گروه آزاداندیشی «خبرگزاری دانشجو»- مریم عظیمی؛ در بحث پیشین گفتیم که آموزه های کمونیسم به وسیله فردی به نام کارل مارکس به وجود آمد. مارکس که در حمایت از جامعه کارگری برخاسته بود، این آرمان را در سر می پروراند که روزی پرچم ثروتمندان و اقتصاد کاپیتالیسمی را به زیر بکشد تا دیگر،کارگران و بردگان، محتاج به سرمایه داران زورگو نباشند و تمامی مردم با هم حق و حقوقی برابر و مساوی داشته باشند. در این قسمت به بررسی مفصل تر افکار و اعتقادات کمونیست ها نشسته و سپس به نقد و بررسی عقاید این مکتب خواهیم پرداخت.
افکار و اعتقادات کمونیسم
کمونیسم مکتبی است که پیروان آن، از دید روحانیون مسیحیت و اسلام، ملحد و مرتد معرفی شده اند. این مکتب در مورد مسائل گوناگون مذهبی و اجتماعی عقایدی دارد که ذیلا به آن ها خواهیم پرداخت.
عقیده کمونیست ها در رابطه با خدا و جهان و عالم آخرت
کمونیست ها وجود خداوند و به طور کلی تمامی امور غیبی را انکار کرده و معتقدند که اساس تمام اشیاء ماده است. شعار آنان این بود که «ما به سه نفر ایمان داریم: مارکس، لنین و استالین، و به سه چیز کافر هستیم: الله، دین، مالکیت شخصی.» آنان اعتقادی به وجود آخرت ندارند و می گویند هر عذاب و ثوابی باشد در همین دنیاست، و جز این دنیا دیگر نه عذابی وجود دارد و نه ثوابی.
عقیده کمونیسم درباره قرآن
کمونیستها میپندارند که قرآن در دوران حکومت عثمان وضع گردیده و تا قرن هشتم چندین بار تغییراتی در آن رخ داده است. آن ها معتقدند قرآن سلاح در دام انداختن اقوام می باشد و لذا در قوانین آنان همراه داشتن قرآن کریم با خود، جرم بزرگی است که جزای آن یک سال کامل حبس می باشد.
عقیده دیکتاتوری طبقه کارگر و بشارت حکومت جهانی
این مکتب ضمن آنکه تاریخ بشر را به رویارویی طبقه سرمایه داران و طبقه تهیدستان تفسیر نموده اند، بر این پندارند که این مقابله توسط دیکتاتوری تهیدستان به پایان خواهد رسید. آنان در این زمینه شدیدا به مقابله و شدت باور داشته و لذا در راه بر انگیختن کینه و دشمنی میان کارگران و طبقات دیگر سعی و کوشش می نمایند؛ چرا که اعتقاد دارند در پایان این کینه و دشمنی، طبقه کارگر به پیروزی رسیده و بنابراین نظریه، بشارت به حکومت جهانی می دهند.
عقیده کمونیسم در مورد ادیان
آنان معتقدند که ادیان مختلف چیزی نیستند جز وسیله در دام انداختن اقوام، و در حقیقت ادیان آمده اند تا خادم امپریالیزم و استثمار باشند. لذا از آموزه های کمونیسم این است که «دین افیون توده هاست.»، مفهوم این جمله از دید مارکسیستی و کمونیستی این است که اقشاری مانند قشر روحانیون مردم را فریب داده و دین را اسباب رسیدن خود به قدرت می کنند و مردم عامی هم فریب آن ها را می خورند.
همچنین آن ها در مورد اعتقاد به منجی و نجات دهنده می گویند چنین عقایدی نه تنها کمک به جامعه ای نمی کند، بلکه جامعه را از پیشرفت باز داشته و تنها خشم مردمی که باید به آزادی و حقوق برابر برسند را فرو می نشاند. پس از آن مردم، برده اربابان زورگو شده و بی آنکه دین و آیینی را درک کنند تسلیم آن می شوند و در نهایت هم با جو حاکم بر جامعه مسموم پیش می روند. عقایدی مانند توکل به روحانیت و ظهور منجی و یا حل شدن مشکل به شکل معجزه آسا مفاهیمی از این قبیل است که کمونیست ها این عقاید و مفاهیم را عاملی برای عقب ماندگی و پیشرفت نکردن می دانند.
