آوردهاند. البته بعضیها ماجرا را طور دیگری به مردم نشان میدهند که صدا و سیما با خبرهای جانبگرایانه و بعضی از مطبوعات شیپور به دست، چنین رفتاری را دارد.
«خبرگزاری دانشجو»- نظرتان درباره تحلیل «برد برد» در این توافقنامه چیست؟
حسن بهشتیپور: اگر بنا باشد واقعبینانه به این توافقنامه نگریسته شود، هر دو طرف از این معامله احساس برد میکنند. آمریکا از این جهت که احساس میکند توانسته جلوی انحراف احتمالی برنامه هستهای ایران را بگیرد و ایران هم از این جهت که موفق شده است پس از 10 سال مقاومت، امروز با مدیریت تیم آقای ظریف به دستاوردی قابل توجه برسد و به حق مسلم ایران در غنی سازی رسمیت بخشید.
سعید زیباکلام: ما اطلاعاتی را دادهایم که به هیچ وجه برگشتپذیر نیست و تا سالهای سال بر مذاکرات و معاملات و توافقات سیاسی و اقتصادی سایه سنگین و سیاه خود را خواهد افکند و در مقابل، آمریکا بخش کوچکی از عواید فروش نفت ما در این ششماه را بهطور اقساطی به ما داده و مکثی در تلاشهای بیشتر برای گسترش تور تحریم فروش نفت را اعمال کرده است، مکثی که هر لحظه میتواند مرتفع کند، مکثی که کاملاً برگشتپذیر است بدون اینکه کمترین هزینهای بر آمریکا و همپیمانانش تحمیل کند.
«خبرگزاری دانشجو»- به لحاظ مسائل فنی و تأسیساتی، توافقنامه ژنو را چگونه ارزیابی میکنید؟
بهشتی پور: مسئله دیگری که در این توافقنامه بدان پرداخته شده و باز هم میتوان آن را موفقیت دیگری برای ایران تلقی کرد، نیروگاه فردو است. در شرایطی که کشورهای غربی در ادوار پیشین همواره تأکید میکردند که فردو کاملاً باید تعطیل شود، میخواستند مکانی که زیر نظر آژانس بود، تعطیل و لاک و مهر شود؛ اما دیگر موفقیت این توافقنامه این بود که قرار شد اورانیوم 20 درصد در این نیروگاه تولید نشود و اورانیوم 5 درصد میتواند بدون هیچ مشکلی در این نیروگاه تولید شود.
حال اگر بخواهیم بحث نیازهای ایران به اورانیوم را مورد کاوش قرار دهیم، باید توجه کرد برای تولید برق، همین اورانیوم 3.5 و 5 درصد کفایت میکند و ما دیگر به داشتن اورانیوم با درصد بالاتر نیازی نداریم. احتیاج ما به اورانیوم 20درصد مربوط به رادیوایزوتوپها، مصارف صنعتی، کشاورزی و صنایع داروسازی و بهویژه مبارزه با سرطان است.
حال این میزانی از اورانیوم 20 درصدی که ایران ذخیره کرده، برای تمام این مصارف کفایت میکند و ما دیگر احتیاجی به تولید اورانیوم 20 درصد نداریم. در این قرارداد هم ذکر شده است که آن بخشی که ایران به این 20 درصد احتیاج دارد را وارد صفحات سوخت کند. این وارد صفحات سوخت کردن به چه معناست؟ اگر بخواهیم مثالی عامیانه در این رابطه ذکر کنیم، باید توجه کرد که این مسئله، مانند خمیری است که در تنور نانوایی قرار میگیرد و تبدیل به نان میشود؛ بنابراین خمیری را که به نان تبدیل شده دیگر نمیتوان دوباره به خمیر تبدیل کرد، در نتیجه، شما دیگر نمیتوانید اورانیوم 20 درصدی که وارد صفحه سوخت شده را به درصد بالاتر غنیسازی و در نهایت به بمب تبدیل کنید.
توجه به این نکته نیز ضروری است که آنچه در قرارداد تحت عنوان خنثی کردن از آن یاد میشود، همین فرایند تبدیل به میلههای سوختی است و در واقع، اورانیوم ما نه از بین میرود و نه نابود میشود، فقط دیگر قابل تبدیل کردن نیست، ضمن اینکه میتوان آن را در مصارف صنعتی مورد استفاده قرار داد.
