به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، حسن خجسته یکی از کارشناسان حوزه رسانه به شمار میآید. او سالها در سمت معاون صدای جمهوری اسلامی ایران قرار داشت و مدتی است با حکم وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در شورای پروانه نمایش وزارت ارشاد حاضر شده است. او همچنین در ترکیب هیات داوران سی و ششمین جشنواره فیلم فجر حضور داشت.
درباره آثار اجتماعی حاضر در جشنواره فیلم فجر و ساخت آثار استراتژیک در سینمای ایران با وی به گفتوگو نشستیم که از نظرتان میگذرد. او به عنوان یکی از فعالان رسانه معتقد است در حوزه رسانه ـ برخلاف جریان غالب رسانهای جهان ـ درباره سوریه به درستی عمل کردیم و باید اقدامات مهمتری درباره حضور در این کشور صورت گیرد.
مسیر سینمای اجتماعی در حال تغییر است
متاسفانه مدتی است که آثار اجتماعی بیش از آنکه بتوانند آگاهسازی کنند، با سیاهنمایی شدید، کام مخاطب را تلخ میکنند. در این دوره جشنواره هم شاهد چنین آثاری بودیم. با توجه به حضور شما در هیات داوران جشنواره فیلم فجر و حضور در شورای پروانه نمایش در این باره چه نظری دارید؟
این تحلیل شما تا حدی معطوف به گذشته است. من معتقدم ایدئولوژی ساخت فیلم و سریال (تلویزیون و سینما) بنابه دلایلی در تضاد و تعارض اجتماعی است. به همین دلیل نتیجه و فرآیندی که در فیلم 90 دقیقهای میبینید، تلخکامی است. چند سال پیش در یک دانشگاه حاضر شدم که دانشجوی خارجی داشت. استاد میگفت ما برای یادگیری بهتر زبان دانشجویان را مجبور میکنیم به سینما بروند، اما همه میگویند وقتی از سینما خارج میشویم ناراحت هستیم.
امسال سینمای اجتماعی به غیر از چند مورد میوه شیرینی داشت
اما امسال به نظرم سینمای اجتماعی ما به جز یک یا دو مورد خاص میتوانیم بگوییم بهتر بود؛ نه اینکه مسیر قبلی را طی نمیکند بلکه از درون تلخیها شیرینی را به کام مخاطب میرساند. در آثار بخش مسابقه به غیر از یکی دو مورد که مبنای دیگری داشت از مسیر تلخی و خشونت میوه شیرینی داشت.
به نظرم پیشتر، فیلمهای اجتماعی یک تلخی دائم داشت، اما به نظرم سینمای اجتماعی ما تغییر مسیر درستی میدهد و من این را حس میکنم که اتفاق مبارکی است. حتی همه فیلمهایی که دیدم عموما به جز چند مورد (البته با تسامح اگر بپذیریم) اسطورههای مثبت برای مخاطب میساخت. اما این که شخصیت به اسطوره تبدیل نمیشود، دلیل دیگری دارد که شرح چرایی آن در این مجال نمیگنجد. اما میتوان ده فیلم را نام ببرد که اگرچه مبتنی بر تعارض اجتماعی بود، اما میوه شیرینی داشت.
با توجه به حضور در شورای پروانه نمایش درباره فیلمهای نوروزی چه تصمیماتی اتخاذ شده است؟
دیدن فیلمهای نوروزی مدتی است آغاز شده و درباره آنها اطلاع رسانی خواهد شد.
نباید موضوع داعش و سوریه از تاریخ ایران حذف شود
معتقدید درباره سوریه کار رسانهای خوبی صورت گرفته و رسانه ملی این بار با دقت رسالت خود را به انجام رسانده است. آیا نتیجه این عملکرد درست، ساخت آثار سینمایی در حوزه داستانی و مستند درباره سوریه بود؟
به نظرم آثار خوبی ساخته شد؛ از جمله «به وقت شام» و «امپراطور جهنم»؛ اما معتقدم ما نباید بگذاریم موضوع داعش و سوریه و دلایل سیاسی و اجتماعی آن از تاریخ ایران حذف شود. این موضوع برای ما مانند دفاع مقدس است.
روایت واقعی از سوریه ارائه دهیم
باید روایت درستی از سوریه داشته باشیم؛ روایتی واقعی و بدون توجه به روایت جریان جهانی در بخش خبری. حال باید روایتگری را تکمیل کنیم و مهمترین و تاثیرگذارترین موارد در این حوزه کتاب و فیلم سینمایی است. به این مهم باید توجه داشته باشیم که آثار تولید شده به گونهای باشد تا بتواند با مخاطب بینالملل همراه شود.
