گروه سیاسی «خبرگزاری دانشجو» - محمدرضا یل؛ در فضای درهم و پیچیده سیاسی امروز که رسانههای منتقد دیروز و سینه چاک امروز هر دمی سیاستی را پیش میگیرند و سعی در تخریب رقیب پیش رو دارند، انتخابات مجلس و رفتارهای تحریبی اصلاحطلبان و فتنه دوستان در این عرصه جایگاه ویژهای دارد.
تلاش برای برجسته کردن گزاره «سنگ اندازی مجلس در کار دولت» و «نشان دادن چهرهای نامعقول از مجلس فعلی»، خطی رسانهای است که از ابتدای شروع دولت همسو با روزنامههای زنجیرهای آغاز شده است تا با ذهنیتسازی، اراده ملت برای تغییر و تحول گسترده در بافت مجلس را جذب نمایند.
براستی تا چندی پیش و قبل از قدرت گرفتن یاران هاشمی، دولت عامل تفرقه و سنگ اندازی مطرح میشد و امروز فقط به دلیل عدم همسویی مجلس و البته منفعتطلبی جناحی، همان مجلس به عنوان عامل تفرقه و اصطلاحاً «چوبِ لایِ چرخِ مملکت» معرفی میگردد.
اگر از این موضوعات بگذریم، سیاست جدید رسانه ای اصلاح طلبانِ تمامیت خواه، فعال کردن شکاف های سیاسی درون اصولگرایی است. البته نباید با خوش خیالی منکر وجود اختلافات اصولگرایان و فرق آن شد لکن تلاش یک رقیب برای فعال کردن این شکاف جای تامل خواهد داشت.
البته سیاست بازگشت احمدینژاد و تلاش برای موضعسازی اصولگرایان در مورد او و ساختن تهدید درون اصولگرایی، یکی از سیاستهای دائمی این رسانههاست که به تازگی تلاش برای رو در رو گذاشتن لاریجانی و جلیلی نیز به آن اضافه شده است.
شاید به دلیل اینکه جلیلی ذاتاً یک فرد غیر رسانهای است، هیچگاه نمی تواند یک حاشیه مثبت یا منفی ایجاد نماید و اینجاست که رقیب با استفاده از ترفندهای رسانه ای سعی می کند این چهره را نیز وارد عرصه نماید و اصولگرایان موافق و مخالف را به موضع گیری در این رابطه مجبور نماید و نتیجتاً با درگیر کردن اصولگرایان به خود با پاتکی فعال مانع از کنشگری فعال آنان علیه اصلاحطلبان و فتنه دوستان را فراهم آورد.
ایجاد شبهه ارتباط جلیلی و احمدی نژاد و وسط کشیدن جریان انحرافی و موضعگیریهایی از این دست نیز در لابهلای سیاست غیراخلاقی اصلاحطلبان پیش خواهد رفت.
نتیجتاً باید گفت اصلاحطلبان با توجه به عدم وجود چهرههای بزرگ و شناخته شده که بتوانند از فیلتر شورای نگهبان عبور کنند، اولاً سعی دارند چهرههای شناخته شده اصولگرایی را رو در رو هم قرار دهند و کنش سیاسی آنان را تا سطح بگومگوهای سیاسی تقلیل دهند که به نوعی میتوان نام آن را «چهرهسوزی» نهاد و هم با اختلاف مانع از اتحاد و رفتار عقلانی اصولگرایان در مجلس را فراهم آورند.
در پایان باید گفت، بهترین واکنش به این خط رسانهای، سکوت و بیاعتنایی به این جنجال آفرینیها و دعوت علنی این فتنه دوستان به حفظ آرامش سیاسی کشور و عدم شروع زود هنگام انتخابات مجلس در خواهد بود.
همچنین باید گفت خط کاندیداتوری جلیلی در قم در صورت واقعیت نیز یک بازی دوسز باخت برای اصولگرایان است، چرا که اولاً تجربه انتخاباتها نشان داده است رای فردی چون جلیلی و ذوالنور در قم تقریباً رایی ثابت است و بر فرض کاندیداتوری احتمال رای اولی ایشان اندک خواهد بود و ثانیاً این اختلاف افکنی جایگاه افراد اصولگرا را به عنوان ظرفیت برای ریاست مجلس مخدوش میکند.
عقلانیت سیاسی و مصلحت عمومی حکم می کند ما ظرفیت های خود را درون جبهه اصولگرایی حفظ نماییم و یا حتی اگر دایره اصولگرایی ما تنگ تر از سایرین است بر اساس قاعده اهم و مهم به به فردی با نمره منفی کمتر گرایش بیشتری داشته باشیم.