دروغ برجام عامل عصبانیت و نارضایتی مردم بود و دشمن از بستری که وعدههای خلاف واقع دولت ایجاد کرد، سوء استفاده کرد.
به گزارش گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو؛ این مطلب را حمید رسایی نماینده سابق مجلس مورد تأکید قرار داد و در هفتهنامه ۹ دی نوشت: آقای روحانی در جمع روسای کمیسیونهای تخصصی مجلس میگوید: «یک کار بزرگی در این کشور به نام برجام انجام گرفته است، اصلا کاری ندارم که برجام بعدا چه میشود.
تا همین دو سال، برجام چه خدماتی به ما کرده است؟ برجام هم که برای دولت نیست بلکه مجلس، شورای نگهبان و رهبری و شورای عالی امنیت ملی هم آن را تصویب کرده است و با هم این کار را کردهایم. چرا این افتخار برجام را به خوبی بیان نمیکنیم و همین افتخار را تبدیل میکنیم به کار غیردقیق انجام گرفته ما در برابر آمریکا؟ معلوم است که ما به آمریکا اعتماد نکردیم. ما که روی کلمه کلمه و خط خط برجام بحث کردیم، بالا پایین کردیم، ۳۰ ماه شبانهروز مذاکره کردیم، اگر اعتماد داشتیم که ۳ روزه حل میشد و متنی را با هم توافق میکردیم، چون اعتماد نداشتیم ۳۰ ماه طول کشیده است. آیا تا اینجای برجام ما سود بردیم یا ضرر کردهایم؟، گفت: اگر سود بردیم چرا همه آن را نمیگوییم. دولت خدماتی انجام داده یا نه؟ اگر انجام داده، چرا همه با هم نمیگوییم؟ اگر نقصی هم دارد و از دولت داریم را هم بگوییم، چنانچه اشکالی وجود دارد را باید دولت، مجلس و قوه قضائیه همه با هم باید حل کنیم.»
آقای روحانی در حالی معتقد است که برجام در طول دو سال گذشته بعد از اجرای آن، خدماتی در برداشته است که مسئولان سیاسی و اقتصادی دولتش در طول این دو سال، بارها به بینتیجه بودن نتایج برجام اعتراف کرده اند. از اولین اعتراف مبنی بر «دستاورد برجام، تقریبا هیچ» که به اظهارات رئیس بانک مرکزی برمیگردد تا اظهارات اردیبهشت ماه ظریف که در توئیتی، آمریکا را ناقض روح و متن برجام معرفی کرد، برجام آنقدر آبروریزی به دنبال داشت که شخص حسن روحانی نتیجه آن را دیوانگی محض دانست و با یادآوری نتایج آن خطاب به آمریکای بدعهد گفت: مگر کشورهای دیگر دیوانهاند که با شما مذاکره کنند!
آقای روحانی ادعا کرده که برجام، فقط محصول دولت نیست بلکه مجلس، شورای نگهبان، شورای عالی امنیت ملی و رهبری هم در آن نقش داشتهاند. بعد از به بنبست رسیدن برجام، این برای اولین بار نیست از سوی حسن روحانی چنین ادعایی مطرح میشود، در حالی است که پیش از این وقتی دولتمردان، برجام را دارای دستاوردهای گسترده میدیدند، برای قبول مسئولیت آن و ثبت این افتخار به نام خود، مسابقه میدادند. تا جایی که جواد ظریف در آذر ۹۲ میگوید: «مسئولیت مذاکره با من است» و روحانی چند ماه بعد در چهارمین نشست خبری در پاسخ به ظریف میگوید: «همه مسئولیت مذاکرات هستهای با من است.»
در اینکه هر دو آنها در خصوص افتضاح برجام باید پاسخگوی ملت و تاریخ باشند تردیدی نیست، اما اینکه بعد از به بن بست رسیدن این مذاکرات، بخواهند مسئولیت اشتباه و ناکامی خود را متوجه رهبر معظم انقلاب کنند، قابل قبول نیست. رهبر معظم انقلاب برای اجرای برجام ۹ شرط قرار دادند و تاکید کردند که عدم توجه به اجرای این شروط در اجرای برجام، خسارتهای جبران ناپذیر به دنبال دارد.
حتما آقای روحانی خود را به تغافل میزند والا همه به یاد دارند که بارها و بارها رهبر معظم انقلاب به عدم اعتماد و خوش بینی نسبت به آمریکاییها تاکید کردند، اما هر بار این آقای روحانی بود که در سخنان علنیاش میگفت که در سیاست خارجی، خوشبینی و بدبینی معنا ندارد.
حتما آقای روحانی میخواهد بگوید یادش رفته که تیم مذاکرهکننده در تمام شبکههای تلویزیونی حاضر میشد و از تعهداتی که آمریکاییها دادهاند سخن میگفتند، یادش رفته که رسانههای همسو و تحت امر دولت، تیترهایی در تضمین بودن امضای جان کری میزدند! آقای روحانی یادش رفته که وزیرخارجهاش در کمیسیون امنیت ملی مجلس، اعتماد به وعدههای جان کری را اشتباه دانست؟!
رسایی در پایان با انتقاد از اجرای سیاستهای تعدیل اقتصادی و ناراضی کردن مردم مینویسد: آقای روحانی چه کسی با قطع بودجه صدا و سیما اجازه حضور منتقدان برجام به تلویزیون را نداده؟ چه کسی در مجلس اجازه طرح سؤال نمایندگان حقطلب از رئیس جمهور را نمیدهد؟ چه کسی مانع طرح استیضاح وزرا و طرح سؤال نمایندگان از وزرا شده است؟
نمایندگان کدام لیست به جای امید دادن به مردم به دنبال حقوقهای نجومی و رفاه بیشترند و پمپاژ نا امیدی میکنند؟ چه کسی به مطالبات مردم در خصوص موسسات مالی اعتباری پاسخی نداد و دروغ تحویلشان داد و با آنها برخورد کرد؟ رسانههای همسو با چه کسی به جای طرح مشکلات مردم و پرسشگری از دولتمردان، به تعریف و تمجید از خطاهای آنها میپردازند؟