مجتبی رئیسی از ادوار جنبش عدالتخواه دانشجویی گفت: عملکرد جنبش دانشجویی در مقابل برخی از سیاسیونی که اسم و رسمی هم دارند، اما هر هفته برای انقلاب هزینه درست میکنند عملکرد خیلی بهتری است.
گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو- محسن عبدالعلیپور، اهمیت جنبش دانشجویی یا بهتر است بگوییم در زمانه فعلی تشکلهای دانشجویی در ساختار کلی نظام اسلامی و نقش راهبردی آن در پیشبرد اهداف انقلاب بر کسی پوشیده نیست. در سالیان متمادی جنبش همواره با نقاط قوت و ضعفی همراه بوده که تاثیرات آن بلافاصله در بدنه جامعه ایرانی خودش را نشان داده است. آیا جنبش دانشجویی توانسته به اهداف اولیه خود دست یابد؟ امروزه ما در مرحله جنبش قرار داریم یا تشکل؟ چگونگی رابطه جنبش دانشجویی و قدرت و بسیاری از این دست سوالات ما را بر آن داشت تا در برنامه «خط کش» به گفتوگویی صریح و بیپرده با فعالین گذشته و حال جنبش دانشجویی بنشینیم. مهمان این هفته ما در تحریریه خبرگزاری دانشجو مجتبی رئیسی از ادوار جنبش عدالتخواه دانشجویی به نقد جنبش دانشجویی پرداخته است که در ادامه بخش دوم این گفتوگو را می خوانیم.
خبرگزاری دانشجو: برخی معتقدند که جنبش دانشجویی برای قدرت آفرینی و اصلاح نظام باید به صورت آگاهانه وارد معادلات قدرت شود و در مقابل برخی نیز میگویند وظیفه جنبش دانشجویی ورود به معادلات قدرت نیست و استدلال شان هم این است که ورود به این عرصه فساد آفرین است تحلیل شما در این رابطه چیست؟ این تصور که اگر جریان دانشجویی از یک کاندیدا حمایت کند او رای میآورد اصلا اینطور نیست، چون تشکلهای دانشجویی الان در فضای اجتماعی چنین برد و قدرتی را ندارند این اتفاق یک بار در دهه ۷۰ رخ داد که آن هم بهاری بود و بگذشت.
نکته دوم اینکه بنده هم جزو آن دسته افرادی هستم که معتقدم تشکل دانشجویی به صورت رسمی نباید وارد معادلات قدرت شود، چون زمینه سواستفاده را فراهم میکند البته باید این موضوع را هم مد نظر داشته باشیم که تشکل نباید وارد وادی منزه طلبی شود. مثلا تشکل دانشجویی نباید سر بزنگاه انتخابات که به تعبیر رهبر معظم انقلاب لیله القدر انقلاب است با ورود به فضای منزه طلبی این مسئله که چه کسی رای میآورد برایش مهم نباشد به نظر من فعالان تشکلهای دانشجویی میتوانند در این زمینه فعالیت کنند کما اینکه تا آنجایی که من هم اطلاع دارم اکثرا به این فعالیتها ورود پیدا میکنند واقعیت این است که اگر این اتفاق به صورت رسمی و تشکلی رخ دهد آسیبهای بسیار زیادی دارد. مثلا ممکن است که در یک مقطعی فرد به درستی عمل کند، اما در سالهای بعد افرادی که جایگزین میشوند مشکلات زیادی داشته باشند، البته جریان دانشجویی در این رابطه نیز تجربههای موفقی نداشته است به عنوان نمونه اعضای دفتر تحکیم وحدت در دهه ۷۰ وارد مجلس شدند با ورود آنها مثلا چه اتفاقی افتاد؟ دغدغه تحکیم وحدت نیز در ابتدا این بود که با ورود ادوار این تشکل به مجلس خدمات زیادی به مردم ارایه شود، ولی نه تنها این اتفاق نیفتاد بلکه تشکلها نتوانستند تاثیرگذار باشند و به محاق رفتند.
به نظر من این نگاه، که جریان دانشجویی برای تاثیرگذاری حتما باید وارد معادلات قدرت شود نگاه کاملا سیاست زدهای است. سوال این است که آیا برای رویارویی با واقعیتهای اجتماعی و مشکلات اقتصادی و رفع آنها حتما باید رئیس جمهور بود؟ اینکه رئیس جمهور نقش عمدهای در رفع این مشکلات دارد حرف یک واقعیت است، اما اینکه بگوییم برای رفع مشکلات فقط باید مثلا رئیس جمهور بود من این را قبول ندارم.
