روزنامه تازه تاسیس «جامعه فردا» که توسط طیف اصلاحات منتشر میشود، در سرمقاله شماره دیروز خود با عنوان «نوبت مذاکره» در نقش پیاده نظام آمریکا و اروپا و در ادامه خط تبلیغی انحرافی و خلاف امنیت ملی جریان مدعی اصلاحات درباره برجام منطقهای حرکت کرد.
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو ، روزنامه تازه تاسیس «جامعه فردا» که توسط طیف اصلاحات منتشر میشود، در سرمقاله شماره دیروز خود با عنوان «نوبت مذاکره» در نقش پیاده نظام آمریکا و اروپا و در ادامه خط تبلیغی انحرافی و خلاف امنیت ملی جریان مدعی اصلاحات درباره برجام منطقهای، ابتدا از کم تحرکی! این روزهای ظریف در مسائل منطقهای انتقاد کرده و مینویسد: «علت واقعی آن را باید در تلقی اشتباهی یافت که در ما وجود دارد؛ چون جنگها و نبردها را نظامیان به فرجام نیک میرسانند، حق آنهاست که ادامه روند را نیز در کنترل خود بگیرند. اما ایناشتباه است.» این روزنامه وابسته به اصلاحطلبان در ادامه در موضعی وقیحانه و بیشرمانه، صراحتا بیان میکند که نظامیان نمیتوانند پیروزیهای مدافعان حرم و جبهه مقاومت در سوریه (تامین امنیت عزت و اقتدار ایران) را به غرب بفروشند، بنابر این پرونده باید از آنها گرفته شود و به خالقان خسارت محض برجام سپرده شود. جامعه فردا نوشت: «نظامیان نمیتوانند نتیجه نبرد سوریه را به اروپاییها و آمریکاییها بفروشند. این کار آدم خودش را میخواهد.. در منطقه پرآشوب خاورمیانه، پس از فروکش کردن نسبی درگیریهای مسلحانه و تا قبل از روشن شدن آتشی تازه، باید آنچه را در کف است نقد کرد... در منطقه پرآشوب خاورمیانه، پس از فروکش کردن نسبی درگیریهای مسلحانه و تا قبل از روشن شدن آتشی تازه، باید آنچه را در کف است نقد کرد.».
برنامه موشکی را هم در برابر «تقریبا هیچ»، نابود کنیم! این روزنامه همچنین گزارشی با عنوان «چرا باید برای موشکها مذاکره کرد» منتشر کرده که در آن عصبانیت و نگرانی ناشی از پیروزی ایران بر داعش به وضوح نمایان است. در این گزارش که با فحاشی به دولت و مردم عراق آغاز شده، نویسنده بدون ذکر هیچ دلیلی و صرفا بر اساس توهمات خود نوشته است: «عراق متحد استراتژیک همیشگی ایران نخواهد بود و در دوران پس از داعش دردسرهای زیادی برای ایران ایجاد خواهند کرد». اما نکته اصلی در این مقاله، تاکید بر لزوم مذاکره و معامله بر سر موشکهای دفاعی کشورمان است. نویسنده این مطلب همنوا با امانوئل ماکرون، رئیسجمهور فرانسه که خواستار امضای یک برجام موشکی برای محدود کردن برنامه موشکی ایران شد، از نظامیان خواسته تا این پرونده را هم به دیپلماتهای وزارت خارجه واگذار کنند تا با «معامله»، این پرونده نیز مانند «هستهای» حل شود. «جامعه فردا» نتوانسته خشم خود از نابودی داعش در سوریه را پنهان کند و در ادامه، همچنان خواستار یک سوریه بدون بشار اسد شده است: «حسن روحانی به اسد میگوید باید با سایر نیروهای مؤثر در صحنه کنار بیاید. تهران به این نتیجه رسیده است که ممکن است در اولین انتخابات پس از دولت انتقالی اسد از صحنه حذف شود. پس ایران میتواند با این نگاه ایده اسد یا همه چیز یا هیچ چیز را کنار بگذارد.» این روزنامه اصلاحطلب در ادامه هم جنایات ضدبشری عربستان در یمن را به صورت تلویحی تقصیر ایران دانسته و نوشته است: «در یمن نیز منافع تهران به صورت کامل عیان نیست و میتوان راه مصالحهای ایجاد کرد تا این کشور از بحران جنگ، قحطی و بیماری نجات یابد.» نویسنده این مطلب در پایان هم حرف اصلیاش را زده و خواستار معامله با ریاض و مذاکره با واشنگتن شده است: «لازم است در این راه با ریاض تعامل و با غرب مذاکره کند.» این رویکرد و توصیه سیاسی که رسما «اقدام علیه منافع ملی ایران» است، بیانگر و اثباتگر همان جمله ابتدایی گزارش است؛ یعنی نگرانی و ناراحتی اصلاحطلبان از پایان کار داعش در منطقه و در پیش بودن دستاوردهای دیگر برای کشورمان در حوزه سیاست خارجی. فحاشی به عراق، تاکید بر لزوم کنار رفتن بشار اسد، دعوت به معامله با عربستان و تلاش برای ادامه مذاکرات با آمریکا – با وجود سابقه و تجربه سیاه برجام – همگی حکایت از یک خط سیاسی علیه منافع ملی ایران دارد؛ خطی که ابتدا در روزنامهها و رسانههای دست دوم اصلاحطلب منتشر شد و حالا به تیتر یک نشریات اصلی این جریان بدل شده است.