از این رو کمونیست ها دشمنی خود را با همه ادیان اعلام داشته اند. اما در میان ادیان، دین یهودیت را استثناء نموده، می گویند که یهود یک طبقه ی مظلوم بوده و یهودیان به دین خود نیاز دارند تا حقوق غصب شده خویش را دوباره اعاده نمایند. برای روشن شدن میزان ارتباط میان کمونیسم و یهودیت می توان گفت؛ مکتب سیاسی اول انقلاب بلشویکی از هفت شخص تشکیل می شد که به جز یک تن از آنان، دیگران همه یهودی بودند.
همچنین لازم به ذکر است که کمونیسم نمی تواند موافقت و همدستی خود را با یهود و کار خود را بخاطر برآورده ساختن اهداف یهود، پنهان نگه دارد. در همین راستا در هفته اول انقلاب، فرمانی دارای دو بند، به طرفدارى یهود صادر گردید:
الف: دشمنی با یهود دشمنی باجنس عالی شناخته شده و قانون در مقابل آن مجازات خواهد کرد.
ب: اعتراف به حق یهود در ایجاد یک سرزمین قومی برای خود در سرزمین فلسطینیان.
اخلاق کمونیستی
اخلاق در نظر عقیده کمونیست ها از امور نسبتی بوده و آن ها معتقدند در حقیقت، اخلاق، انعکاس اسباب تولید است.
حکومت در عقیده کمونیسم
در حکومت کمونیستی، کار فکری مجالی نداشته و بر اقوام به وسیله آهن وآتش حکومت می نمایند. در حکومت آنان، دولت عین حزب و حزب عین دولت می باشد.
همچنین اعتقاد دارند برای رسیدن به هدف، جایز است از هر وسیله ای استفاده نمود؛ لذا در راه رسیدن به هدف خویش از هیچگونه کاری، هر اندازه که کار خراب باشد، امتناع نمی ورزند، و هدفشان هم عبارت از آن است که تمام جهان کمونیستی گردیده و تحت سیطره و حکومت آنان باشد. برای مثال لنین در این مورد می گوید: «از بین رفتن و هلاک شدن سه ربع عالم ( 75 % ) کار مهمی نیست، ولی مهم آنست که یک ربع باقی آن کمونیست گردد.»
بدین ترتیب، کمونیست ها در حکومت خود، برای از بین بردن و دور کردن مخالفین خود، از راه خیانت، عهد شکنی و ترور نمودن آن ها استفاده می نمایند هرچند که از اعضاء حزبشان باشد.
ارتباطات خانوادگی کمونیست ها
آنان ارتباط خانوادگی را انکار می کنند؛ چراکه بر این باورند که اینگونه ارتباطات، سبب تقویت جامعه سرمایه داری است. بنابراین لازم میدانند که جای آن را اختلاط جنسی اشغال نماید.
عکس العمل کمونیسم در برابر شعائر مسلمان ها
کمونیست ها مساجد را تخریب نموده بعضی از آن ها را جاهای اجتماع و مراکز حزب می سازند و مسلمانان را از اظهار شعائر دینی شان منع می نمایند. آنان در طول تاریخ به مقابله شدیدی علیه مسلمانان پرداختند؛ برای مثال بلادشان را اشغال نمودند، مردمشان را نابود ساختند، دارائی های شان را به سرقت بردند و به حرمت دین و مقدساتشان تجاوز کردند.
اقتصاد کمونیستی
اقتصاد از دید کمونیسم بر اساس زمینه سازی برای غلبه قشر کارگر و زحمت کش بر قشر سرمایه دار و ارباب است. و همانطور که گفته شد به این دوره گذار که در آن ثروت از ثروتمندان به فقرا و کارگران می رسد دوره دیکتاتوری پرولتاریا می گویند.
در نظر اقتصاد کمونیستی، تمام تغییراتی که در عالم میاید، نتیجه حتمی تغییر وسائل تولید است و حتی فکر، تمدن و فرهنگ را نیز زاییده پیشرفت اقتصادی می دانند. نکته دیگر در این زمینه این که در مقابل ماده و طرق تولید، کار، نزد کمونیست ها ارزشی ندارد.
