گروه اجتماعی «خبرگزاری دانشجو»؛ خبرهای این روزها تکراریاند: پنج هکتار از پوشش جنگلی مارین در آتش سوخت؛ ۳۰ هکتار از جنگلهای کوهدشت طعمه حریق شدند؛ یک هکتار از جنگلهای بهشهر در آتش سوخت؛ بیش از ۸۰۰ هکتار از جنگلهای پارک ملی گلستان در آتش سوخت... اما این تکرار، چیزی از عمق فاجعه نمیکاهد.
اینکه طی هفت سال گذشته، بیش از ۱۴ هزار آتشسوزی در جنگلهای کشور رخ داده باشد، آماری نیست که بشود به این راحتیها از کنارش گذشت.
از ابتدای تابستان سالجاری تاکنون نزدیک به ۹۰۰ هکتار از جنگلهای پارک ملی گلستان در آتش سوخته است که این آتش سوزیها، تنها آتشسوزیهای جنگلی در ایران نبوده است.
در این دو ماه، پارک ملی گلستان نزدیک به ده آتش سوزی به خود دیده که این آتش سوزیها عوامل مختلفی داشتهاند.
این آتش سوزیها که با تلاش محیط بانان استانهای گلستان، خراسان شمالی، ماموران منابع طبیعی و نیروهای سپاه و بسیج استان گلستان اطفا شد عوامل مختلفی از جمله تخلف شکارچیان غیرمجاز و بیاحتیاطی مسافران داشته است.
حوالی ظهر ۲۷ مردادماه نیز، بر اثر بیاحتیاطی مسافران، آتشسوزی جنگل گلستان از پیچ سلیمان کشته از بعد از تونل آغاز شد که با توجه به خشکی منطقه و وزش باد سریعا آتش، مراتع مشجر اطراف را فرا گرفت و به ارتفاعات منطقه و درختان پارک ملی رسید که با تلاش محیط بانان استانهای گلستان و خراسان شمالی، ماموران منابع طبیعی استان، نیروهای سپاه و بسیج و نیز مردم روستای دشت، این حریق در ساعت هفت و سی بعد از ظهر اطفاء شد.
گفته میشود که این آتش سوزی اخیر، هفتمین حریق از تابستان امسال است و در آخرین مورد بیش از ۸۰۰ هکتار از اراضی پارک ملی گلستان در آتش سوخته استY پارک ملی گلستان که با وسعت ۹۱ هزار و ۸۹۵ هکتار تحت حفاظت قرار گرفته در سال ۱۹۷۷ به عنوان ذخیرهگاه زیست کره انتخاب و به پروژه شماره ۸ برنامه انسان و کره مسکون (MAB) یونسکو اهداء شد و تاکنون نیز جایگاه خود را در خانواده ذخیرهگاههای زیستکره جهان حفظ کرده است.
وجود یک هزار و ۳۶۲ گونه گیاهی که یک پنجم فلور گیاهی ایران را شامل میشود و همچنین وجود ۳۰۲ گونه جانوری و ۱۴۹ گونه پرنده نشانه اهمیت حیاتی این پارک است. از همین روی آتش سوزی در این جنگلها از اهمیت فراوانی برخوردار است.
آمار آتشسوزی در ایران و جهان
سازمان جهانی فائو آماری را منتشر کرده که بر اساس آن بین سالهای ۱۹۸۰ تا ۱۹۹۸ بطور متوسط در اروپا سالیانه بیش از ۴۲ هزار فقره آتش سوزی صورت گرفته است. همچنین طبق آمار، میانگین سالیانه حریف دز جنگلهای جهان ۲ میلیون هکتار تخمین زده شده است.
در ایران، مساحت کل جنگلهای ایران را ۱۱ میلیون و ۷۵۰ هزار هکتار است که سرانه جنگل در کشورمان ۲ هکتار اعلام شده است.
طبق آمار، سرعت نابودی جنگلها در ایران بسیار بالاست. در میان کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا از نظر میزان نابودی مناطق جنگلی در اثر آتش سوزی، ایران در رتبه چهارم قرار دارد. در این منطقه، قزاقستان با بیشترین میزان نابودی جنگلهای خود در اثر آتش سوزی مواجه است. به طور متوسط هر سال ۱۷۹ هزار هکتار در این کشور سوخته میشود.
پس از این کشور الجزایر با ۵۴ هزار هکتار و ترکیه با ۱۲ هزار هکتار به ترتیب در رتبههای دوم و سوم قرار دارند.
در ایران نیز هر سال ۶۵۰۰ هکتار از مناطق جنگلی در اثر آتش سوزی نابود میشود. این رقم معادل ۶۰ درصد کل مناطق جنگلی ایران است.
گفته میشود طی سالهای ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۵ به طور متوسط سالانه ۱۸ درصد از سطح جنگلهای جهان کاسته شده است.
گزارش فائو مینویسد: بر اساس این گزارش در شرایطی که سرانه جنگل در ایران یک سوم متوسط جهانی است این کشور تقریبا تمامی چوب مورد نیاز خود را از داخل تامین میکند. فائو میزان تولید چوب در ایران را نزدیک به ۹۰۰ هزار متر مکعب و میزان واردات این محصول را ۸۴ هزار متر مکعب در سال برآورد کرده است که بدین ترتیب حجم واردات چوب در مقایسه با تولید این محصول رقم ناچیزی است.
در بین این جنگل زداییها اما آتش سوزی سهم بزرگی دارد. طی ۱۳ سال اخیر بیش از دو هزار فقره آتش سوزی در جنگلها اتفاق افتاده که سهم عظیمی از جنگلها را از بین برده است.