همین آثار تولید شده که امسال در جشنواره حضور داشت میتوانست مخاطب خارجی را با خود همراه کند؟
وقتی برای مخاطب ایرانی فیلم ساخته میشود متفاوت است؛ زیرا در ایران با توجه به فعالیتهای صورت گرفته در حوزه رسانه یک سطح از اطلاعات دیده میشود، اما درحوزه بینالملل نیازهای دیگری وجود دارد و باید به آن توجه داشت.
فیلم داستانی با مخاطب ارتباط برقرار میکند
به هرحال فیلم داستانی به دلیل درام موجود در اثر، غالباً با بخش اعظم مخاطب ارتباط برقرار میکند که یکی از دلایل مهم آن داستانگویی آثار است که مخاطب میتواند ارتباط خوبی با داستان برقرار کند. حالا اگر فیلم قوی و یا ضعیف ساخته شده بحث دیگری است اما آثار داستانی این ویژگی را دارد که مخاطب با آن ارتباط برقرار کند.
ساخت فیلم درباره سوریه یک ضرورت است
نظر شما درباره ساخت آثار سینمایی در محور مقاومت، دفاع از حرم و حضور ایران در سوریه چیست؟
ساخت آثار در حوزه مقاومت، یک ضرروت است و باید همچنان ادامه داشته باشد. اتفاقات سوریه، رویدادهای سادهای نیست که آن را در حد یک جنگ معمولی در نظر بگیریم. به اعتقاد من، بقای جمهوری اسلامی مبتنی بر حضور در محور مقاومت و مبارزه در مرزهای دور دست است و این مهم قضیه کوچکی نیست.
با توجه به آثار ساخته شده در هالیوود براساس سیاستهای کلان آمریکا و در درجه بعد اروپا چقدر ما به سینمای استراتژیک در حوزه فرهنگ اهمیت میدهیم و آیا تعریفی از عمق فرهنگی استراتژیک در کشور داریم؟
سینمای استراتژیک در ارتباطات استراتژیک قرار میگیرد. ارتباطات استراتژیک در یک وجه برمیگردد به حوزه نظامی و بخش دیگر در حوزه دیپلماسی است. فیلم «تک تیرانداز» آمریکایی یک فیلم استراتژیک برای دفاع از حضور نظامی آمریکا در عراق است و بسیاری از فیلمهای دیگر استراتژیک برای حوزه سیاست خارجیشان ساخته و به نمایش در میآید. آثار دیگر هم برای تاثیرگذاری برحوزه فرهنگ ساخته میشود که نگاه عمومیتری را دنبال میکند. به عقیده من سینمای استراتژیک سه سطح عمده دارد که یک سطح نظامیگری است؛ مثل «تکتیرانداز».
«به وقت شام» تفسیر درست حضور ایران در سوریه است
در این سطح از نظامیگری که منجر به ساخت آثار سینمایی میشود، چقدر هنرمندان و سینماگران ما با افراد نظامی و مسایل آنها ارتباط دارند؟
«به وقت شام» ساخته ابراهیم حاتمیکیا به یک معنا میتواند در سینمای استراتژیک قرار گیرد. تفسیری درست از حضور ایران در سوریه و محور مقاومت است. از طرف دیگر این فیلم یک نوع اسطوره میسازد که داستان فیلم برای مخاطب باورپذیر باشد.
«امپراطور جهنم» و مستند «زنانی با گوشوارههای باروتی» از یک بعد دیگر در این سطح حضور دارند. این آثار نیز در سینمای استراتژیک قرار میگیرند.
تعامل بخش نظامی و فرهنگی کافی نیست
آیا بخش نظامی با بخش فرهنگی تعامل مناسبی دارد؟
شاید این تعامل کفایت نکند، اما وجود دارد. قصه فیلم «به وقت شام» درباره ایلوشین است که در اختیار بخش نظامی است. باید یک همکاری نزدیکی صورت بگیرد تا اثر به درستی ساخته شود. ما میتوانیم در این عرصه، فیلمهای سینمایی خوبی در حوزه دریایی بسازیم و به مردم دنیا نشان دهیم.
سطحهای دیگر سینمای استراتژیک چیست؟
سطح دیگر هم تاثیر این سینما در حوزه فرهنگ است. این تاثیر میتواند در سطوح مختلف از جمله سبک زندگی باشد که از اهمیت خاصی برخوردار است. درباره این سطح میتوانیم فکر کنیم.