گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو _محمد جواد ساکت، با شروع نشست وزیران عضو مجمع کشورهای صادرکنندهی گاز و رونمایی از اولین مدل جهانی آن و نیز نقش تاثیرگذار ایران در این مجمع، بررسی وضعیت ایران در این زمینه و مصرف گاز در کشور بیش از پیش موضوعیت پیدا میکند. واقعیت این جا است اوضاع پسابرجام شرایط جدیدی برای ایران در این بازار به وجود خواهد آورد که هم میتواند فرصتی برای صادرات بیشتر باشد و هم وابستگی ایران در امنیت تقاضای گاز را تضعیف نماید.
گاز طبیعی یکی از منابع مهم انرژی در جهان به شمار می رود. آلودگی آن از فرآوردههای دیگر نفتی بسیار کمتر است و لذا گرایش به استفاده از این حامل انرژی رو به افزایش است. ایران از نظر منابع گازی در دنیا رتبهی اول را دارا است و پس از آن روسیه و قطر در رتبههای دوم و سوم قرار دارند. چگونگی استفادهی نسل حاضر از این ظرفیت ملی پیامدهای مهمی بر امنیت و اقتصاد انرژی در سالهای آینده خواهد داشت.
امنیت انرژی چیست؟
امنیت انرژیِ کشورها غالباً بر این اساس تعریف می شود که بتوانند در هر موقعیتی، انرژی مورد نیاز خود را از بهترین راههای ممکن تامین کنند. در فصل سرما یا در شرایط تحریم و حتی در جنگ. در این راستا کشورهای گوناگون عموماً سیاستهای مختلفی را در این رابطه اتخاذ میکنند تا کمبود انرژی، به تزلزل پایههای حکومت کشورشان منتهی نشود. نمونه ی بارز کشمکش در این حوزه، بحران انرژی اوکراین و روسیه در سال 2006 بود. جایی که روسیه از ساعت ابتدایی سال 2006 گاز را به روی اوکراین و در نتیجه بخشی از اروپا در سرمای زمستان، بست.
اما امنیت انرژی برای ایران و کشورهای صادر کنندهی انرژی تعریف متفاوتی دارد. در این کشورها علاوه بر موضوع تامین مایحتاج، به امکان صادرات انرژی و تکیه بر درآمد حاصل از فروش آن توجه میشود. کشورهای صادر کننده می بایست از لحاظ اطمینان به خریداران و تکیه بر متوسط حجم فروش سالانهی خود به جمعبندی برسند. تحریمهای خریداران و یا تغییر نوع سبد سوختی در کشورهای مشتری، میتواند امنیت انرژی صادرکنندگان را تهدید کند.
البته این گونه سیاست ها در بندهای 13 ،14 و 15 سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی برای آیندهی ایران در این زمینه دیده شده است. همچنین در سال 1385 با پیشنهاد مقام معظم رهبری به ایگور ایوانف، دبیر شورای امنیت وقت روسیه، دربارهی تأسیس مجمع شرکت های صادر کنندهی گاز، در سال 1387 «اوپک گازی» برای کنترل بازار و درنتیجه امنیت و اقتصاد انرژی ایجاد شده است[1].
اقتصاد در انرژی
صادرات حاملهای انرژی میتواند درآمدهای سرشار و اغلب مطمئنی برای یک کشور به همراه داشته باشد. ایران نیز جزو بزرگترین دارندگان ذخایر نفت و گاز جهان است. ایران دارای رتبهی سوم ذخایر نفتی، رتبه ی اول ذخایر گازی و در مجموع ذخایر نفت و گاز رتبه ی اول دنیا را دارا است.
بازار گاز طبیعی نسبت به نفت و فرآورده های آن از آینده ی بهتری برخوردار است. آلایندگی کمتر و قیمت ارزانتر آن نسبت به نفت باعث افزایش روزافزون گرایش به کاربرد گاز می شود. نمودار زیر نشانگر مجموع میزان واردات کشورهای کل دنیاست که نشان از افزایش مصرف آن دارد:
طبق این نمودار میزان کل واردات گاز در دنیا از سال 2000 تا 2013، یعنی به مدت 13 سال، بیش از 1.6 برابر شده است.