بحث دیگر این است که کلیه فعالیتها هم معطوف به قدرت نیست مثلا امروز اثر قدرت نرم که روز به روز نیز در جامعه در حال تقویت است از قدرت سخت بیشتر است و جریان دانشجویی میتواند در این بخش فعالیت کند.
خبرگزاری دانشجو: به نظر شما نگاه سیاست زده جریان دانشجویی به قدرت باعث نمیشود که این جریان از گفتمان جنبش دانشجویی فاصله بگیرد؟ وقتی که نگاه معطوف به کسب قدرت است و تشکل به عنوان یک سکوی پرتاب قلمداد میشود این نگاه تشکل را هم تهی میکند. اگر ماهیت جنبش دانشجویی از نیل به آرمانها به نیل به قدرت تبدیل شد این تشکل دیگر قلب ماهیت داده و دیگر تشکل دانشجویی نیست.
امروز به واسطه فضاهای اجتماعی که در جامعه وجود دارد تشکلهای دانشجویی برخلاف دهه ۷۰ و دهه ۸۰ که فقط کارکرد سیاسی داشتند میتوانند کار کردهای فرهنگی و اجتماعی زیادی را برای خود تعریف کنند به نظر من تشکلها باید در مسائل اجتماعی با جدیت ورودپیدا کنند به گونهای که ورود آنها به سرمایه اجتماعی گفتمان انقلاب بیفزاید معتقدم که علت ریزش تشکیلهای دانشجویی به این دلیل است که آنها فقط در فضای سیاسی فعالیت میکنند.
خبرگزاری دانشجو: در گذشته که تشکلهای دانشجویی با مسئله و مشکلی مواجه میشدند برای رفع آن به دیدار علما میرفتند و با مشورت آن را حل میکردند آیا الان هم اینطور است؟ الان اصلا چنین ارتباطی با علما و بزرگان وجود ندارد و وقتی که ارتباطی با بزرگان از حیث معرفتی و اعتقادی وجود نداشته باشد رشدی هم اتفاق نمیافتد. نباید از یک فعال دانشجویی داشته باشیم که در مورد یک موضوع کتابهای زیادی را مطالعه کرده باشد، چون با توجه به فضایی که به وجود آمده یک فعال دانشجویی اطلاعات را به صورت ساندویچی تامین میکند، اما مهم این است که آن منابع فکری که قرار است خوراک فکری را به او برسانند چه منابعی هستند الان کانال ارتباط با علما و بزرگان قطع شده و به رسانهها منتقل شده است و رسانهها هم که، چون فضای خبری و رسانهای را پیگیری میکنند منجر به عمق معرفتی نمیشوند.
خبرگزاری دانشجو: آیا قبول دارید که بدنه اجتماعی و بدنه درون دانشگاه دانشجویی ضعیف و اثرگذاری آن کم رنگ شده است؟ این واقعیتی است که وجود دارد و این مسئله نیز متاثر از دلایل متعددی مانند سیاست زدگی و عدم بازتاب مسائل و مشکلات جامعه در برنامههای تشکلهای دانشجویی است. الان سوژههای اجتماعی متعددی در کشور وجود دارند که مسائل جدی هستند، اما این سوژهها در برنامههای تشکلها بازتاب جدی پیدا نمیکنند مثلا امروز جدیترین مسئله کشور مسئله ازدواج و بحران جنسی در جامعه است، اما سوال این است که آیا تشکلهای دانشجویی به این مسئله جدی میپردازند واقعیت این است که تشکل دانشجویی اصلا در شان خودش نمیبیند که به دنبال این مسائل باشد در حالی که این مسئله یکی از مسائل جدی اجتماعی است.
مسئله اعتیاد، مسئله کودکان کار، مسئله زنان سرپرست خانوار و حاشیه نشینی نیز از دیگر مسائل جدی کشور محسوب میشوند، اما جایگاه این مسائل در تشکلهای دانشجویی کجاست چرا این مسائل در فعالیتهای تشکلها ضریب پیدا نمیکند؟ امروزه آنچه که در فضای جامعه میگذرد با آنچه که در فضای تشکلها اتفاق میافتد خیلی با هم فاصله دارند از این رو نتیجه این رویه این میشود که جامعه همان نگاهی را که نسبت به گروههای سیاسی دارد نسبت به جریان دانشجویی نیز پیدا میکند بدون شک زمانی صدای گروههای سیاسی در میآید که منافع آنها در خطر است با این وجود تشکل دانشجویی نباید این کارکرد را داشته باشد و فقط زمانی موضع گیری کند که یک اتفاق سیاسی در جامعه روی داده است.
