به گزارش خبرنگار اجتماعی «خبرگزاری دانشجو»؛ لباسهای اتو شده، مسئولیتهای اجتماعی مناسب، اعتبار و شخصیت تنها گوشهای از خواب مادرانی است که با هزاران امید و آرزو فرزندان خود را بزرگ کردهاند و با تلاش و بردباری آنان را راهی دیاری نمودهاند تا در دانشگاههای آن شهر درس بخوانند و فارغالتحصیل شوند.
اما این اول ماجراست، همه میدانند دانشجو برای آنکه درس بخواند نیاز به رفاه مالی و آرامش فکری دارد و خانواده نیز عهدهدار این مسئولیت است.
از آنجا که خانوادههای بیشتر دانشجویان متمول نبوده و خانوادهها باید با از خودگذشتگی و تلاش مضاعف پدر خانواده، عرصه موفقیت در درس و رسیدن به درجات بالای علمی را برای دانشجو فراهم کنند، این تلاشها که گاهی با رنج و مشقت بسیار از سوی خانوادهها همراه میشود، نقدر طاقت فرساست که زندگی را برای سایر اعضای خانواده به چالش میکشاند.
حال از سوی دیگر جوانی که وارد دانشگاه شده، در بدو ورود خود حس رقابت، درس خواندن، برتر بودن، شرکت در مسابقات علمی، فعالیت در عرصه جهانی و بسیاری مسائل دیگر در درونش متبلور است، این دانشجویان با چنین حسی سر کلاسهای درس حاضر شده و سعی میکنند از تمام ثانیههای زندگی خود در دانشگاه بهره ببرند و از استادان علم و مهارت و تجربه کسب کنند.
در این بازه زمانی دانشجویان به دو قسمت تقسیم میشوند دسته اول دانشجویانی هستند که فراز و نشیبها را پیموده، قدر دسترنج خانواده خود را میدانند، مشکلات را کنار میزنند و مهمتر از همه به آرامی و با تیزهوشی کامل از کنار وسوسههایی که در دانشگاهها خلق شده و چون مرداب جوانان را در خود فرو میبرد، گذشته و به سرمنزل مقصود می رسند.
و اما دسته دوم دانشجویانی هستند که متاسفانه پس از مدتی کوتاه از حضور در دانشگاه، دوستی و همنشینی را پیش میگیرند و هر روز بر تعداد دوستان خود میافزایند.
به طور حتم در میان دوستان دانشگاهی و یا در خارج از دانشگاه کسانی هم پیدا میشوند که راه کج و نافرجام را بلد باشند، این افراد همان کسانی هستند که نوشیدنیهایی الکی با طعم میوهجات تعارف یکدیگر میکنند و در مکانهای عمومی سیگار میکشند و اگر جایی مناسب پیدا کنند روی به استعمال گراس، هروئین و یا حشیش میآورند.
این دسته از افراد که خود از قربانیان اعتیاد در کشور هستند شاید یکی از مکانهایی که در آن بتوانند سفره بساط خود را پهن کنند، اتاقهایی 12 اتا 20 متری است که سالهاست آن را به نام خوابگاه دانشجویی میشناسند.
به گفته بعضی از دانشجویان که به چشم خود آوردن مواد افیونی و برخی نوشیدنیهای الکلی را مشاهده کردهاند، میتوان نتیجه گرفت که نگهداری و جابجایی این گونه مخدرها در خوابگاههای دانشجویی بسیار هم مشکل نیست و البته باز هم دانشجویانی بودند که در صحبتهایشان با خبرنگار اجتماعی «خبرگزاری دانشجو»، همنشینیهای شبانه دانشجویان را تایید کرده و با تکان دادن سر، تاسف خود را در خصوص این واقعه نشان داده اند.
این دسته دانشجویان شبنشین اگر پایان زندگی نافرجامی نداشته باشند، اما به طور حتم از درس خواندن دور شده و تلاشهای خانواده خود را زیر پای لگد کرده و خوابهای شیرین مادر را به کابوسی تلخ تبدیل میکنند.
برخی از این دسته دانشجویان قربانی پس از مدتی استعمال تفننی مخدرها به دلیل داشتن مکانی ثابت دچار اعتیادی دائمی شده و خود را به بزرگترین چالش زندگی میاندازند که درآمدن از آن نیازمند لطف خداوند، توان بالا، دعای والدین و تخصص پزشکان است.
البته تجربه نشان داده بیشتر این افراد در سالهای دوم و سوم دانشگاه ترک تحصیل کرده و یا اخراج میشوند و بدون هیچ گونه ثمرهای و با کولباری از حسرت و مشکلات به شهر و دیار خود بازمیگردند.
چه باید کرد؟
امروزه بحث اعتیاد، بویژه در جوانان از داغترین موضوعات کارشناسان و مسئولان است، به طوری که تلاشهای دکتر رحمانیفضلی، وزیر کشور و دبیرکل ستاد مبارزه با مواد مخدر برای اجتماعی کردن مبارزه با اعتیاد و شیوع آن در کشور بر کسی پوشیده نیست. اما امیدواریم با همت مسئولان و نیز مردم مبارزه اجتماعی با پدیده مواد مخدر شکل و کالبد اصلی خود را بگیرد تا شاهد مرگ روزانه 9 نفر به دلیل سوء مصرف مواد مخدر در کشور و دسترسی آسان به مواد افیونی و جولان سوداگران مرگ در کوچه پس کوچهها و دالانهای تاریک کشورمان نباشیم.
چه بسا شاید اعدادی از این آمار مرگ و میر که بر روی کاغذ توسط یک قلم به راحتی نوشته میشود، جوانانی باشند که در همین خوابگاههای دانشجویی دچار اعتیاد شده و در آغوش خانههای متروکه در حاشیه شهر جان خود را از دست دادهاند.
اگر امکانات خوابگاهی فراهم بشه و بدست خود دانشگاهها هم مدیریت بشه این مشکلات خیلی کمتر اتفاق میفته.