گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو-امید ملایی؛ جهاد مرز نمیشناسد، از رزمندگی برای حفظ میهن و دفاع از حرم گرفته تا تلاش در عرصههای علمی و محرومیتزدایی از چهره ایران...
جهاد پر از تجربه است، پر از خاطره و چیزهایی که راه را نشان میدهند.
رفتهایم سراغ خانم مریم صفری، دانشجوی سال پنجم پزشکی و مسئول سابق واحد خواهران گروه جهادی صراط الحمید تا برایمان از جهاد و راهی بگویند که از انقلاب خمینی تا انقلاب مهدوی امتداد یافته است.
هر جا «جهادی» کار کردیم، موفق شدیم
اینجا باید تمام قد بلند شوی!
فعالیت اردوهای جهادی در چه حیطههایی برگزار می شود؟
در بخش بهداشت و درمان، واحدهای غربال گری (سل، ایدز، فشار خون، دیابت، شپش)، دندان پزشکی، پزشک عمومی، زنان و مامایی، بینایی سنجی و تغذیه فعالیت می کنند که در این واحدها، ضمن ارائه خدمات، آموزش هم صورت می گیرد. چون اگر آموزش به صورت بنیادی نداشته باشیم، با گذشت چند وقت از رفتن تیم جهادی، اثری از فعالیتمان باقی نخواهد ماند.
در بخش فرهنگی و هنری، برای رده های سنی کودک و نوجوان و بزرگسال، کلاس های آموزش مذهبی و دینی مثل قرائت قرآن، احکام و سبک زندگی برگزار میکنیم.
کلاس های هنری با رویکرد کارآفرینی؛ مثل نمد دوزی، قالی بافی،...
مهد کودک با رویکرد فرهنگی در قالب های مختلف بازی، قصه، شعر و کاردستی.
برنامههای مختلف مثل یادوارهی شهدا و مسابقههایی مثل جشنواره غذا، جهت تثبیت فرهنگ اصیل ایرانی.
مهمترین نقاط قوت اردوهای جهادی چیست؟
اردوی جهادی یک جایی است که افراد برای خدمت رسانی، باید تمام قد بلند بشوند، هرکسی از هر قشری که هست، خودش در اردو حضور پیدا می کند و با علمش، دستش یا رویکرد فرهنگی اش، کمک می کند؛ نه صرفاً با پولش. آدم ها اینجا اهل عمل هستند و از نزدیک توی خط مقدم جبهه سازندگی هستند؛ در حین این که از پشت جبهه هم کمکهای مالی می کنند.
به نظر شما، مهم ترین نقاطی که نیاز به بهتر شدن دارند چیست؟
در حوزه فرهنگی، الحمدلله گروه جهادی صراط الحمید، طی 10 سال رویکرد خوب و رو به رشدی داشته؛ اما کار فرهنگی برای اثرگذاری نیاز به استمرار دارد. مثل اردو های یک روزه ی آخر هفته و ماه.
در حوزه بهداشت و درمان، گاهی بدقولی ها و مشکلاتی از سمت مسئولین دانشگاهی و شهری وجود دارد. در این حوزه، مقطعی بودن و سطحی کار کردن، فایده ی زیاد و اثر پایداری ندارد.
مثلاً اگر یک روستایی پزشک یا امکانات حداقلی بهداشتی ندارد، قاعدتاً بعد از دو - سه اردو، باید زیرساخت های بهداشتی آن منطقه درست بشود.
اشاره کردید به بدقولی های مسئولان؛ لطفا مثال می زنید؟
ما، میهمان هستیم
حرکت از شهرهای بزرگ به مناطق محروم که اختلاف فرهنگی دارند، تا به حال مشکلی برای کار اردو جهادی ایجاد کرده است؟ برای حل این مشکل چه کار کردید؟
شکرِ خدا، در این چند دورهای که من مسئول بوده ام، مشکلی به وجود نیامده. به وجود نیامدن مشکل مستلزم این است که هر جهادگری بپذیرد ما وقتی وارد منطقه اردو می شویم، در واقع میهمان آنها هستیم.
