اخبار دانشگاهی را از «کانال اخبار دانشگاهی SNN.ir» دنبال کنید
به گزارش خبرنگار دانشگاه خبرگزاری دانشجو، کنعانی مقدم دبیر کل انجمن بین المللی ضد صهیونیستی و کارشناس مسائل فلسطین و غرب آسیا در بین اعضای گروه تلگرامی«به رنگ غزه» به پرسش های متعدد اعضای این گروه در خصوص مقاومت و گزینه های پیش رو در مقابله با روند سازش پاسخ داد. متن زیر شرح این گفتوگو است:
سوال: دکترهمان طور که اعلام شده محور گفتمان امشب مقاومت و گزینه های پیش رو در مقابله با روند سازش است به کرار در مورد مذاکرات سازش خبرهایی شنیده می شود که بعضا شکست هایی را هم در پی داشته ،خواهشمندم به طور کلی در مورد گروه هایی که با گرایش سازش ایجاد شده اند توضحیحاتی را برای دوستان تالار بیان نمایید؟با ذکر اینکه چند درصد فلسطینیها ، سازش با اسرائیل را طرحی بهتر از مقاومت می دانند؟
کنعانی مقدم : با سلام ابتدا تشکرمیکنم همه دوستان و عزیزان و با تسلیت به مناسبت اولین سالگرد شهادت حجاج ما در منا خصوصا شهید رکن آبادی که از حامیان ملت فلسطین بود در خدمت دوستان هستم.
در پاسخ به سوال اول که مطرح شد بهتر است از مقداری به گذشته برگردیم از زمانی که طرح سازش و صلح توسط رژیم صهیونیستی مطرح شد یعنی بعد از سال ۱۹۴۷ و ۱۹۴۸ ما شاهد دهها طرح سازش اعراب و اسرائیل بودیم و با عناوین مختلف مطرح است که سعیمیکنم طرحها را مختصر بگم تا وارد موضوع بشویم که این طرحها در فلسطینیها چه معنی دارد و گروه فلسطینی خواستار مذاکره با رژیم صهیونیستی هستند.
اگر به سال ۱۹۶۷ برگردیم تقریبا یک ماه پس از تجاوز رژیم صهیونیستی ایکال آلون وزیر امور خارجه وقت اسرائیل طرحی را به هیئت دولت داد که بعدها به نام طرح آلون مطرح شد که در چارچوب دولت مورد بحث قرارنگرفت و نکات اصلی آن این بود که اسرائیل باید سعی کند مرز شرقی آن را تا رود اردن و بیت المیت را به درازا به دو قسمت تقسیم کند همچنین مرز قیمومیت در طول سرزمین های عرب همان مرز پیش از جنگ ۶ روز باشد در همین راستا باریکهای در روزد اردن شمال بیت المیت را برای سکونت عربها در نظر گرفت و جاده مواصلاتی قدس و تا بیت الارون را تقریبا منطقه خودش قرار داد و مسائل مختلفی را در این طرح داشت.
طرح بعدی که مطرح شد طرح آبان بود در سال ۱۹۶۸ این طرح دنبال شد و وزیر امور خارجه اسرائیل در سازمان ملل آن را مطرح کرد و نه بند داشت و بیشتر وضعیت پس از آتش بس که به دنبال صلح پایدار بودند که عمدتا منافع رژیم صهیونیستی را در برداشت و بحث تصمیم با مرزهای کشورهای مختلف را مطرحمیکرد.
طرح هایی که دادهمیشد عمدتا با شکست مواجهمیشد از جمله طرح مقام .. مقام اسراوئیل طرحی را در ۱۹۶۸ مطرح کردکه در آنجا بحث آوارگان را به این صورت مطرح کرد حق بازگشت ندارد کسانی که قبل از ۱۹۴۸ مهاجرت کردند حق بازگشت ندارند و کسانی که بودند شهروند فلسطینی محسوب میشوند.
البته در همین طرح صهیونیستها به دنبال این بودند که دو کشور مستقل را که مطرحمیشد که فلسطینیها اردنی باشد حق تصمیم داشته باشد طبیعتامیپذیرفتند در اصل آنها هیچ گونه مکتوبهای را در این خصوص مطرح نکردند و قدس را یکپارچه پایتخت اسرائیلمیدانستند و بعضی از امکان را به صورت خودگران که مکان های مقدس مسیحیان و مسلمانان را مطرح میکردند بیش از این حقی را به فلسطینی ها نمیدادند.
