به گزارش گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو، روزنامه حامی دولت آرمان علیه آمار رشد اقتصادی مطلب نوشته است: معاون اقتصادی بانک مرکزی روز گذشته رشد اقتصادی ۹ماهه کشور را ۶/۱۱درصد اعلام کرد. به گفته او رشد اقتصادی این دوره بدون احتساب نفت ۹/۱درصد برآورد میشود. البته هنوز برخی از شهروندان اعتقاد دارند که این نرخ رشد اقتصادی را در معیشت و سفرههای خود احساس نمیکنند. در این باره رئیس سابق اتاق بازرگانی ایران اعتقاد دارد نباید انتظار داشت که بالا رفتن رشد اقتصادی، یکشبه نشانههای خود را در سبد معیشت مردم نشان دهد...
همچنان رشد اقتصادی ملموسی را در بنگاههای کوچک و متوسط نمیتوان مشاهده کرد و نقطه ضعف اقتصادی کشور را در این بخش میتوان ملاحظه کرد.
زمانی مردم جامعه رشد اقتصادی مثبت را در زندگی روزمره خود احساس و لمس میکنند که سه مورد در اقتصاد کشور رعایت شود. نخست آنکه زمانی این رشد اتفاق میافتد که بخش خصوصی به صورت پویا در اقتصاد فعالیت کند و در فضای کسبوکار و ثروتی که مردم تولیدکننده آن هستند، نمود بیابد. با اینکه فعالیتهای شرکتهای دولتی در صنعت نفت سبب حرکت چرخ اقتصاد کشور و تامین بودجههای مورد نیاز بهویژه در بودجه جاری میشود، اما اینگونه فعالیتها نمیتواند در سفره مردم و در بنگاههایی که مردم و بخش خصوصی در آن مشغول فعالیت هستند، چندان اثر و نتیجهای داشته باشد و این امر به همان نقطه ضعف کنونی کشور که به آن اشاره شد، بازمیگردد. اگر در حوزه صنعت نفت فضای کار را به سمت شرکتهای ایرانی سوق دهیم و شرایط را بهگونهای فراهم سازیم که آنها بتوانند از این رشد و حرکت برای تامین نیازهای بنگاههای مورد نظر آن صنعت استفاده کنند، این امکان به وجود میآید که رشد اقتصادی در زندگی مردم ملموس شود. بنابراین اولین اقدام در این راستا هدایت کردن و تسری دادن رشد اقتصادی به بخش خصوصی و منتقل کردن رشد اقتصادی به بخش خصوصی است. مورد بعدی که باید به آن توجه کرد، بحث بنگاههای کوچک و متوسط کشور است که متاسفانه در دوران تحریم، شرایط و نبود امکان واردات و بخشی از محدودیتهایی که در خرید وجود داشت، باعث شد تا بنگاههای کوچک و متوسط رشد متفاوتی داشته و وابسته به شرایط تحریم باشند.
پس از لغو تحریمها و باز شدن درهای کشور به روی کشورهای دیگر و بازرگانان خارجی، بنگاههای کوچک و متوسط غیررقابتی شدند و برخی از آنها نهتنها در این دوره حرکتی نکردند و رشد مثبتی نداشتند، بلکه به سکون و رکود کشانده شدند. اینها مسائلی است که باید به آن توجه زیادی نشان داد، زیرا این بنگاهها خود را با شرایط زمان تحریم وفق دادهاند و فضای کسبوکار کشور آن شرایط را ایجاب کرده است. امروز باید برای تغییر فضا و شرایط روالی را طی کنیم تا وضعیت بنگاههای کوچک و متوسط کشور به عرصه و جرگه آنچه بعد از لغو تحریم و باز شدن عرصه بینالملل اتفاق افتاده است بازگردد. بنابراین مساله دوم مربوط به حرکت بنگاههای کوچک و متوسط به سمت رشد اقتصادی و رقابتی شدن در بازارهای جهانی است. مورد سوم درباره درآمدهای نفتی در کشور است؛ اگر واقعا با پول نفت و درآمدهای نفتی امکان اشتغالزایی وجود داشته باشد، کشورهای دیگری که میزان درآمدهای نفتی آنها چندین برابر ایران است، نباید با معضل بیکاری دستوپنجه نرم کنند. به عنوان نمونه کشور عربستان درآمدی بسیار بالاتر از ایران در زمینه تولید و صادرات نفت دارد، اما علاوه بر اینکه نتوانسته معضل بیکاری را در کشور خود حل کند، به توسعه هم دست نیافته است. همچنین آمارها نشان میدهد که نرخ بیکاری در عربستان وضعیت نامناسبتری نسبت به ایران دارد.
اگر ایران مشغول و دلخوش درآمدهای نفتی باشد و منابع ملی زیرزمینی و نفتی کشور را هزینه کند، هیچگاه به توسعه واقعی که توسعه پایدار است، دست نمییابد. همچنین برای رسیدن به توسعه پایدار نباید از نگاه بخش خصوصی و محوری بودن آن که حرف اول را میزند غافل شد. رشد اقتصادی کنونی نه تنها پایدار نیست، بلکه ایجاد اشتغال هم نمیکند و مساله بیکاری کشور حل نمیشود که نتیجه این امر غیرقابل لمس بودن رشد اقتصادی در زندگی مردم است. وضعیت مردم حداقل در سه سال اخیر بهویژه در دوران پسابرجام بدتر نشده است