به گزارش گروه اجتماعی «خبرگزاری دانشجو»، دكتر مسعود غفاري گفت: بايد به دنبال از بين بردن علت بروز آسيب بود و اين يعني اگر ما همه تمركز خود را براي برخورد با معتاد بگذاريم، مشكلي حل نميشود در حاليكه براي برخورد با اعتياد بايد به اين پرسش پاسخ داد كه اصولا چرا يك نفر به سوي مواد مخدر گرايش پيدا ميكند؟
وي با تاكيد بر اينكه علت موضوع كاملا روشن است، افزود: علت اصلي، افسردگي ژرف و عميق است كه برخي افراد جامعه به شدت از آن رنج ميبرند. افسردگي ناشي از احساس باخت، موجب ميشود تا بسياري افراد نتوانند در برابر آن ايستادگي كنند و براي رهايي، به مصرف موادمخدر پناه ببرند.
اين روانشناس تصريح كرد: از طرفي يكي ديگر از علل اعتياد افراد، ريشه در ازدواج نامناسب پدر و مادر آنها دارد. اين موضوع موجب ميشود تا يك فضاي ناايمن خانوادگي براي فرد ايجاد شود. درواقع اگر بخواهيم با ديد يك روانشناس جلو برويم، بايستي از معتادان كنوني به عنوان قربانيان شرايط زندگي ياد كنيم.
غفاري گفت: براي حل موضوع بايد از امروز كاري كنيم كه 5 سال بعد تعداد معتادان، كمتر شود و در 10 سال آينده، خيلي كمتر و بالاخره 20 سال بعد، تعداد معتادان، اندك و انگشت شمار باشد و اين اصلا نشدني نيست ولي براي دستيابي به آن نياز به يك تحول اساسي در جامعه است كه اول از همه بايد اقتصاد، سامان پيدا كند.
وي با بيان اينكه تا هنگامي كه بيكاري در اين حد و فاصله طبقاتي زياد است، مشكلي حل نخواهد شد، افزود: در عصر كنوني پدران خانواده بيش از حد معمول كار ميكنند. مادران هم شاغل شدهاند اما با اين وجود باز هم بخشي از نيازهاي ضروري تامين نميشود و نتيجه عدم رضايت از زندگي، پيامدهاي مختلفي را در بردارد كه يكي از آنها گرفتار شدن در معضل اعتياد است. بدتر از همه اينها رواج مخدرهاي شيميايي در چند سال اخير است. موادي كه ارزان است و در نتيجه طبقاتي كه بسيار محروم و دچار بحرانهاي رواني، شخصيتي و عاطفي هستند، سراغ مصرف آن ميروند.
اين روانشناس افزود: در نظر داشته باشيد كه براي حل مشكل اعتياد به عنوان اولين آسيب اجتماعي كشور، نبايد به فكر كارهاي كوتاه مدت بود، بلكه همانطور كه پيشتر اشاره شد، لازم است تا تحول اجتماعي صورت گيرد و حداقل مدتي كه براي اين امر نياز است، يك دوره 5 ساله است البته به شرطي كه از امروز برنامه داشته باشيم.
غفاري خاطر نشان كرد: جامعهاي سالم است كه بيشتر افراد آن، در سطح متوسطي از زندگي باشند. بنابراين بايد برنامهريزيها به گونهاي باشد كه در جامعه، افراد سوپر پولدار و افراد فقير به وجود نيايد. اين درحاليست كه طي سالهاي اخير، سيستم اقتصادي نادرست موجب شده است كه فاصله درآمدي افراد بسيار زياد شود. تا جاييكه امروز در شهر تهران با اين همه ساخت و سازي كه ميشود، متاسفانه هيچ مستاجري نميتواند صاحب خانه شود.
وي با اشاره به اينكه پيامدهاي برآورده نشدن نياز افراد به شكل دزدي، فحشا، قاچاق، اعتياد، خودكشي و... بروز ميكند، گفت: گذشته از تحصيلات و هوش فردي، ما بايد داراي يك شخصيت توانا با خودباوري بالا و روان سالم باشيم تا بتوانيم در برابر مشكلات، مقاومت كنيم كه به اعتقاد بنده، بيشتر ما از اين شرايط رواني برخوردار نيستيم و درصد زيادي آسيب ديده رواني، احساسي و شخصيتي هستيم.
اين روانشناس با تاكيد بر توسعه روستاها و آبادي شهرهاي كوچك براي بازگشت مردم و ايجاد اشتغال، افزود: در شرايط كنوني اين اميدواري وجود دارد كه بتوان آسيبهاي اجتماعي كه گريبانگير جامعه شده است را برطرف نمود اما هرچه اين موضوع به تعويق بيفتد، شاهد عميقتر شدن گرفتاريها خواهيم بود.