به گزارش گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو، سایت تحلیلی «اویل پرایس» نوشت: محور استراتژیک جدید شکلگرفته در منطقه خاورمیانه میتواند توازن قوا در این منطقه را با تغییرات زیادی روبهرو سازد. آنکارا بعد از شکلگیری کودتای ناکام ۱۶ ژوئیه از روسیه به دلیل سقوط هواپیمای روسی در سال گذشته میلادی عذرخواهی کرد. ایران و روسیه نیز در مقابل، کودتا در ترکیه را محکوم کردند و همبستگی خود با دولت اردوغان را اعلام کردند. این سه کشور در حال حاضر گفتوگوهای جدیدی را در خصوص بحران سوریه آغاز کردهاند که نشان از تلاشهای مکرر برای شکل دادن به خاورمیانه جدید، حل بحران سوریه و عراق و از بین بردن خطر داعش در منطقه دارد. این اتحاد قدرتمند درعینحال بین دو کشور بزرگ نفتی و کشوری شکلگرفته که خود را مرکز مهم تبادل انرژی میدانند.
بسیاری از تحلیلگران چرخش ترکیه به سمت مسکو پس از کودتای ناکام ۱۵ ژوئیه را یک ژست عاطفی و یا حداقل نمایشی از سوی دولتی دانستند که اعتقاد داشت ایالاتمتحده در این کودتا دست داشته است. تعدادی از کارشناسان ترک اما بر این عقیده بودند که گرم شدن روابط بین آنکارا، مسکو و تهران و سرد شدن روابط بین ترکیه، اروپا و آمریکا یک استراتژی بهدقت فکر شده از سوی اردوغان بوده است.
خشم ترکیه نسبت به اتحادیه اروپا چیز جدیدی نیست. اردوغان بارها انتقادات خود نسبت به طولانی شدن و کارشکنی برخی اعضای اتحادیه اروپا در پیوستن این کشور به این اتحادیه را اعلام کرده بود. او همچنین موقعیتی جدی در تأثیرگذاری بر سیاستهای مهاجرت در اروپا دارد و به نحو مناسبی از این تأثیر کلیدی در جهت منافع خود بهره میبرد. اردوغان تلاش کرده است با فاصله گرفتن از اروپا که فرزندش را به پولشویی متهم کرده است روابط نزدیکی با کشورهای شرقیاش برقرار کند و این سیاست را با شعار «باعظمت ساختن دوباره ترکیه» دنبال کرده است. به نظر میرسد سیاستهای ترکیه باسیاستهای اتحادیه اروپایی همخوانی ندارد و در برخی از موارد نیز ترکیه اصولاً تمایلی به همگامسازی سیاستهایش با اروپا ندارد و مسئله سیاستهای مبارزه با تروریسم یکی از این اقدامات است. ترکیه اما به سمت کشورهایی چرخش پیداکرده که آنها نیز از تحریمهای غربی صدمهدیدهاند و درعینحال از بزرگترین بازارهای نفتی در غرب خاورمیانه هستند.
پروژه جریان ترکی و خاورمیانه جدید
از ماه ژوئن که ترکیه به دلیل ساقط کردن هواپیمای روسی از این کشور عذرخواهی کرد، دو کشور گفتوگوهای خود را بر سر پروژه جریان ترکی (Turkish Stream Project) دوباره از سر گرفتند که باعث انتقال سالانه ۶۳ میلیارد مترمکعب گاز طبیعی از ترکیه میشود. اگر روند اتحاد ترکیه و روسیه شدت بگیرد، اروپا همچنان مجبور خواهد بود به انرژی کشورهاییتکیه کند که دل خوشی از آنها ندارد و نمیتواند تأثیرگذاری موردنظر خود را بر آنها داشته باشد. روسیه گاز و نفت دارد، ترکیه خط لوله و تنگه بسفور را دارد که دریای سیاه را به دریای مدیترانه پیوند میدهد و محل خوبی برای ارسال انرژی به سمت اروپا است و در حدود ۳ درصد از تمام نفت جهان بهصورت روزانه از این محل صادر میشود.
اضافه کردن ایران به این معادله درواقع کل معادله خاورمیانه را تغییر میدهد چراکه در یکطرف عربستان سعودی و دیگر متحدانش قرار دارند که با ایالاتمتحده اتحاد قدیمی دارند و در سمت دیگر خاورمیانه ایران، ترکیه، روسیه و بعد از حل بحران، سوریه و عراق قرار دارند که معادلات منطقهای را بهشدت با تغییر مواجه خواهند کرد. در این تصویر بهوضوح میتوان دید که عربستان سعودی دیگر نمیتواند منافع استراتژیک منطقه را تأمین کند و البته درزمینهٔ بازار انرژی نیز قدرت کمتری برای مداخله و تأثیرگذاری خواهد داشت.
این تصویر را بهشدت باید تحت نظر داشت و درباره آن مطالعه کرد. سیاست خارجی پویا است و اولویتها تغییر میکنند حتی در شرایطی که این شراکت هنوز نهایی نشده نیز تأثیرات آن بر سیاستهای منطقهای این سه کشور بهخوبی قابلمشاهده است. بااینحال اگر این تصویر و پازل تکمیل شود، دردسر بیشتری برای برنامهریزان ژئوپلتیک در غرب ایجاد میشود و درزمینهٔ بازارهای انرژی نیز تغییرات زیادی رخ خواهد داد.