توجه ویژه به استعدادهای برتر، در نظام آموزشی اغلب کشورهای جهان امری پذیرفته شده و پراهمیت است. دلایل این تأکید را میتوان در «تسریع و تسهیل در پیشرفت کشور»، «تحقق عدالت آموزشی»، «پیشگیری از آسیب رساندن این افراد به کشور» و «پیشگیری از آسیب دیدن دانشآموزان استعداد برتر» جستجو کرد.
به گزارش گروه دیگر رسانه های خبرگزاری دانشجو، بر اساس تعریف «سند راهبردی کشور در امور نخبگان»، «صاحب استعداد برتر» به فردی اطلاق میشود که با توجه به ویژگیهای ذاتی خود امکان رسیدن به مرحله نخبگی – یعنی اثرگذاری بارز در سرعت بخشیدن به پیشرفت و اعتلای کشور- را داراست. در ادبیات تخصصی این حوزه، عبارات «استعداد برتر»، «استعداد درخشان»، «تیزهوش» و نیز عبارت «gifted and talented» به دانش آموزانی اطلاق میشود که به موجب توانمندیهای برجستهشان دارای قابلیت یا عملکرد سطح بالایی هستند [ ۱].
با وجود اختلاف نظر پیرامون مفهوم استعداد برتر و روشهای شناسایی و پرورش افراد واجد این خصوصیت، «توجه ویژه به استعدادهای برتر» در نظام آموزشی اغلب کشورهای جهان امری پذیرفته شده و پراهمیت است. حتی در برخی از تعاریف ارائه شده از دانش آموز تیزهوش، این موضوع مطرح شده است که این دانشآموزان به دلیل قابلیتها و ویژگیهای بسیار متفاوت خود نسبت به دانش آموزان معمولی به برنامههای آموزشی و پرورشی متفاوتی نیازمندند و باید برای آن برنامه ریزی ویژهای داشت [ ۲]. سوالی که میتوان در اینجا مطرح کرد آن است که دلیل چیست؟ در پاسخ به این پرسش، میتوان چهار دلیل زیر را ارائه نمود:
۱ - تسریع و تسهیل در پیشرفت کشور
همانطور که از تعریف سند نخبگان پیرامون مفهوم استعداد برتر نیز برمیآید، پتانسیل افراد استعداد برتر برای تبدیل شدن به پیشقراولان پیشرفت جامعه بیشتر از دیگران است. این قشر با صرف هزینه کمتر و با احتمال بیشتر، به افرادی تبدیل خواهند شد که تأثیرگذاری بارز بر پیشرفت و اعتلای کشور خویش دارند. بر این اساس حکومتها نسبت به تربیت استعدادهای برتر توجه ویژ ه دارند و تلاش میکنند این افراد را به ماندن و انجام فعالیت نخبگانی در کشور خود ترغیب نمایند.
یکی از نمونههای بارز اینگونه توجه در کشورهای پیشرفته جهان بعد از پرتاب ماهواره «اسپوتنیک» است. ارسال ماهواره اسپوتنیک به فضا توسط اتحاد جماهیر شوروی در جریان جنگ سرد در سال ۱۹۵۷، یک شکست سنگین برای ایالات متحده آمریکا محسوب میشد. به همین دلیل دولت فدرال این کشور تصمیم گرفت تا تمام تلاش خود را برای ممانعت از تکرار اینگونه شکستها به کار گیرد. در این راستا یکی از اقداماتی که انجام گرفت، توجه ویژه به مسئله آموزش و پرورش استعدادهای برتر بود. در همین راستا برنامههای خاص برای استعدادهای درخشان در سطح ایالتی و با کمک مالی دولت فدرال طراحی و اجرا گردید. همچنین در سال ۱۹۶۹، مقررات مربوط به کودکان تیزهوش به سند آموزش و پرورش ابتدایی و راهنمایی آمریکا اضافه شد. در ادامه در سال ۱۹۷۱، کنگره آمریکا از سیدنی مارلند، رئیس وقت کمیسیون آموزش کنگره، درخواست نمود تا گزارشی پیرامون وضعیت آموزش و پرورش تیزهوشان ارائه دهد. در این گزارش از کنگره و دولت خواسته شده تا اهمیت بالایی برای آموزش و پرورش تیزهوشان قائل شوند و این امر را در نهایت به نفع مردم محروم جامعه دانسته است.
۲ - پیشگیری از آسیب رساندن این افراد به کشور
توجه نکردن به استعدادهای برتر صرفاً به معنای استفاده نکردن از این افراد در تسریع و تسهیل پیشرفت کشور نیست. به دلیل قابلیتها و هوش بالا، در صورتی که به آنها توجه کافی نشود و در مسیر صحیح قرار نگیرند، امکان تبدیل شدن آنها به بزهکاران بزرگ نیز وجود خواهد داشت. همچنین این امکان وجود دارد که دشمنان یا کشورهای رقیب، این سرمایههای انسانی را جذب کرده و مورد بهره برداری قرار دهند [ ۳]؛ لذا دفع ضرر احتمالی نیز میتواند یکی از دلایل توجه ویژه به استعدادهای برتر در هر کشور باشد.