موضع گیری به جا در مسائل سیاسی توسط تشکلهای دانشجویی مشکلی ندارد، ولی نباید تمام فعالیتهای تشکل به موضع گیری سیاسی ختم شود.
خبرگزاری دانشجو: تصور این است که نه تشکلهای دانشجویی حرف مردم را میفهمند و نه مردم حرف تشکلها را مثلا جریان دانشجویی نمیتواند در مورد آسیبهای اجتماعی برنامه ریزی و مطالبه گری کند، اما در مورد موضوعات مختلف سیاسی مدام بیانیه میدهند این وضعیت متاثر از چیست؟ از گذشته تاکنون دلیل این وضعیت این بوده که جریان دانشجویی فقط به مسائل سیاسی پرداخته است و این در حالی است که در برخی از شهرها، بالای ۷۰ درصد از صنایع تولیدی تعطیل هستند سوال این است که آیا تشکل دانشجویی نباید از مسئولان آن شهر مطالبه کند؟ آیا جریان دانشجویی نباید تقویت تولید ملی را مطالبه کند؟ آیا نباید از مسئول خودروسازی کشور بخواهد تا در دانشگاهها در خصوص عملکردش پاسخگو باشد و یا نباید از وزرا بخواهد که در خصوص قراردادها توضیح بدهند؟ متاسفانه این نوع مطالبه گریها نه در فضای اقتصادی و نه در فضای اجتماعی در بین جریان دانشجویی وجود ندارد. امروز به غیر از موضوعات سیاسی و امنیتی شاهد موضع گیری تشکلهای دانشجویی در موضوعات دیگر نیستیم و این یک آسیب جدی است.
تشکل دانشجویی انقلابی اگر میخواهد کار جدی انجام دهد باید روی مسائل و سوژههای اجتماعی دست بگذارد، اما چون گسلهای سیاسی در کشورمان همیشه فعال هستند همین مسئله باعث شده که تشکلها هم فعالیتهای خود را در این زمینه دنبال کنند. تشکلهای دانشجویی اگر فعالیتهای خود را در ارتباط با مسائل اجتماعی ساماندهی کتند اتفاقا مخاطب خود را نیز جذب میکنند. این تصویر غلط است که ما فکر کنیم که وظیفه تشکل انقلابی فقط موضع گیری سیاسی است. انقلاب یک گفتمان است و در شئون مختلف اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و مسائل اجتماعی حرف برای گفتن دارد با این وجود وظیفه تشکل دانشجویی این است که اگر میخواهد نیرویی تراز انقلاب و گفتمان آن تربیت کند باید کارکردهای خود را در امور مختلف تقویت کند.
فعال دانشجویی در شرایطی که شاهد غلبه فضای رسانهای هستیم قطعا از این فضا تاثیر میپذیرد وقتی که فعال دانشجویی میبیند که یک برنامه سیاسی هر چند ضعیف در فضای رسانهای ضریب پیدا میکند احتمال اینکه نسبت به برگزاری چنین برنامههایی اقدام کند زیاد است، ولی وقتی که برنامههای اجتماعی در رسانهها ضریب پیدا نمیکنند طبیعی است که به سمت برگزاری این برنامهها نمیرود با این وجود یکی از وظایف رسانه این است که ضریب رسانهای برنامههای اجتماعی تشکلها را افزایش دهد. به هر حال در تفکر سیستمی همه اجزا به هم متصلند و از هم اثر میپذیرند با این وجود وقتی که یک جای کار در فضای رسانه فضای دانشجویی و در فضای سیاسی دچار مشکل شود کل سیستم مختل میشود. رسانه میتواند دغدغهها را در جریان دانشجویی تقویت کند و به این جریان جهت بدهند. البته در فضای تشکل هابعضا حرکتهای اجتماعی انجام شده است، اما چون ضریب رسانهای نگرفتهاند پس دیده هم نشدند مثلا از جمله موضوعاتی که دررسانه دیده نشدند موضوع کارگران آق درهای، کارگران معدن یورت و بحث مبارزه با فساد در شبکه حمل و نقل کشورمان بود البته این را هم باید بگوییم که فضای فعلی جریان دانشجویی در حوزه مسائل اجتماعی نسبت به چند سال گذشته خیلی بهتر است و دغدغه مسائل اجتماعی در تشکلها نسبت به گذشته بیشتر شده است، اما از نیاز انقلاب عقبتر است، چون سرعت نیازهای اجتماعی خیلی زیاد شده است.
