به گزارش گروه فضای مجازی خبرگزاری دانشجو، محمد رضایتی در سرمقاله روزنامه فرهیختگان نوشت:
«تب کنکور»؛ این واژهای است که هرساله در نیمه تیرماه، وقتی رسانههای مکتوب و مجازی میخواهند درباره کنکور سراسری سخن بگویند، از آن استفاده میکنند. شاید حق هم داشته باشند چراکه هنوز دروازه اصلی ورود به دانشگاهها همین «کنکور» است. البته به لطف سیاستهای توسعه دانشگاهها که خدا کند همانطور که مسئولانش میگویند فقط کمی نباشد، آنقدر صندلی در دانشگاهها هست که همین سال پیش وزیر علوم، تحقیقات و فناوری خبر از خالیماندن 600 هزار صندلی در دانشگاهها داد.
این امر که شاید بتوان آن را بحرانی برای دانشگاهها دانست ناشی از عدم هدفمندی در رشد کمی دانشگاهها و بخشی از آن نیز مربوط به ترکیب جمعیت است بهطوری که از سال 1387 تا 1396 آمار شرکتکنندگان در کنکور حدود 500 هزار نفر کاهش داشته است. از سوی دیگر و بهنسبت کاهش آمار شرکتکنندگان در کنکور، آمار صندلیهای خالی دانشگاهها افزایش یافته است بهطوری که از سال 1392 با حدود 200 هزار صندلی خالی، این آمار در سال 95 سهبرابر شده است. البته خالیماندن صندلیها و ظرفیت دانشگاهها در دانشگاههای سطح یک کشور مصداقی ندارد و هنوز رقابت واقعی و اصلی بر سر صندلیهای همین دانشگاههای سطح یک و تراز اول کشور برقرار است. ذکر این نکته هم خالی از لطف نیست که سال گذشته حدود 870 هزار نفر در آزمون سراسری ثبتنام کردند و از این تعداد حدود 780 هزار نفر در جلسه آزمون حاضر شدند.
ظرفیت پذیرش در آزمون سراسری سال ۹۵ حدود ۷۵۰ هزار نفر بود اما به گفته رئیس سازمان سنجش، با توجه به اینکه ۶۵ درصد داوطلبان کنکور در گروه علومتجربی شرکت کردند شانس قبولی در این گروه کمتر از گروههای آزمایشی دیگر بود، در حالی که داوطلبان علومانسانی بیش از ۲۰۰ درصد شانس قبولی داشتند. با این اوصاف هنوز تب کنکور لااقل در رقابت حضور در دانشگاههای برتر داغ است و در واقعیت کماکان این کنکور است که روزهای پراسترس نیمه تیرماه را رقم میزند و ظاهرا برای کاهش اضطراب این روزهای پرالتهاب داوطلبان و خانوادههایشان، عملا اقدامی نشده است. البته شاید خالیماندن این صندلیها فرصت مغتنمی برای مسئولان آموزش عالی بوده و این تهدید را بدل به فرصت کنند.
اکنون دانشگاههای کشور یا وابسته به پول ناشی از شیر نفت است یا وابسته به شهریه دانشجویان و سیل مشتاقان حضور در دانشگاهها، شاید علتی بوده که دانشگاهها برای درآمدزایی غیر از راههای ذکرشده به راه سومی فکر نکنند. البته این بدانمعنا نیست که کاری درخصوص ارتباط صنعت و دانشگاه نشده است اما اکنون کاهش جمعیت داوطلبان مشتاق کند برای حضور در دانشگاهها شاید مسئولان را به این راه سوم ترغیب کند. کمااینکه در برخی موارد راههای متولیان آموزش عالی برای جبران خسارت ناشی از کاهش دانشجو در مقطع کارشناسی، تلاش برای افزایش ظرفیت پذیرش در مقطع کارشناسیارشد و دکتری بوده است.
در 25 سال گذشته تعداد دانشجویان فنی، مهارتی و صنعتی کاهش و تعداد دانشجویان خدماتی افزایش داشته است، البته اصلاح این نسبت در سال 95 آغاز شد و امید است در سال 96 این موضوع با رشد بیشتری ادامه پیدا کند تا با گسترش دانشگاههای نسل سوم، این بحران آموزش عالی پشتسر گذاشته شود.
مسئولان دانشگاه آزاد اسلامی همواره به این نکته تاکید دارند تمام توان خود را برای حمایت همهجانبه از شرکتهای دانشبنیان، استارتآپها و پارکهای علم و فناوری در دانشگاه آزاد اسلامی به کار خواهند بست و رمز موفقیت دانشگاه آزاد اسلامی را در تغییر نسل دانشگاه به دانشگاه کارآفرین و پژوهشی میدانند. بنابراین از این باب باید سخن سرپرست دانشگاه آزاد اسلامی مبنیبر اینکه «رویکردهای جدید دانشگاه بهدنبال تولید ثروت از علم، ایجاد کارآفرینی و توانمندسازی است تا دانشگاه آزاد اسلامی بتواند به سمت دانشگاههای نسل سوم و نسل چهارم در دنیا حرکت کند» را به فال نیک گرفت.
ذکر یک نکته دیگر ضروری است و آن سخنی با داوطلبان کنکور و عرض خداقوت که در یکسال گذشته و شاید هم در سهسال گذشته تقویم زندگی خود را براساس روز برگزاری آزمون کنکور سراسری تنظیم کردهاند و حالا روز موعود فرا رسیده است، با این حال بد نیست بدانند که کنکور پایان زندگی نیست و همه آنهایی که این روز را پشتسر گذاشتهاند به این امر معترفند و با این وصفی که از صندلیهای خالی دانشگاهها شد، نباید نگران فردا و پسفردای پس از کنکور بود؛ اما یک نکته داخل پرانتزی هم برای داوطلبان، اینکه اگر به دانشگاه بهمثابه کارخانه مدرکسازی مینگرید بد نیست بدانید که این روزها شرط لازم و کافی برای موفقیت، داشتن مدرک دکتری نیست، هرچند هنوز و متاسفانه این معضل، دامنگیر برخی حوزههاست اما دیگر صرف داشتن مدرک، آن ارزش سالهای گذشته را ندارد و این تخصص و رقابت در مرزهای دانش است که حرف اول را میزند.