ایجاد ناراحتی برای میزبان وجهه خوبی ندارد و پذیرش مردم نسبت به تیم جهادی کم میشود. مثلاً پوشش جهادگرها باید متناسب با فرهنگ عمومی مردم آن منطقه باشد.
نحوه رفتار و احترام گذاشتن به مراجعین هم بسیار مهم هست، برای جلوگیری از این مشکلات فرهنگی، قبل از شروع اردو برای جهادگرها جلسه توجیهی میگذاریم.
شرایط پذیرش در اردوی جهادی چیست؟ هرکسی که ثبت نام کند می تواند در اردو شرکت کند؟
تا الان ثبت نامی های جهادی را به شرط داشتن مهارت و قبول قوانین اردو، میپذیرفتیم؛ اما با توجه به عملکرد خوب گروه جهادی صراط الحمید و افزایش تعداد متقاضیان، احتمالاً برای اردوهای آتی فیلترهایی به لحاظ مهارت و فاکتورهای دیگر قائل بشویم.
چه قوانینی در اردوهای جهادی وجود دارد؟
ویژگی شاخص در اردوهای جهادی گروهی عمل کردن است که باعث زیبایی اردو میشود. برای نظم این گروه، قوانینی جهت بهتر رسیدن به هدف نهایی گروه در نظر گرفته شده، مثل زمان شروع و پایان کار، زمان استراحت و خواب، انجام وظایف به بهترین شکل، پاسخگو بودن به مسئولان گروه برای پیشبرد بهتر کار و رعایت پوشش.
به احترامِ مردم، برای خودمان، به خاطر بچّهها
اگر کسی در حین اردو وظایفش را درست انجام ندهد، چه اتفاقی برایش می افتد؟ تا حالا پیش آمده است؟
خیلی کم پیش می آید. جهادگرها قبل از اردو یک زمینه ای نسبت به اردو دارند و وظایفشان مشخص شده و قبول کردهاند. ولی اگر مشکلی هم پیش بیاید، با توجه به گروهی عمل کردن تیم جهادی و فضای صمیمی بین بچه ها، با تذکر دادن، این مسأله حل میشود، البته سعی ما این هست که در تمام واحدها ، یک فارغ التحصیل بالای سر دانشجویان باشد تا به لحاظ علمی مشکلی پیش نیاید.
گفتید رعایت پوشش. در اردوهای جهادی قانون پوشش هم وجود دارد؟ چه پوششی؟ چرا؟
بله. پوشش چادر در رفت و آمدهای داخل روستا لازم است.که مجموعاً در روز، کمتر از یک ربع است؛ اما مواقع کار با روپوش سفید هستیم. برای لازم بودن چادر در این رفت و آمدها چندتا دلیل داریم: احترام به فرهنگ روستا، حفظ امنیت خود جهادگر، الگو بودن تمام افراد تیم جهادی برای مردم منطقه.
قانون پوشش سبب نمی شود طیف خاصی تمایل نداشته باشند در اردوی جهادی شرکت کنند؟
می خواهید روی ما تمرین کنید تا دکتر بشوید!
فایده اردو جهادی برای جهادگرها و خود شما چی بوده؟
برای تمام جهادگرها، چند روزِ اردو، تمرین خوبی است برای صبر، استقامت و خودسازی. برای خودم اثرات زیادی داشته است. مثلاً از جنبه مدیریت زمان، افراد، منابع و نحوه ی تعامل با افراد مختلف قوی شدم.
عکس العمل مردم منطقه وقتی شما را می بینند چطور هست؟
استقبال مردم فوق العاده است و سعی میکنند به لحاظ آب و غذا کمبودی نداشته باشیم، البته بعضاً حرف هایی هم می شنویم که سعی می کنیم نشنیده بگیریم؛ مثلاً این که شما نیروی طرحی هستید، پول می گیرید که اینجا هستید یا آمدید اینجا روی ما تمرین کنید تا دکتر شوید...!