بحث واعظی و جهانگیری از دلخوری و کدورت فراتر است! در حالی که برخی روزنامههای اصلاحطلب اختلاف میان جهانگیری و واعظی را تکذیب کردند، برخی دیگر از همین نشریات تصریح میکنند کنار زده شدن جهانگیری واقعیت دارد. در همین رابطه عبدالله ناصری فعال سیاسی اصلاحطلب در گفتوگو با روزنامه آفتاب یزد با بیان اینکه واعظی نقش وزیر خارجه و معاون اول و نقش وزارت کشور را هم ایفاء میکند گفت: «اطلاعات موثق داریم که برخی از وزراء که منطقا در دولتها، معاونین با اطلاع رئیسجمهور انتخاب میکردند واعظی اجازه نمیدهد این تصمیم گیری به روحانی برسد تا تصمیم نهایی را بگیرد و خودش امر و نهی میکند. همچنین شنیدهها حاکی از این است که برخی از وزراء کابینه میگویند کاش نهاوندیان میماند و با اینکه نسبت به رفتار مقتدرانه نهاوندیان در دولت اول انتقاداتی وارد بود، اما ایشان مواردی را رعایت میکردند که واعظی نمیکند!» این فعال سیاسی اصلاحطلب همچنین درباره اینکه آیا نقشی را برای آقای واعظی در به انزوا کشیدن جهانگیری و کمرنگ نشاندادن او قائل است؟ گفت: «من براساس شنیدههای موثقی که دارم این دلخوری و یا بهتر بگویم این دغدغه را از آقای جهانگیری شنیدهام علیرغم مسئولیتی که در بسیاری از حوزههایی که در دولت قبلی مسئولیت داشتند اشخاصی مانند واعظی ورود میکنند. کمرنگ کردن نقشآفرینی جهانگیری که سرمایهای است که با توانمندیهایش قابل مقایسه با واعظی نیست و در انتخابات اردیبهشت ۹۶ نقش فداکارانهای را برای روحانی ایفاء کرده است، قابل توجه میباشد.»
روحانی انگیزهای برای تحقق وعدههایش ندارد «محمد تقی فاضل میبدی» فعال سیاسی اصلاحطلب در مصاحبه با روزنامه آرمان گفت: «روحانی انگیزههای خود را از دست داده است و از انتظاراتی که در کارزار انتخاباتی برای مردم ایجاد کرد امروز تا حدودی فاصله گرفته است... اگر به پای درد دل مردم در کوچه و بازار بنشینیم درمییابیم که جامعه چندان از وضعیت اقتصادی رضایت خاطر ندارد؛ بنابراین اگر قرار بر این باشد که روحانی در آینده به همین صورت حرکت کند، مردم چندان از او راضی نخواهند بود.» یکی از نقاط ضعف دولت یازدهم این بود که تمامی تخممرغهای خود را در سبد مذاکرات گذاشت و همه امور از جمله آب خوردن مردم را به برجام گره زد. به همین خاطر از ظرفیتهای عظیم داخلی غفلت شد و مردم هیچگاه شاهد اجرای اقتصاد مقاومتی از سوی دولت نبودند. تجربه پرهزینه برجام این امید را بهوجود آورد که شاید دولت با نگاه ویژه به ظرفیتهای داخلی، در امور اساسی تغییر ایجاد کند، اما متاسفانه عملکرد ۱۰۰ روزه دولت دوازدهم نشاندهنده این است که گویا در همچنان بر همان پاشنه میچرخد و نگاه دولت به گشایش امور از طریق مذاکره به قوت خود باقی است.