خود در طرح دیگری که گلمن یکی از بنیانگزاران کنگره یهود و از طرفداران پر و پا قرص تشکیل یهود بود در سال ۱۹۷۰ در کنفرانس سازمان جهانی صهیونیستها مطرح کرد و معتقد بود که امنیت اسرائیل از طریق قدرت نظامی محقق نمیشود و تفاهم اجتناب ناپذیر است طرحش این بود با اعراب اجتناب حق صلح باید همه مسائل را یکجا در بر بگیرد و پیش از دستیابی به چنین صلحی نباید از مناطق که مطرح هست عقب نشینی انجام بگیرد و آنها بحث آزادی در خلیج و کانال سوئز را مطرحمیکردند به استثنای مواردی که صلاحمیدانستند در اختیار خودشان باشد.
طرح بعدی که مطرح شد طرح گلمایر بود در سال ۱۹۷۱ که در برابر طرح حل و فصل جزئی که سادات ۱۹۷۱ مطرح کرده بود بحث غیرنظامی کردن سینا که مصر نتواند تانک و تسهیلات وارد کند اسرائیل همچنان شرم الشیخ را حفظ کند زیرا تنگه هایی که برای بنادر مختلف اسرائیل در دریای سرح است حفظ کند و نوار غزه به مصر بازگردانده نمیشود و تبدیل غزه به نوار اردنی تصمیم خواهد گرفت که این طرح تقریبا یک مسئله جدیدی بود در طرح هایی که صهیونیستها مطرحمیکردند.
طرح بعدی که مطرح شد طرح شیمانپرز بود ۱۹۷۲ اون موقع وزیر ارتباطات اسرائیل بود طرح تشکیل فدراسیون اسرائیلی فلسطینی را پیشنهاد کرد که در این موضوع شامل خود سرزمین های اشغالی رژیم اشغالی و کشوری فلسطینی در کرانه باختری بود دو تا پارلمان و دو دولت جداگانه داشته باشند و در مسائل داخلی استقلال داشته باشند تقریبا شکل فدرالی را مطرحمیکردند که در این طرح گنجانده شده بود.
در همان زمان طرح حزب کمونیست اسرائیل راکال معروف بود که در اجلاس هفدهم مطرح کرد طرح صلحی را مطرح کرد که بحث محترم شمردن همه ملتها از جمله اسرائیل و فلسطین را مطرح کرد اجرای کامل قطعنامه شورای امنیت را در سال ۱۹۶۸ مطرح کرد و مرزهای صلح را هم به این ترتیب باشد که اسرائیل عقب نشینی کند به مرزهای ۱۹۶۷ تقریبا حالت آرامش و صلح در میان اسرائیل و کشور عربی باشد و بعد حل و فصل عادلانه مسئله آوارگان را مطرح کرد بر اساس قطعنامه سازمان ملل که باز هم اینجا یک نوع عقب نشینی صهیونیستها از مواضع قبلیشان بود.
طرح بعدی که ۱۹۷۵ بود طرح بنتوف که مردخای بنتوب یا اودی لهستانی تبار بود که ۱۹۹۰ به فلسطین مهاجرت کرده بود و رهبر حزب مقام شده بود مسائلی که در این طرح مطرحمیشد عمدتا تحت عنوان استراتژی صلح موضوع مطرحمیکرد و حاکمیت مصر بر سرزمین های اشغالی را در ۱۹۶۷میپذیرفت و در خواست مذاکره برای تعیین مرزمیکرد که ۷۵ % از این اراضی عقب نشینی کند و مرزهای ۱۹۶۷ را مرز خودش قرار دهد تقریبا میشه گفت اسرائیل دنبال این بود که در قراردادهای صلح خود مرحله به مرحله به این سمت برود که وضعیت خود و همسایگانش را طوری قرار دهد تا بیشتر امنیت خود را حفظ کند.
مسئلهای که بارها در مسائل طرح صلح اعراب و اسرائیل مطرحمیشد بدون اینکه فلسطین را طرف مذاکره قرار دهند بحث سینا اردن و خاک اردن و بلندی های جولان مسائل اینچنین مطرحمیشد و کمتر به حقوق ملت فلسطین و تشکیل کشور فلسطینی و عقب نشینی مطرحمیشد در یکی از این طرحها رنان ویتس یک مهندس کشاورزی و عضو ریئس دانشگاه و عضو بخش اسکان آژانس یهود طرحی صلحی را مبنی بر تقسیم یهود مطرح کرد.