رییس سازمان محیط ریست ایران نیز اعلام کرد که در پنج دههٔ گذشته، سطح جنگلی ایران از ۱۸ میلیون هکتار به ۱۴ میلیون هکتار رسیده است و سطح جنگلی نابودشده، به بیابان تبدیل شده است. برآورد شده است که سالانهٔ ۶۳ هزار هکتار از جنگلهای زاگرس و شمال ایران نابود میشود و دلیل آن طمع انسانها و نه نیازشان است.
مقصر کیست؟
بطورکلی علل آتشسوزیها را میتوان به دو دسته انسانی و غیرانسانی تقسیمبندی کرد.
عوامل انسانی نیز به دو دسته عمدی و غیرعمدی تقسیم میشود که از دلایل عمدی میتوان به فعالیتهای کشاورزی، دامپروری و اختلاف با نهادهای دولتی و از دلایل غیرعمدی میتوان به بیاحتیاتی مردم اشاره کرد.
مطالعات نشان میدهد که یکی از عوامل موثر در آتش سوزی جنگلها گرماست که در ماههای آبان یا آذر اتفاق میافتد. در جنگلهای جلگهای کاهش رطوبت مواد سوختی و در جنگلهای کوهستانی کاهش بارندگی موجب آتش سوزی میشود.
در بین عوامل انسانی عمدی، سهم بیاحتیاطی مسافران و همچنین شکارچیان غیرمجاز بیشتر از سایر عوامل است. مسافرانی که در حاشیه جادهها و در مناطق تفریحی آتش به پا میکنند و فراموش میکنند آن را به طور کامل خاموش کنند، موجب میشوند که آتش سوزی در سطح گسترده صورت بگیرد.
از آن بدتر، شکارچیان غیرمجازبرای رسیدن به شکار بیشتر، عمدا این جنگلها را آتش میزنند بدون اینکه از عواقب و مجازات آن بترسند.
مجازات بازدارنده نیست
هر بار که علت آتش سوزی جنگلی عمدی تشخیص داده میشود، فعالان محیط زیست و مسئولین ذیربط به این نتیجه میرسند که باید در مجازات تجدید نظر شود!
این بار هم در پی آتش سوزیهای گسترده جنگلهای گلستان معصومه ابتکار، رییس سازمان محیط زیست گفت که تشدید مجازات برای برخورد با مسببان آسیب به جنگلها در شورای عالی محیط زیست در حال بررسی است.
رئیس سازمان محیط زیست ادامه داد: آسیب در حدی به منابع طبیعت و محیط زیست کشور وارد شده که انشالله با برخورداری از قانونی جدی بتوانیم با افراد برخورد کنیم.
مشاور مدیرکل محیط زیست گلستان، پس از آتش سوزی اخیر جنگلهای گلستان در زمینهٔ قانون مجازات برای آسیب زدن به جنگلها گفت: برای جلوگیری از بروز مجدد چنین حوادثی باید دستگاه قضایی و نیروهای امنیتی برخورد قاطع و شدیدی با متخلفان داشته باشند.
موسوی خواستار به روز شدن قوانین محیط زیستی کشور شد و اظهار کرد: قوانین موجود مربوط به دهههای گذشته است و بازدارنده تخلفات نیست.
وی افزود: محکومیتها و جرایم مربوط به تخلفات محیط زیستی مصوب چند دهه قبل است و ارقام جریمه متخلفان بسیار پایین است.
مشاور مدیر کل محیط زیست گلستان اضافه کرد: درحالی که شکارچیان غیر مجاز جرات شکار در مناطق ممنوعه را به خود میدهند، افراد پولداری نیز هستند که این جریمههای اندک را به راحتی پرداخت کرده و از کرده خویش متنبه نمیشوند.
میبینیم که در این بین، جای خالی قانونی که بازدارندگی بیشتری در زمینه حفاظت از محیط زیست و طبیعت داشته باشد، بیشتر از قبل حس میشود.
حادثه طبیعی یا ضعف مدیریت
آتش سوزی در جنگلها، چه عامل طبیعی و غیرانسانی داشته باشد و چه انسانی، نیازمند مدیریت است؛ مدیریت بحران. این مسئله در کشورهای اروپایی و یا برخی کشورهای آسیای شرقی که دارای جنگلهای بسیاری بوده و طبیعتا آتش سوزی در آنها بسیار است، قابل کنترل است. در این کشورها تمهیداتی چون برجهای دیده بانی و سیستمهای پیشرفته اطفای حریق توانسته از گسترش آتش جلوگیری کند.
اما شواهد نشان میدهد که در ایران و در مناطقی که ثابت شده تعداد آتش سوزیها قابل توجه است حتی کوچکترین وسایل برای ورود به عملیات اطفاء آتش نیز موجود نیست.
این عدم مدیریت بارها و بارها مورد توجه قرار گرفته و مسئولین به آن اذغان داشتهاند. موسوی، مشاور مدیرکل محیط زیست استان گلستان نیز به این امر اشاره میکند و فقدان یک پایگاه ثابت اطفای حریق و بالگرد را در پارک ملی گلستان از دیگر مشکلات میداند.
با توجه به اینکه منابعطبیعی از منابع حیاتی یک جامعه به حساب میآید و بایستی نسل به نسل منتقل شود باید با تدوین برنامهای اساسی و جامع در جهت پیشگیری از وقوع حوادثی که منجر به از بین بردن این منابع غنی میشود گام برداشت و این، تنها و تنها و تنها زمانی صورت میگیرد که مسئولان مربوطه، نسبت به محیط زیست و تخریب آن حساسیت داشته باشند.