یکی دیگر از اصول اقتصاد کمونیستی این است که به ازلیت و قدیم بودن ماده ایمان داشته و لذا معتقدند که محرک اول برای افراد و جماعت، عوامل اقتصادی است. آن ها همچنین، با مالکیت شخصی مخالف بوده و دم از اشتراکیت و الغاء وراثت می زنند.
نقد و بررسی مکتب کمونیسم
در نقد و بررسی مکتب کمونیست می بایست به آموزه های این مکتب دقت کرد و پس از آن این نتیجه حاصل خواهد شد که معتقدات این مکتب، خود بخود کمونیسم را نقد می کنند.
برای مثال زمانی که به عقیده اشتراکیت کمونیست ها نظر میکنیم می بینیم که با توجه به آن که کمونیست ها این عقیده را دلیلی برای پیشرفت خود تلقی می کنند، اما با همین عقیده، کمونیسم، مانعی برای پیشرفت خود به وجود می آورد. توضیح بیشتر آن که: گرچه طبق اصول کمونیست ها برای مثال حقوق یک دکتر با حقوق یک راننده تاکسی یکی است، اما این مسئله خود موجب آن می شود که جوانان یک جامعه به تحصیل علاقه نشان ندهند و یا فرار را به قرار ترجیح داده و از کشور بگریزند و لذا در اثر این عقیده حادثه فرار مغزها پیش خواهد آمد. در این زمینه ناگفته نماند که خود این مکتب، به دلیل سخت گیر بودنش، در زمان حکومت شوروی، قواعد کمونیسم را در بعضی مواقع نقض میکرده است؛ مانند ثروت اندوزی ژنرالان شوروی.
همانطور که اشاره شد، یکی دیگر از عقاید کمونیست این است که دین افیون توده هاست؛ زیرا مردم با دل خوش کردن به آن آینده خود را تباه و پیشرفت را کند و یا متوقف می کنند. در نقد این دیدگاه می توان گفت اگر دید و نگاه ما به منجی به جای جنبه دل خوش کردن، جنبه مدد جستن از حق در هنگام تلاش برای رسیدن به آرمان مد نظر باشد روحیه بخش و عامل پیشرفت است.
درست است که این روحیه همانند تیغی دولبه که یک لب آن جامعه را به تباهی و لب دیگر آن جامعه را به سوی پیشرفت و تعالی می برد عمل می کند. تباهی به این علت که شاید مردم در انتظار منجی دست روی دست گذاشته و عملا کاری در جهت پیشرفت خود و جامعه انجام ندهند و تعالی به این علت که منجی چون وصل به عالم وحی و عالم ماوراء طبیعت است، کاری که از او و توسل جستن به او بر می آید از عالم ماده و مادیت، هرگز برنخواهد آمد؛ بدین ترتیب اگر به گسترش علم و بها دادن و آزاد گذاشتن رسانه ها بها دهیم دین از حالت افیونی خود خارج شده و جامعه را به سمت کمال می برد.
در مورد روشی که اقتصاد کمونیستی پیش گرفته است نیز باید گفت که اگر ثروت از دست ثروتمندان خارج شود رشد و نمو اقتصادی کشور کم خواهد شد؛ زیرا پولی که یک سرمایه گذار برای تاسیس یک کارخانه باید بگذارد تا هم خود رشد کند و هم اشتغال زایی کند و رشد اقتصادی صورت بگیرد، صرف امورات روزمره مردم فقیرتر شده و رشد اقتصادی و صنعتی کشور شدیدا کند می شود. البته این به آن معنا نیست که قشر ضعیف، ضعیف تر شود و برده ثروت مندان بماند، بلکه بدان معناست که کشور در زمنیه اقتصاد رشد بیشتری کرده و در نتیجه از مالیات کسب شده که به موجب رشد اقتصادی سریع به وجود آمده، در جهت رفاه قشر ضعیف تر هزینه کرد.
در بحث آینده به تفاوت کمونیسم و سوسیالیسم و مارکسیسم پرداخته و در نهایت نیز علل و عوامل سقوط کمونیسم را بررسی خواهیم کرد.
منابع
1. اصول فلسفه و روش رئالیسم1، استاد شهید مرتضی مطهری (ره)
2. نقدی بر مارکسیسم، استاد شهید مرتضی مطهری (ره)
3. سایت پرسمان