سوال: جناب دکتر کشورهای ذی نفوذی که به دنبال جریان سازش در فلسطین اشغالی هستند و به گروه های مقاومت نزدیک می شوند چه اهدافی را دنبال می نمایند و بر اساس چه دیدگاهی از این جریان حمایت می کنند؟
کنعانی مقدم: در این طرح عمدتا بحثش این بود که رژیم صهیونیستی از بخشهای که تصرف کرده بوده در جنگ ۶ روزه و مسائلی را در رابطه شهروندان عرب فلسطین و جذب مهاجران وضعیت اقتصادی و بد مطرح کرد که بحثش این بود که سه مشکل بود و برای حفظ ساختار رژیم صهیونیستی جلوگیری از تیره گیری اجتماعی حتی الامکان از مناطق عرب نشین کارگران به داخل سرزمین های اشغال شده تحت سلطه رژیم صهوینستی بیایند و جنبه یهودی بودن کشور صهیونیستها حفظ شود باید راه حلی را برای شهروندان یهودی پیدا کرد و بحث ساکنان عرب مناطق تحت حفاظت مطرحمیکرد که بیشتر جنبه تبلیغاتی و مسائل معیشتی و حقوق اجتماعی را داشت که در طرح خود مطرح کرده بود مناطق تحت کنترل به ۸ استان تقسیم شود استاندار متناسب با مناطقی که مدنظر بود تقسیم کرده بودند استان غزه (نوار غزه) استان الخلیل استان نابلوس استان تلاویب و دیگر استانها که در همه اینها شهر قدس به صورت مستقل اداره میشد و زیر نظر رژیم اشغالی بود در همه طرحها یکجا بیشتر موضوع ختم نمیشود و آن قدس پایتخت رژیم صهیونیستی است و فلسطینیها هیچ حقی ندارند.
سوال: طبق فرمایشات جناب دکتر کنعانی در طرح موسوم به استراتژی صلح اسرائیل به دنبال حاکمیت سوریه و مصر بر بخشی از اون مرزها بوده، آیا سران عرب در آن زمان هم به دنبال توافقاتی بودند یا خیر؟ بهر حال شاید اگر پذیرش تعیین مرز از سوی کشورها صورت میگرفت و رسمیت پیدا میکرد ماجرای مرزها و اسارت غزه به اینصورت پیش نمیومد.نظر جنابعالی درخصوص تصمیمات سران عرب در آن زمان چی هست ؟
کنعانی مقدم: میشه گفت سردمدار این حرکت در منطقه عربستان هست و با همکاری قطر و شورای همکاری خلیج فارس و اتحادیه عرب و در مواقعی با نظارت و هماهنگی با مصر به دنبال این هستندکه رسمیت بدهند اشغالگری سرزمینها را توسط رژیم صهیونیستی و یک حقوق حداقلی برای ملت فلسطین در نظر بگیرند و آنها مخالف مقاومت و مبارزه و جهادی با رژیم صهیونیست هستندو اعتقاد دارند پشت درهای بسته و میزهای سازش با حضور آمریکا و کشورهای اروپایی باید بده و بستانی انجام شود تا اینکه صهیونیستها دیواره امنیتی خود را افزایش بدهند و هیچ خطری از طرف فلسطین آنها را تهدید نکند به راحتی بتوانند در تئوری گام به گام خود از نیل تا فرات حرکت کنند مقاومت در منطقه کاملا مسلط بر معادلات صلح سازش شده و با دست ردی که نیروهای مقاومت در خط های مقاومت در سوریه و لبنان و غزه و انتفاضه سوم شکل گرفته عملا رژیم صهیونیستی در یک پوسته آهنین که به گفته خود گنبد آهنین حالت دفاعی قرار گرفته و مهاجرت معکوس شکل گرفته با مقاومت مردم در جنگ۳۳ روزه لبنان ۲۲ روزه نوار غزه، ۵۱ روزه و ۸ روزه ثابت کرد این خانه عنکبوت یک رژیم پوشالی است و در زیر این گنبد دفن خواهد شد.