بر این اساس، ایران مقدار اورانیوم مورد نیاز خود در رآکتور تهران را در صفحه سوخت قرار میدهد و مقدار اضافی را که باقی میماند، طبق این قرارداد باید به اورانیوم 5 درصد تبدیل شود. در نتیجه ما یک موفقیت دیگری هم بهدست آوردیم و آن این است که که برخلاف ادوار پیشین که طرف غربی همواره تأکید میکرد، باید این اورانیوم از ایران خارج شود، این بار در کشور میماند که باید اذعان کرد این هم، دستاورد قابل توجه دیگری است که ایران در پس این مذاکرات توانست به آن دست یابد.
نکته دیگری که شاید این موافقتنامه را به موفقیتنامه بدل میکند، نکته پایانی است که در متن توافقنامه تاکید شده است؛ بر این اساس طرفین میپذیرند، ایران میتواند غنیسازی 5 درصد خود را ادامه دهد، حال اگر ذخیره اورانیوم 20 درصدی ما تمامشود، میتوانیم از آنها این اورانیوم را خریداری کنیم. اگر آنها حاضر به فروش نشوند ما مجدداً اقدامی را انجام خواهیم داد که پیش از این هم از پسش برآمده بودیم. یعنی همان تبدیل و ساخت اورانیوم 20 درصد.
سعید زیباکلام: طبق توافقنامه، ایران اعلام میکند، با توجه به نگرانیهای مربوط به ساخت رآکتور اراک:
• برای شش ماه این رآکتور را راهاندازی نکند.
• سوخت یا آب سنگین به سایت رآکتور حمل نکند.
• سوخت بیشتری را تست نکند.
• سوخت بیشتری برای رآکتور تولید نکند.
• قطعات باقیمانده رآکتور را نصب نکند.
آیا این اقدامات دلالتی جز تعلیق و تعطیلی هرگونه فعالیت در رآکتور اراک دارد؟ آیا این اقدامات مقدمه و تمهیدی برای برچیدن کامل رآکتور آب سنگین اراک نیست؟ یا طبق یکی از مواد قطعنامه، هنگامی که خط تبدیل اورانیوم 5 درصد غنیشده به اکسید اورانیوم آماده شد ایران تصمیم گرفته است که اورانیومهای جدیداً غنیشده تا 5 درصد ظرف این شش ماه را به اکسید اورانیوم تبدیل کند. روشن است که در نتیجه این ماده، یک گرم به ذخایر اورانیوم غنیشده تا 5 درصد ایران در این شش ماه اضافه نخواهد شد؛ بهعبارتی دیگر، این تعهد به لحاظ اثر به مانند این است که گفته میشد ایران باید غنیسازی اورانیوم را بهطور کامل متوقف کند.
باراک اوباما، رئیسجمهور آمریکا، در مرکز سابان در پاسخ به سؤالی درباره چیستی تضمینِ نساختن سلاح هستهای توسط ایران، با توجه به اینکه رؤسای جمهور سابق آمریکا درباره پاکستان و کره شمالی نیز گفته بودند، آنها سلاح هستهای نخواهند ساخت، میگوید: هیچ تضمین بنیادینی وجود ندارد. لیکن ما امکانات رصدی و نظارتی بیسابقهای را طراحی کردهایم که تعهدات و قولهای ایران را در شش ماه آینده به دقت راستیآزمایی خواهیم کرد.
اوباما راست میگوید و برای خوشکردن دل صهیونیستهای قسمخورده حاضر در آن برنامه به آنها دروغ نمیگوید. دسترسی روزانه بازرسان آژانس، به یقین، در طول تاریخ آژانس، بیهمتا و یکتاست. آری! به راستی چنین نظارتی در طول تاریخ بر هیچ کشور مستقلی تحمیل نشده است. دسترسی و بازرسی این قبیل اماکن چه ارتباطی به غنیسازی اورانیوم دارد؟
و چرا باید بازرسان آژانس هم از محل و مکان تأسیسات فوق، اطلاع داشته و هم امکان بازرسی از درون آنها داشته باشند؟ جا دارد متذکر شوم که از ابتدای مناقشات آمریکا و متحدان اروپاییاش با ایران بر سر برنامه هستهای ایران، این نخستین بار است که آمریکا و اروپاییان، چنین دسترسی اطلاعاتی بیکران به تمام اجزاء و جوارح و جزئیات تأسیساتی و کارگاهی و تولیدی و محل و آدرس آنها پیدا میکنند. بهطوری که اینک بهنظر میرسد، تعلیقهای خفتبار سال 1382 در مقایسه با این مجموعه از تعلیقها، توقفها، نظارتها، بازبینیها، و از بینبردن اورانیوم غنیشده 20 درصد و تبدیل اورانیوم 5 درصد به اکسید اورانیوم، چقدر کمتر رسوا و حقارت انگیز است.