فشار کاری در حین اردو جهادی را چطور می گذرانید؟
فشار کاری قبل اردو خیلی بیشتر از داخل هست. داخل اردو وقتی می بینیم زحمات بچه ها نتیجه بخش شده، خیلی خوشحال می شویم.
با وجود این که خیلی روزها 2 ساعت قبل اذان صبح می خوابیم و موقع اذان بیدار می شویم؛ اما به خاطر شوق و ذوقی که از انجام برنامهها داریم، همه این سختی ها را فراموش می کنیم. هر روزی را که در اردوی جهادی شب می کنیم، انرژی می گیریم و این انرژی هیچ وقت از روح و جسممان بیرون نمی رود.
می خواهیم جهادی را از قالب محدود اردو خارج کنیم/ حتماً تجربه کنید
احساستون نسبت به بی سیم؟!
روستاها چون غالباً آنتن دهی خوبی برای تلفن همراه ندارند، برای هماهنگی مسئولین اردو لازم است بعضی وقت ها با بیسیم ارتباط برقرار کنیم. بیسیم یک خاطره ماندگار از اردو جهادی است و من هرموقع جایی بیسیم می بینم، یاد اردو جهادی می افتم.
یک کاربرد دیگرش هم این هست که وقتی محل کار خیلی شلوغ و پر سر و صدا می شود، وقتی با بیسیم توی محل گشت میزنم، همه جا ساکت می شود!
قشنگترین لحظه ای که در اردوی جهادی تجربه کردید؟
لحظاتی که جهادگرها را ساعت 6 صبح با یک نوای خاصی در مورد امام زمان بیدار می کردیم و یک تجدید قوایی برای تمام بچه ها بود.کم کم آن نوا تبدیل شد به خاطره مشترک بچه ها و همچنین باعث رشد و تغییرات مثبت بعضی جهادگرها شد.
از خاطرات شاخص و جالب از اردو های جهادی برایمان تعریف کنید.
با توجه به اینکه جهادگرها عموماً در شهر زندگی می کنند و با حیوانات داخل روستا آشنایی زیادی ندارند، از قبل اردو به جهادگرها تأکید می کردیم که به تنهایی و در وقت هایی که لازم نیست، توی روستا عبور و مرور نداشته باشند.
یکی از علت هایش هم وجود سگ ها بود. مسئولین بالاتر مکرراً به من تأکید می کردند که "جهادگر رو سگ نخوره"! یکی دو بار هم سگ جهادگرها را دنبال کرده بود! در اردوی تابستان 96، یکی از شب ها که همه خواب بودیم، با صدای پارس گله ای از سگ ها که مسجد محل اسکان ما رو محاصره کرده بودند، با وحشت از خواب بیدار شدیم. سر و صدا به حدی شدید بود که فکر می کردیم وارد مسجد شده اند و کلکمان کنده است!
توی واحد مهد کودک، بچه ها خیلی نسبت به خاله هایشان، مشتاق و علاقه مند بودند. می گفتند از ساعت 6 انتظار خاله ها را می کشند و می آمدند دنبالشان. این تعامل با بچه ها، جهادگرها را به کودکی خودشان و زلالیت آن دوران برمیگرداند.
اگر مطلب خاصی مدنظرتان هست، برایمان بگویید
خدا را شاکرم که به بنده توفیق داد در حدود سال فعالیت جهادی داشته باشم، روزها و شب های شلوغ و پرسر و صدایی داشتم. سختی زیاد بود، ولی شیرینی این کار، قابل مقایسه با سختی هایش نیست.
اگر در بعضی قسمت ها کم کاری داشته ام، ان شاالله خداوند از من بگذرد. امیدوارم خداوند به ما توفیق بدهد که با کمک جوانان و دانشجویان دغدغه مند بتوانیم اردوهای جهادی رو از این قالب محدود اردو خارج کنیم و فرهنگ جهادی را در دانشگاه، خانواده، اقتصاد و سیاست تعریف کنیم و در نهایت یک توصیه می کنم به کسانی که فقط نظاره گر اردوهای جهادی بوده اند که حتماً بیایند و تجربه کنند ان شاءالله ناراضی نخواهند بود.