وضعیت مصرف گاز ایران
طبق جدیدترین ترازنامهی انرژی منتشر شده از وزارت نیرو که در سال 1392 منتشر شده است، میزان 136 واحد[2] گاز طبیعی در این سال تولید شده است. همچنین به مقدار 5 واحد واردات گاز داشتیم و 8 واحد نیز گاز صادر شده است. از این مقدار به میزان 32 واحد در نیروگاههای برق سوزانده شده و 91 واحد به تفکیک بخشهای مختلف، 44 واحد مربوط به بخش خانگی، 31 واحد بخش صنعت، 6 واحد حمل و نقل و بقیه در سایر قسمتها مصرف شده است.
همانطور که گفته شد، مصرف گاز در بخش خانگی بیشتر از مصرف صنعت بوده است. در واقع بخش خانگی 33 درصد کل گاز موجود در کشور را مصرف میکند. البته یکی از دلایل مهم این موضوع آن است که گاز، مستقیم به دست مصرف کننده میرسد؛ در حالی که در بعضی کشورها مثل ژاپن، ابتدا گاز تبدیل به برق می شود و سپس توزیع می گردد؛ اما دلیل دیگر سوء مصرف در بخش گاز می باشد.
گازی که هدر میرود
حجم گازی که در بخش خانگی سوزانده می شود برابر 50 میلیارد متر مکعب در سال است. این مقدار برابر با ثلث صادرات گاز کشورهای غرب آسیا به جز ایران در سال 2013 است. متوسط قیمت گاز خانگی برابر 18 تومان به ازای هر متر مکعب است[3]. در حالی که قیمت گاز صادراتی ایران تقریبا 50 سنت است[4]، یعنی تقریبا 1800 تومان به ازاری هر متر مکعب. این یعنی گازی را که می توانیم با 100 برابر قیمت صادر کنیم صرف مصارف خانگی می کنیم که حجم وسیعی از آن هم به هدر می رود.
به جایش اگر...
اگر در بخش خانگی صرفه جویی 15 درصدی محقق شود میتواند سرمایه ای به اندازه کل صادرات گاز امارات متحدهی عربی برای ایران به ارمغان آورد. این مهم میتواند با صرف هزینهی اولیه و اصلاحات فنی رخ دهد، مطابق آنچه در بند «ق» تبصرهی دوم قانون بودجه سال 93 و مبحث نوزدهم آمده است، یا اینکه میتواند از طریق اصلاح فرهنگ مصرف در بین خانوارها محقق شود. اگر خانواده های ایرانی بدانند که با اندکی صرفه جویی در مصرف فقط گاز میتوانند چه کمک عظیمی به اقتصاد و صنعت کشور کنند، لاجرم در فکر می افتند تا با اصلاح الگوی مصرف و بهینه سازی وسایل گرمایشی به کمک اقتصاد و آبادانی کشور بیایند.
همچنان که در بند هشتم سیاستهای ابلاغی اقتصاد مقاومتی نیز ذکر شده است، مدیریت و اصلاح الگوی مصرف از مسائل مهم حال حاضر کشور است؛ البته اینجا تنها به حوزه ی مصرف گاز خانگی پرداخته شد اما در حوزه های دیگر نظیر مصرف آب، برق و یا مصرف سوخت و ... نیز نیاز به کار و مدیریت جهادی به همراه نگاه به درون و با کمک مردم هست. در شرایطی که شاید همه به دنبال ابداع راهکارهای عجیب فنی و یا سیاسی برای حل مشکلات ملت هستند، نگاه دلسوزانه و منطقی به مسائل با اهتمام و همکاری مسئولین و مردم می تواند مشکلات کهنه و گره های اساسی کشور را آسان تر از هر راه دیگری بگشاید.