سوال: در پاسخ به سوالی که مطرح شد وکشورهای ذی نفوذی که دنبال سازش در کشورهای اشغالی هستند و به گروه های مقاومت نزدیک میشوند چه اهدافی دارند؟
کنعانی مقدم: در پاسخ به سوالی که مطرح شد قطعا رژیم صهیونیستی در طرح هایی که مطرحمیکرد به دنبال زمان بود و هر چه زمان میگذشت قدرتش برای تسلط به مناطق، پاکسازی، شهرک سازی و اسلام زدایی از مناطق مقدس و تحت فشار قرار دادن کشور عرب بیشترمیشد به همین خاطر در برخی طرح های صلح که مطرحمیکرد آیتم هایی بود که جاذبیت برای اردن و مصر یا برای سوریه داشته باشد و آنها به منافع خودفکر کنند و منافع فلسطین را رها کنند تجربه نشان داده که صهیونیستها به تعهدات خود عمل نکردند زمان را گرفتند بیشتر خودشان را در سرزمین های اشغالی مستقر کردند و عملامیبینیم ارتفاعات جولان همچنان در دست رژیم صهیونیستی است بخشی از لبنان همچنان اشغال است در صحرای سینا همینطور در مناطق مختلف در مزارع شبا در جنوب لبنان و رژیم صهیونیستی تاکنون هیچگونه پوئنی را به فلسطینیها نداده.
البته در طرح بعدی که بعد از دیدار کارتر با بگین در خصوص مذاکره صلح مطرح شد در سال ۱۹۷۷ طرح صلح سری را مطرح شد که در آنجا اجلاس ژنو هم در همان سال مطرح شد و بحث اینکه فلسطینیها در چارچوب هیئت اردنی شرکت کنند و این بار اعراب به جای فلسطینیها صحبت نمیکردند بلکه هیئت اردنی که فلسطینی بودند در این مذاکره بودند و هدف از هر گونه مذاکره بستن قرارداد صلح صریح روشن با رژیم صهیونیستی بود.
سوال: آیا می توان گفت منفعت طلبی های گروه های مختلف در فلسطین عامل مهم طول کشیدن اشغال رژیم صهیونیستی در این خاک است و اقدامات گروه های مختلف در جنگ های ۵۱ روزه نمی تواند نشان از ضعف این رژیم در مقابله با حملات فلسطینیان باشد؟
کنعانی مقدم: شاید برای اولین بار بود که در طرح بگین خودمختاری مطرح شد و طرح خودگردانی سامرا و یهودا همان کرانه باختری یا نوار غزه به کنیسف پیشنهاد داده شد بعد از آن بنا شد که حکومت نظامی در نوار غزه و کرانه باختری برداشته شود و نوار غزه و کرانه باختری در یک تشکیلات خودگردان حرکت کند. البته بر همین اساس ما شاهد این بودیم که اداراتی تشکیل شد مثل مسکن و کشاورزی و آوارگان و امنیت و نظم عمومی بیشتر جنبه تشریفاتی داشت.
سوال: استاد بزرگوار در مورد پروژها و طرح های سازشی که صهیونیستها با گروه های داخل و خارج مقاومت دنبال کرده اند را بیان نمایید؟و در واقع اسرائیل با چه سیاست هاییکشورهای حامی فلسطین و گروه های مبارز فلسطینی را پای میز مذاکره آورد؟
کنعانی مقدم: در پاسخ به سوال دوست عزیز در خصوص منفعت طلبی گروه های مختلف ، این نکته را باید بدانیم گروه های فلسطینی در داخل سرزمین های اشغالی و بیرون سرزمین اشغالی در کشورهای مختلفی که حضور داشتن در سوریه مصر و اردن و کشورهای اروپایی و مناطق دیگر که در کشور عربی حضور داشتند عمدتا به دلیل نداشتن وحدت و استراتژی منسجم و مشترک درگیر اختلافات داخلی بودند و از این موضوع صهیونیستها استفاده کردند و بعضی از کشورهای عربی مثل عربستان و قطر با نفوذ به تشکیلات مردمی فلسطینی عمدتا به دنبال ایجاد تفرقه بودند و حرف دیکته شده این بود که باید بیایید پای میز مذاکره و تسلیم خواسته های صهیونیست شوید و مرزها رسمیت بشناسید تا بتوانید کشور تحت قیمومیت یا تحت سلطه رژیم در آید و در داخل گروه فلسطینی اختلاف نظر پیش بیایید تا زمانی که مقاومت خود را نشان دهد ما شاهد این هستیم که ملت فلسطینی با مقاومت و پایداری کل مقاومت خود را نشان دهد و ملت فلسطین به این نکته پی بردند که رژیم صهیونیستی و کل سرزمینها از من البحر الی النهر که مقام معظم رهبری اشاره کردند آزاد خواهد شد به این خاطر این وحدت هم منجر به انتفاضه کسترده و فراگیرشود و هم رژیم صهیونیستی را به زانو در آورد.