۳ - تحقق عدالت آموزشی
مبتنی بر برخی تفاسیر از عدالت آموزشی، هر فرد باید متناسب با ظرفیتش به شکلی تحت آموزش و پرورش قرار گیرد که بتواند به حداکثر رشد ممکن خود دست یابد. از آنجا که دانشآموزان استعداد برتر از ظرفیت رشد بالاتری نسبت به دیگر دانشآموزان برخوردارند، در آموزش و پرورش متعارف نمیتوانند به حداکثر رشد ممکن خود دست یابند؛ چرا که این برنامه متناسب با اکثریت جامعه در نظر گرفته شده است. بر این اساس کشورها تلاش میکنند تا با در نظر گرفتن برنامههای ویژه برای دانش آموزان استعداد برتر، به تحقق عدالت آموزشی نزدیک شوند.
شایان ذکر است که ضرورت طراحی برنامه ویژه برای دانش آموزان استعداد برتر در «مبانی نظری سند تحول بنیادین در نظام تعلیم و تربیت رسمی عمومی جمهوری اسلامی ایران» نیز مورد توجه قرار گرفته است. در این سند، ذیل بحث از «عدالت تربیتی» آمده است: «براساس مبانی روانشناختی پذیرفته شده، گاهی تفاوتها و شباهتهای آحاد متربیان به گونهای است که میتوان آنها را در گروههایی دستهبندی کرد و خدمات تربیتی ویژه و کیفیتری به آنها ارائه کرد. برای مثال میتوان از گروههایی مانند متربیان با استعدادهای ویژه، متربیان دارای ناتوانیهای ذهنی و جسمی، متربیان محروم از تحصیل، متربیان دور از وطن و متربیان محروم از خانواده نام برد.
۴ - پیشگیری از آسیب دیدن دانشآموزان استعداد برتر و اختلال در نظام آموزشی
به علت اختلاف چشم گیر قابلیت یادگیری دانش آموزان استعداد برتر با سطح برنامه درسی در نظر گرفته شده برای دانش آموزان عادی، معمولاً مباحث مطرح شده در کلاسهای مرسوم برایشان جذابیتی ندارد و خیلی زود از آن خسته میشوند. دستهای از این دانشآموزان که روحیات درونگرایانه دارند، صرفاً با عدم توجه به معلم و گوشهگیری و یا خواندن کتابهای غیردرسی در کلاس، به این اتفاق واکنشی پنهانی نشان میدهند. دسته دیگر نیز که برونگراتر هستند، با سؤالات فراتر از درس و یا حتی برهم زدن کلاس، معلمان را به چالش میکشند. در مواجهه با این رفتارها، بسیاری از معلمان به علت عدم آگاهی از ریشه این رفتارها، این دانش آموزان را به افسردگی یا بیش فعالی متهم خواهند کرد. حتی در مواردی دیده شده که برخی معلمان برای کنترل اینگونه دانش آموزان، دارو درمانی را به اولیای آنها توصیه کردهاند. حاصل این گونه مواجهه جز آسیب دیدن دانشآموزان استعداد برتر و اختلال در نظام آموزشی [ ۴]نخواهد بود.
برای جلوگیری از چنین آسیب هایی، میتوان دانش آموزان استعداد برتر را نیز مانند دیگر اقشار خاص نظیر نابینایان و عقب افتادگان ذهنی، جزو دانش آموزان «استثنایی» و یا به عبارت دقیقتر دانش آموزان با «نیازهای ویژه» محسوب کرد. مطابق با این نگرش، برنامهریزی آموزشی این گروه نیز متناسب با نیازهای خاصشان طراحی میشود. مارلند در گزارش خود به کنگره آمریکا بدین شکل به این موضوع اشاره میکند: «کودکان استعداد برتر در حقیقت محروم هستند و از آسیبهای روانی و اختلالات دائمی در استفاده از توانمندی هایشان برای عملکرد صحیح رنج میبرند. رنج این افراد، برابر و حتی بیشتر از رنج کسانی است که به دلیل دیگر محرومیتها توسط اداره مرکزی آموزش و پرورش به عنوان نیازهای خاص به آنها خدمات ارائه میشود».
***
با توجه به مباحث مطرح شده به هیچ وجه نباید تصور نمود که استعدادهای برتر مانند گیاهان خودرو خودبهخود رشد میکنند و در نظام آموزشی نیازی به توجه ویژه ندارند، بلکه شاید بتوان نیاز این گروه از دانشآموزان به توجه را معادل نیاز دانشآموزان استثنایی و حتی بیشتر از آنها دانست. همچنین با توجه به اینکه منافع توجه به این دانشآموز صرفاً منحصر به خود این افراد نیست و تمام جامعه را شامل میشود، ضروری است برای پاسخ به نیازهای این دانشآموزان برنامهریزی دقیقی صورت پذیرد.
*********************************************
پینوشت:
[ ۱]این تعریف برگرفته از گزارش مارلند به کنگره ایالات متحده آمریکا در رابطه با دانش آموزان استعداد برتر در سال ۱۷۹۱ است. البته تعاریف بسیاری از دانش آموز استعداد برتر ارائه شده است، ولی به نظر میرسد که کلیت این تعریف در اکثر تعاریف دیگر پذیرفته شده است.
[ ۲]احتمالاً این سخن در مدلی از نظام آموزشی که در آن برای هر فرد برنامهی ویژه و مخصوص به خود را دارند مطرح نیست، زیرا در این نوع از نظامهای آموزشی دیگر مفهومی به نام «برنامههای آموزشی و پرورشی دانش آموزان معمولی» معنادار نخواهد بود.
[ ۳]این اتفاق معمولاً در قالب «مهاجرت نخبگان» یا به عبارت مصطلح «فرار مغزها» رخ میدهد.
[ ۴]این اختلال که از سوی دانشآموزان استعداد برتر به وجود میآید، میتواند به آموزش دیگر دانشآموزان کلاس نیز آسیب برساند.