گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو- یادداشت دانشجویی*؛نمیدانم که میوه هایمان رسیده است یا نه! نمیدانم که باغ هایمان ثمر داده اند یا نه! اصلاً داده باشد یا نداده باشد مهم نیست! اصلاً اینها فرع قضیه است! اینها زبان بازی های سلیمان بن صرد هاست!
من نه مثل او توفیق تنها گذاشتن سه امام را دارم و نه حتی جسارت به امام را! ادعای عصمت نمی کنم ها ولی خب هرچقدر هم بار گناهم سنگین باشد به شما نگفته ام که .... اصلاً ولش کنید خاک بر دهانم باد حتی اگر تکرار کنم حرف آن نامرد را!
میخواهم بگویم که پدر مهربان ما لطفاً کمی درنگ کنید! جسارت است ها اما لطفا فقط کمی درنگ کنید تا ما درست شویم! ما اینجا عجله ای نداریم برای آمادنتان البته چرا، دروغ نباشد عجله داریم ها اما نه برای منجی مستضعفین جهان بلکه برای منجی خودمان! کسی که بیاید و مارا از ناملایمات زندگی نجات دهد و جور تنبلی ها و اشتباهات ما را بکشد! بعدش هم دیگر گور بابای ملت بدبخت جهان! اصلاً ما و شما خوب باشیم باقی به درک! اصلاً به ما چه ربطی دارد که یمن سلاخ خانه آل سعود شده است!؟ واقعاً چه دخلی دارد به ما که در شامات حمام خون به راه افتاده است!؟ تقصیر خودشان است اصلاً، می خواستند کمی تدبیر به خرج دهند و از جنگ و خون ریزی رها شوند! البته راستش در میان ما کسانی هم هستند که دغدغه دیگران را داشته باشند! مثلاً بودند کسانی که حنجره شان پاره شد برای تضییع حقوق سگان ولگرد دو رگه! حتی از اینها بهتر هم داریم، مثل کسانی که فهمشان آنقدر بالا بود که توانستند تشخیص دهند خون اروپایی ها از خون هزاران افغانی و عراقی و یمنی و... رنگین تر است و برای دلجویی، سینه چاک و گریبان دریده، در به در، به دنبال شمعی میگشتند برای ابراز هم دردی! خلاصه اینکه اینجا دفاع از مظلوم هم روی مد میچرخد!
اینجا راستش را بخواهید اوضاع آنقدر ها هم بد نیست! مشکلات زیاد است ها اما خب آدم است دیگر عادت می کند! مثل عادت به نبود شما! مثل العجل العجل گفتن های از روی عادت! مثل ندبه کردن های دیوانه وار!
خب عادت کرده ایم دیگر! دست خودمان نیست که! اتفاقا خیلی هم شیرین و لذت بخش است و حس خوبی هم دارد!
راستی در شهر ما، میان انبوه جشن ها، عده کمی هم هستند که برای شما جشن می گیرند بی آنکه بدانند اصلاً برای چه این مراسم را برپا کرده اند! آنها که متاسفانه جمعی معدود ولی رو به کثرت هستند، حتی دیگر شما را برای مشکلات خودشان هم نمیخواهند! فقط این را میدانند که شب نیمه شعبان باید شاد باشند! چیستی و چرایی اش هم به درک!
رک بگویم که ما شما را تنزل داده ایم! ما شما را شهید کرده ایم قبل آمدن تان! و خلاصه آنکه ما به نبودنتان عادت کرده ایم!
بخدا سخت است این گونه گفتن اما شرف دارد به دروغ گفتن چون سلیمان بن صرد ها که اگر آنها به جدتان دروغ نمیگفتند اوضاع آنگونه نمی شد! سختی را به جان می خرم و می گویم که مولای مهربان من! لطفاً کمی درنگ کنید برای آمدن که ما سربازانِ خفته ایم! ما هنوز نه شما را شناختیم و نه اهدافتان را! ما فقط طبق عادت شما را می خوانیم! لطفاً خودتان برای ما "قبرستان نشينان عادات سخيف" دعایی نمایید!
مهدی قاسم خانی-فعال دانشجویی
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تایید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است
خودت برای آقا چکار کردی؟
ثانیا گفتن این که شهامت دارید بگید منتظر آقا نیستید افتخار نیست.آیا شما وقتی بزرگی یا مهمان عزیزی بخواد بیاد خونتون اینجوری بهش میگید؟بهشون میگید میخوای بیای بیا اما ما منتظرت نیستیم؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!! اون شخص چه احساسی بهش دست میده؟؟این کارها که شما می فرمایید خوب است اما اینا جزء وظایف عمومی شهروندی و اجتماعی است.بالاتر از شناخت اسم و عکس شیخ نمر و شهدای مدافع حرم ،شناخت و ادامه ی سیره ی این بزرگواران هست اینکه چرا شیخ نمر ،شیخ نمر شد؟چرا مدافعان حرم،مدافع حرم شدند.
ما باید بدونیم امام زمانمون دنبال چه جور سربازان و یارانی هست ؟و تلاش کنیم که اونی که آقامون میگه بشیم.
باید جون بکنیم چون خیلی عقب هستیم.
دلیل نمایش ندادن جواب ارسالی بنده چی هست؟