«خبرگزاری دانشجو»- به نظر شما، تیم مذاکره کننده هستهای تا چه حد خطوط قرمز نظام را رعایت کرده است؟
بهشتی پور: نکته غمانگیزی که متأسفانه بعد از توافقنامه ژنو توسط برخی افراد طرح و بحث شده است، اظهارنظرهای غیر کارشناسانهای است که به دولت و آقای ظریف خرده گرفتهاند که چرا چنین نظارتهایی را پذیرفته است؟ این افراد بدون درنظر گرفتن امتیازات قابل توجهی که ایران در این موافقتنامه کسب کرده، تنها روی این وجه نه چندان مهم ماجرا تأکید میکنند و اظهار می دارند، قرارداد ترکمنچای امضا شده و نظارتهای بیسابقه بر کشور تحمیل شده است.
در این خصوص باید توجه کرد، نظارت برای کشوری نگران کننده خواهد بود که از صحت و سلامت فعالیتهای خود اطمینان نداشته باشد. در شرایطی که جمهوری اسلامی ایران در پی ساخت بمب اتم نیست، هرگونه نگرانی در خصوص بازدیدها و نظارت امری غیرمنطقی به شمار میآید. مهم این است که ما بتوانیم دستاورد هستهای خود را حفظ کنیم.
سعید زیباکلام : به نظر میرسد، امروزه بیش از هر زمان دیگری نیاز است که نهادهای متولی سیاست خارجی و نهادهای تأثیرگذار در این موضوع، از قبیل مجلس شورای اسلامی، شورای امنیت ملی، و دولت، در چارچوب رهنمودهای رهبری انقلاب به طور دقیق و مشخص اصول و خطوط قرمز نظام در موضوع هستهای را به صورت شفاف و آشکار تعریف و تبیین کنند.
یکی از مهمترین درسهایی که از این تحلیل بهتدریج آشکار میشود، این است که اصول و خطوط قرمز نظام بیشتر شبیه جادههای مالروی کوهستانی بسیار نادقیق و بسیار انعطافپذیرند، جادههایی که به جهت عدم تدقیق و تعیین آن توسط مراکز و نهادهای فوق، در مذاکرات با غربیان و بهویژه دولت آمریکا حدود و ثغوری عملیاتی، ملموس و دقیق پیدا نمیکند. اگر در این سخن تردیدی وجود دارد. کافیست یک بار دیگر موضعگیریهای نمایندگان مجلس و عموم رجال سیاسی را از سوم آذر 92 به بعد مرور کنید.
تهیه و تنظیم: حانیه سادات مؤمنی
اين نگاه خوشبينانه نسبت به اقدامات دشمنان تا دندان مسلح بنظر صحيح نيست
ما چي گرفتيم؟
100 ميليارد دلارمان بلوکه شده آن وقت آقايان 4.6 ميليارد اون را در 8 قسط دريافت ميکنن بعدش هم خوشحال هستن
چي داديم؟
20 درصد ممنوع، اراک ، نطنز و فردو تعطيل و با کلي نظارت و دادن اطلاعات امنيتي
از همه مهمتره مقاومت 35 ساله خودمون را زير سوال برديم
بابا يه لبو فروش هم مي فهمه که ما سود نکرديم
گند زديم
آقايون کي مي خواهند به فکر مردم باشند ، منفعت طلبي تا کي؟
خدايا از اينکه کم آورديم و در برابر دشمن تسليم شدم ما را ببخش
فکر ميکنم همگي خودشون رو به خواب زدن...
اگه قرار بود روابط ديپلماسي اصل باشه، اين شاهنشاه آريامهر که بزرگترين قهرمان ديپلماسي بود!! هيچوقت پرتش نميکرديم بيرون...
من دانشجوي پزشکي ام و بايد بگم که دستگاه هاي پرتويي مشهد در گذشته خريداري شده اند و درصد کبالتش امروز به 30 درصد رسيده در حاليکه استاندارد اون 60 درصد به بالاست . در صورت ادامه هسته اي ما در 1 سال آينده به اون مي رسيديم اما امروز...
من ببمار نيستم اما بيمارام برام مهم هستند و سرطاني يا جانباز بودنش از نظر پزشکي برام فرق نميکنه
اما کاش فرزندان انقلاب به پدران انقلاب(جانبازان) کمي علاقه داشتند و لااقل به فکر درمان اونها بودند....