گروه فرهنگی «خبرگزاری دانشجو»، از جمله اتفاقات عجیب و در عین حال تلخ امسال در عرصه فرهنگ کشور جار و جنجال های مداوم شاعران با یکدیگر بود. در سالی که گذشت گروه های مختلف شاعران، به بهانه های گوناگون و بعضا بی منطق، با یکدیگر درگیر بودند.
یکی از این نزاع ها بر سر محدوده انقلابی گری بود. علیرضا قزوه و پشت بند او برخی دیگر شاعران که از دوستان قزوه بودند، نسبت به برخی اتفاقات نامبارک در عرصه شعر هشدار دادند. این انتقادات که بیش از همه به انجمن شاعران ایران حمل می شد، با واکنش تندی از سوی اعضای آن به خصوص ساعد باقری، سهیل محمودی و فاطمه راکعی روبرو شد. اعضای این انجمن به خصوص محمودی و باقری، در جریان فتنه سال 88 به برای هیزم انداختن به آتش فتنه کم نگذاشتند.
اکنون علیرضا قزوه که انگار بوی همان آتش دوباره به مشامش رسیده برای برملا کردن آیندۀ شعری کشور در سخنرانی ها و یادداشت هایی، دست به افشاگری می زند. اعضای انجمن شاعران با یادداشت، مصاحبه و نشست خبری، درصدد بر می آیند پاتک حمله های قزوه را بزنند.
آتش این شعله چنان گر می گیرد که به دیگر محافل شعری نیز می رسد و شاعران کشور هر یک به نوعی در گر گرفتن این آتش سهمی ایفا می کنند.
البته در چند روز پایانی سال 92 مشخص می شود پیش بینی های قزوه پر بیراه نبودند. در جشنواره شعر فجر از شاعری دعوت می شود که به بدگویی انقلاب و نظام اسلامی شهره است. این دعوا و نزاع همچنان ادامه دارد. جالب است که آنقدر آش این درگیری ها شور می شود که حتی خبرگزاری ها و سایت های غیر مرتبط و صرفاً اقتصادی نیز به این نزاع می پردازند.
اما نزاعی که تلخ تر از نزاع گذشته بود، دعوای دوست داران انقلاب و اهل بیت بود که بر سر هیچ و پوچ با هم درگیر شدند. ماجرا از اشعاری شروع شد که رضا اسماعیلی در آستانه محرم در وبلاگ شخصی خود منتشر کرد. او که خودش شاعری آیینی، انقلابی و هیئتی بود، چند رباعی و دو بیتی سروده و در یک پست در وبلاگ شخصی خود قرار داد. این اشعار همگی در نقد مجالس احساسی و در عین حال بی محتوا بودند.
در مجموع دعوای اولیه با این موضوع ایجاد شد که بعضی می گفتند این اشعار به کلی تمامی حواشی هیئت را زیر که هر کدام به نوعی تأثیرگذار هستند، زیر سوال برده و هیئت ها را به اشعاری آگاهی محدود کرده است. در حالی که در هیئت ها شعور باید در کنار شور باشد و اگر حماسه را از هیئت ها حذف کنید، شعور حسینی نیز تداوم و اثر نخواهد داشت. در مقابل گروه دیگری می گفتند این اشعار بیان واقع بودند. این اشعار چیزی جز آسیب شناسی هیئت ها نبود، وگرنه خود اسماعیلی فردی هیئتی است.
ما در مقام نقد و بررسی این اشعار نیستیم و به درستی این دو رویکرد نیز کاری نداریم. اما آنچه که نگران کننده است، دعواهایی است که پس از این ماجرا بالا گرفت. از طرفی برخی افراد هیئتی مواضع بسیار تندی علیه اسماعیلی گرفتند. برخی دوستان وی نیز در دفاع از وی مواضعی تندتر علیه این منتقدین اسماعیلی گرفتند. این مواضع یکدیگر را تقویت کردند تا آنجا که یکی از شاعران آیینی چنان شعر تندی علیه یکی از شاعران مشهور که از دوستان اسماعیلی بود سرود که در شأن هیچ یک از دو گروه دعوا نبود.
برخی محافل شعری دیگر نیز در این زمینه وارد شدند. شاعران حوزه هنری سعی کردند این روند را تعدیل کنند. مجمع شاعران اهل بیت نیز با صدور بیانیه ای تلاش کرد جانب اعتدال را بگیرد، اما خود نیز به نوعی جانب داری یکی از این دو گروه را کرد. البته انصاف را نیز در آن رعایت کرده بود.
از طرفی خود این نزاع بی حاصل، از اتفاقات بد و عجیب امسال بود و هم بی انصافی ها و (متأسفانه باید بگوییم) بد اخلاقی هایی که طی این نزاع، بین شاعران مذهبی و حزب اللهی شکل گرفت.
در نهایت نزاعی نیز در همین چند روز آخر سال گذشته شکل گرفت که البته ادامه درگیری اول بود. در جشنواره شعر فجر، به بهانه «چند صدایی» شدن جشنواره، از یدالله رویایی، شاعری ضد انقلاب دعوت شد تا بعد از 34 سال دشمنی با نظام، به کشور برگردد و در جشنوارۀ انقلاب شعر بخواند. این امر موجب بالا گرفتن دعوا بین شاعران انقلابی و غیر انقلابی شد. البته در نهایت مسئولین برگزاری شعر فجر کوتاه آمده و از دعوت خود صرف نظر کردند. اما برخی دیگر از این مسئولین که انگار به شدت از اینکه شاعری ضد انقلاب که طرفداران چندانی نیز در کشور ندارد عصبانی شدند. از همین رو با چنان بغضی به بدگویی رسانه های انقلابی موضع گرفتند که انگار عملی خلاف شرع انجام داده اند. به خصوص عبدالجبار کاکایی سایت ها و خبرگزاری هایی که از حقوق و درخواست 34 ساله مردم دفاع کردند را «رسانه هایی زنجیره ای» و «گماشتگان بی اطلاع» و ... خواند.
در مجموع از اتفاقات عجیب و البته تلخ سالی که گذشت درگیری های بی امان شاعران با یکدیگر و در همین اواخر درگیری شاعران با مردم بود.