سوال: نقش رسانه های اسلامی و مقاومت در بستر سازی و ایجاد وحدت در کشورهای اسلامی و داخل فلسطین چگونه است؟
کنعانی مقدم: خب بعد از خیانتی که در کمپ دیوید اتفاق افتاد و شاهد مذاکره مستقیم فلسطینیها با نظارت مصر با رژیم صهیونیست بودیم عملا گروه هایی که در فلسطین به دنبال این بودند که صهیونیستها ار از سرزمین خود بیرون کنند اختلافات نظر پیش آمد و طرح های یاسر عرفات منجر به نشست های بسیاری مثل شعبان شیخ، کمپ دیوید، آناپولیس و دیدارهایی که در ژنو یا مادرید یا در نقاط مختلف با فشار صهیونیستی شکلمیگرفت همیشه ما شاهد این بودیم که نمایندگان فلسطینی که در این مذاکرات حضور داشتند هیچ نمایندگی از مردم غزه یا کرانه باختری به طور عام نداشتند نماینده یک سازمان تشکیلاتی بودندکه به دنبال کسب قدرت و سازش با رژیم بودند طرح هایی که مطرحمیکردند عمدتا با شکست مواجهمیشد.
در پاسخ به سوالی که شد ما معتقدیم که سنگرمقاومت رسانهها هستند اگر بتوانیم در رسانهها فرهنگ مقاومت و وحدت و انسجام ملتها را مطرح کنیم مقاومت انها را مطرح کنیم طرح های دشمنان را طرح های سازش را تحلیل کنیم و بصیرت آنها را افزایش دهیم خود ملت فلسطین شاید بتواند به تنهایی از کشورشان دفاع کنند و رژیم صهیونیستی را نابود کنند کاری که حضرت امام مطرح کردند و دکترین قدس را مطرح کردند حرکت را یک حرکت جهانی و اسلامی کرد حرکت جهادی، حرکتی که متکی بر اندیشه و ایدئولوژی اسلامی است رسانهها این روز را خوب تبیین کنند و به تمام مسلمانان جهان این دکترین را تبیین کنند اینمیتواند نقش موثری ایجاد یک جبهه مقاومت فرهنگی بر علیه رژیم صهیونیستی داشته باشد.
سوال: بفرمایید که نقش گروه هایی همچون جنبش فتح و تشکیلات خودگران فلسطین در روند شکست طرح های سازش صهیونیست چگونه بوده؟ و چه مواضعی را نسبت به این مساله داشته اند؟ حصول این توافقنامه های سازش بارژیم صهیونیستی چه تاثیری بر انتفاضهها داشته است؟
کنعانی مقدم: خب متاسفانه جنبش فتح و تشکیلات خودگران فلسطینی مطالبات مردم فلسطین را در مذاکرات مطرح نمیکردند بیشتر مطالعات تشکیلات و سازمانی بیشتر خودشان را مطرح میکردند و نمایندگی از طرف مردم فلسطین نداشتند و مردم نوار غزه را قبول نداشتند و خیلیها را عوامل صهیونیستیمیدانستند برای به سازش کشاندن مردم فلسطین به این خاطر آنها اثرگذار در شکل گیری طرح های سازش نبودند بله دیکته که صهیونیست هامیکردند آنها تکرارمیکردند و مواضع داخلی آنها و خط قرمزهایی که مطرح میشد یکی اینکه هرگز ملت فلسطین به رسمیت نمیشناسند هرگز اشغال گری آنها را به رسمیت نمیشناسند صهیونیستها باید تمام سرمزنیها از نیل تا فرات را و چیزی به نام حکومت صهیونیستی را نمیپذیرند این عوامل باعثمیشد صهیونیستها به این نتیجه میرسیدند با خودگران جنبش فتح هر توافقی را انجام بدهند و این توافق چون خواست ملت فلسطینی است به جایی نمیرسد.