معامله کارکنان دولت با خودشان و با پول مردم روزنامه زنجیرهای شرق در گزارشی با عنوان «معامله کارکنان دولت با خودشان و با پول مردم» نوشت: برخی کارکنان ردهبالای دولت درصدد هستند امکان معامله خودشان با خودشان، البته با چندصد هزار میلیارد تومان پول مردم را فراهم کنند. موضوع یک بند مهم از آییننامههای اجرایی قانون برگزاری مناقصات است که میگوید انعقاد قراردادهای شرکتهای تعاونی دولت و صندوقهای بازنشستگی آن با دستگاههای اجرایی ذیربطشان انجام شود. در ادامه این گزارش آمده است: «از بهار امسال که این آییننامه در هیئت وزیران مطرح شد، شورای گفتوگوی دولت و بخش خصوصی، مرکز پژوهشهای مجلس و مؤسسه تحقیق و توسعه صنعت احداث درباره مخاطرات این مصوبه هشدار دادند. هرچند در ماه مهر این مصوبه از دستور کار خارج شد؛ اما بنا به درخواست سازمان برنامه و بودجه مجدد در جلسه آینده هیئت وزیران قرار است به تصویب برسد». این گزارش میافزاید: «با توجه به اینکه حجم معاملات عمومی بالغ بر ٤٧١ هزار میلیارد تومان برآورد میشود، عایدات ناشی از معاملات این ارقام بزرگ، انگیزه کافی برای طرفهای معاملاتی دولت به حساب میآید. این رده از کارکنان، در ادبیات اقتصاد سیاسی موسوم به «یقهسفیدها» هستند. کسانی که اختیار طراحی و اجرای معاملات دولتی را دارند؛ اما پول این معاملات متعلق به مردم است و ظاهر آن هم برای مردم و به نام مردم صورتبندی میشود. در پایان این گزارش نتیجه گرفته شده است: «آیا با توجه به شعارها و قرارهایی که دولت محترم با مردم در میان گذاشته است اکنون نباید شاهد یک اقدام مؤثر و مناسب در جلوگیری از این انحراف بزرگ در معاملات حدود ٤٠٠ هزار میلیارد تومانی بخش عمومی باشیم؟».
کدام انصاف آقای نماینده؟! سرمقاله شماره دیروز اعتماد به قلم مدیرمسئول آن با عنوان «خط انصاف را تضعیف نکنیم» به موضوع تحولات اخیر حوزه مدیریت شهری پرداخته است. حضرتی در ابتدای این نوشتار یادآور شده است که پس از آنکه طیف موسوم به اصلاحطلب سکان شورای شهر و به تبع آن شهرداری تهران را به دست گرفت دو دیدگاه در برخورد با دوره مدیریت قبلی وجود داشت؛ نخست گروهی قایل به بیان مطالب و شاید یک سویه علیه شهردار قبل بودند و گروه دیگر توصیه میکردند که عدالت و میانهروی نیز رعایت شود و به نکات مثبت آن دوره نیز پرداخته شود. سپس این نماینده مجلس شورای اسلامی آورده است: «[گروه دوم معتقد بودند که]در برخورد با برنامههای شهردار سابق اصل انصاف و اخلاق رعایت شود این گروه به صراحت نظرات خود را بیان میکردند و در عمل آقای نجفی شهردار تهران نیز همین خطمشی را طی کرد. برای نمونه در مورد انتصابات صریحا موضعگیری کرد و خط انصاف و غیرسیاسی بودن را اعلام کرد.» در ادامه مدیرمسئول اعتماد خطی را که از آن برحذر داشته ادامه داده است و مواردی را مطرح کرده و در پایان به قالیباف یادآور شده است که بگذارید «آرامش»! در شهرداری برقرار باشد. آقای حضرتی، نماینده مردم تهران در مجلس هستند و در پارهای مواقع دیده شده که خلاف خط مشی اکثریت هم طیفهای خود به برخی حقایق اشاره کردهاند که بیان سیاسیکاری در زلزله اخیر و نقطه شروع آن توسط دولتمردان نمونهای از آن بود؛ لذا باید به ایشان یادآور شویم که ایکاش پیش نوشتن این سرمقاله به صورت گذار به روزنامههای طیف اصلاحطلب در دوره شهردار سابق نگاهی میانداختند تا ببینند که چگونه این ارگان مورد هجمه سراسری قرار میگرفت. برای نمونه در حادثه پلاسکو چنان توپخانه رسانهای با حاشیهسازی علیه شهردار فرمان آتش داد که حیرتانگیز بود. آیا آرامش تنها زمانی که اصلاحطلبان بر مسند امور شهری هستند برای شهرداری لازم است؟!
توهین به شعور مردم دیگر آنکه ایشان شاهد مثال را برای گروه دوم اصلاحطلبان که بهزعم ایشان خط انصاف را برگزیدهاند انتصابهای غیرسیاسی شهردار جدید تهران آوردهاند! کدام انتصاب غیرسیاسی؟! این بخش از اظهارات آقای نجفی را نخواندهاید که گفته است: «در سطوح دیگر نیز انتخاب سیاسی ندارم! افرادی را انتخاب میکنم که برنامه ارایه شده به شورای شهر و مردم را قبول داشته باشند و اکثرا هم افرادی هستند که یا اصلاحطلب! هستند و یا متمایل به افراد اصلاحطلب هستند. قاعدتا تفاوت اساسی بین برنامه من و برنامه یک اصولگرا وجود دارد بنابراین طبیعی است افرادی که اصلاحطلب و یا متمایل به اصلاحات هستند انتخاب میشوند.» از سوی دیگر ملاک شهردار برای انتخابها «اصلاحطلب» یا متمایل به اصلاحطلبی است، مگر اصلاحطلبی یک مکتب هنری است؟! که مدعی غیرسیاسی بودن آن هستید؟ چگونه شهردار تهران مردم را با این سخنان به تمسخر گرفته است و هم از «غیرسیاسی» بودن سخن گفته و هم ملاک انتخاب را اصلاحطلبی عنوان کرده است!