گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو -سارا حیدری؛ میگویند رسانه ملی طرفدار ندارد، میگویند رسانه ملی برنامههای جذاب ندارد، میگویند برنامههای ماهوارهای با جذابیتهای بصری عمدتاً از نوع بیاخلاقی و جنسی ناخواسته مخاطبان زیادی را به خود معطوف میکند. اما نمي گويند كه چرا رسانه ملي طرفدار ندارد؟ چرا برنامه ها جذاب نيست يا چرا برنامه هاي ماهواره اي مخاطب بيشتري دارند.
شايد در پاسخ به اين سوال ها بوده كه رسانه ملی برای جذب مخاطب بعد از تکرار هزارباره جومونگ و افسانه دونگی کارهای دیگری را در پيش گرفته است. برخي مسئولان سيما با تكرار هزار باره يك سريال يا فيلم سينمايي هم سعي كرده اند حداقل همان مخاطبان ثابت دوران پخش را پاي تلويزيون بكشانند در حالي كه جذابيت اوليه همان برنامه ها را هم از بين ميبرند.
از ديگر كارها برگزاری برنامههایی از جنس شب کوک است که در آن حدود ۲۲۰ علاقمند به خوانندگی در رقابتی ۶ ماهه در نهایت به ۴ برنده رسید. اگرچه این برنامه را نوعی کپی برداری از برنامههای کذایی آن ور آبی میدانند ولی بالاخره توانست تا حدی آمار مخاطبان به خود را داشته باشد. برنامه خندوانه هم در نوع خود نوآوری بود که به لطف توانمندی رامبد جوان و شیرین زبانیهای جناب خان مخاطبان زیادی را پای تلویزیون کشاند.
دورهمی مهران مدیری هم در ایام عید تا حد زیادی برای جذب مخاطبان موثر بود این دو برنامه یعنی خندوانه و دورهمی یکی از کارهایی که روتین تمام برنامههای این چنینی است با حضور چهرههای مشهور هنری از نوع موسیقی و تئاتر و سینما و گاهی هم چهرههای سیاسی و فرهنگی سبب جلب نظر اقشار مختلف مردم شد.
اما دیری نپایید که در جوزدگی در بازی شهرآورد به جای کارشناس فوتبال یا حداقل بازیکنان پیشکسوت و محبوب یا دست کم ورزشکاران سایر رشتهها هنرمندان آن هم نوع کمددینها را دعوت کردند.
تب خندوانه زدگی بیماری است که اگر برای آن تدبیری اندیشیده نشود دیر یا زود ممکن است به شبکههای آموزش، خبر حتی پویا هم برسم. همانگونه كه تا الان در برنامه هاي آشپزي و حتي مسابقه هاي مختلف هم هنرمندان را محور برنامه قرار مي دهند.
با اين روند دور از ذهن نیست که مثلا برای برنامههای پزشکی برگزیده کمدین یا لباهنگ خندوانه در قاب تلویزیون جا بگیرد. البته در گذشته برنامههایی کم و بیش از این دست سعی داشت با حضور افراد مشهور جلب توجه کند ولی تکرار این روند نه تنها جذابیتی ندارد که حتی همان تعداد مخاطب باقی مانده را نیز منزجر میکند.
نکتهای که باید مورد توجه قرار بگیرد این است که در شرایطی که برنامههایی مثل رقابت داربی به خودی خود برای مخاطبان جذاب و پراز هیجان است این کج سلیقگی آن هم در حین بازی چه جذابیتی میتواند ایجاد کند؟
چند هنر پیشه با لباسهای هم رنگ تیمهای مورد علاقهشان که در نهایت طرفداران تیمها را میتواند نسبت به آن هنرمندان دلزده کند كه تجربه هم ثابت كرده كه تبعات آن را بايد در صفحات هنرمندان در شبكه هاي اجماعي دنبال كرد.
البته این گزینشها احتمالا میتواند بر چند مبنا باشد:
۱. شاید این هنرپیشهها همه چیزدان هستند و خیلی میدانند. اشراف آنها به مسائل جامع الاطراف است برای همین میشود در تمام برنامهها از آنها استفاده کرد.
۲. کارشناس مجربتر از پیشهها و افراد مشهور غیر مرتبط وجود ندارد پس لاجرم باید از این گزینهها استفاده شود.
۳. باید تا کشف یافتن راهکار بعدی باز هم از این گزینهها استفاده شود.
در هر صورت نكته حائز اهميت اين است كه مسئولان و متوليان امر رسانه بجاي كپي كاري و انجام فعاليت هاي تكراري و تاريخ مصرف گذشته به دنبال يافتن راهكارهاي مناسبي باشند كه مخاطب احساس نكند وقتش پاي رسانه خودي هدر مي رود و ماهواره جذابيت بيشتري دارد.