قدرت گاهی قدرتی است که در رابطه امام و امت است که در این شرایط وظیفه جنبش دانشجویی به تعبیر شهید بهشتی این است که موذن جامعه باشد، اما اگر ساختارهای برآمده از قدرت ساختارهای حزبی و برآمده از گروههای حزبی است جریان دانشجویی باید استقلال خود را کاملا از جریانهای سیاسی حفظ کند در غیر این صورت به شاخه دانشجویی احزاب و گروههای تبدیل میشود. جریان دانشجویی باید مصلحانه و بر اساس اصول به قدرت حاکم نگاه کند.
خبرگزاری دانشجو: به نظر شما تعهد تشکلهای دانشجویی به حکومت اسلامی از این جهت که توجیه گر شوند برای آنها قدرت آفرین است یا نقطه ضعف محسوب میشود؟ هدف جریان دانشجویی رسیدن به آرمانهای انقلاب است نه کسب قدرت با این وجود تشکل دانشجویی باید در این چارچوب حرکت کند تا آرمانها محقق شوند. جریان دانشجویی باید بداند اتفاقات بدی که در دهه هفتاد روی داد قرار نیست که یکبار دیگر اتفاق بیفتد جریان دانشجویی زمانی که در مسیر تحقق آرمانهای انقلاب حرکت میکند نقطه ضعف یا نقطه قوت دیگر معنا پیدا نمیکند، چون قرار نیست که جریان دانشجویی حرکتی را انجام دهد که برای او نقطه ضعف یا نقطه قوت محسوب شود. در هر حال این جریان فقط باید به وظایفش عمل کند.
جریان دانشجویی باید مراقب باشد تا به توجیهگر کاستیها تبدیل نشود و از مطالبه گری باز نماند البته این مطالبهگری نیز نباید به معارضه گری، مبارزه با نظام و اپوزوسیون بازی منجر شود جریان دانشجویی باید در چارچوب گفتمان انقلاب مسیر خود را طی کند.
خبرگزاری دانشجو: چرا باید تشکلهای دانشجویی انقلابی به مانند تشکلهای دانشجویی غیر انقلابی به شاخه دانشجویی احزاب تبدیل شوند؟ مجموعهای از عوامل در این رابطه دخیل هستند مثلاً تشکلهای دانشجویی انقلابی رسالت دانشجویی خود را درست نشناختهاند و یا نسبت خود را با جریانات سیاسی و سیرت و صورت انقلاب به درستی تعریف نکردهاند. بسیاری از فعالیتها هستند که فعالان دانشجویی پس از اتمام دوره دانشجویی به عنوان حق شهروندی آنها را انجام میدهند و کسی هم به آنها ایرادی نمیگیرد. اما اگر فردی در تشکل دانشجویی یک کارکرد دوگانه را ایفاء کند این نشان میدهد که این فرد رسالت دانشجویی خود را به درستی نشناخته است و نفهمیده که تشکل دانشجویی جایی برای کسب قدرت نیست و نفهمیده که وظیفه او دیده بانی از آرمانهای انقلاب و اذان گویی برای جامعه است؛ البته این وضعیت در بین تشکلهای اصلاحطلب خیلی بدتر است.
خبرگزاری دانشجو: جریان دانشجویی یک پتانسیل قدرت آفرین است مثلا میتواند به آرا جهت بدهد، ساختارها را اصلاح و یک جریان اجتماعی در بین مردم ایجاد کند با این تفاسیر آیا جریانهای سیاسی به دنبال تله گذاشتن برای تصاحب جریان دانشجویی نمیروند؟ یکی از آسیبهای تهدید کننده جریان دانشجویی دست اندازی عناصر سیاسی برای تصاحب جریانهای مستقل دانشجویی است، چون جریانهای مستقل دانشجویی برند خوبی هستند تا به بدنه اجتماعی جهت بدهند و بدنه جامعه هم کاملا به این جریان اعتماد دارد درهرحال دست اندازی عناصر سیاسی و تصاحب جریان دانشجویی میتواند مسائل دیگری مانند دوری از آرمانها و لکنت گرفتن در زمان انتقاد نسبت به جریان سیاسی وابسته را رقم بزند.
مثلاً در جریان افشای حقوقهای نجومی یک طیف دانشجویی به درستی نسبت به این تخلف اعتراض کرد، اما یک طیف دیگر کاملاً ساکت بود، چون به یک طریقی دولت مستقر را برآمده از خواسته خود میدانست با این وجود پس از گذشته چند ماه که مسئله املاک نجومی مطرح شد قضیه کاملا برعکس شد و جای طیفهای دانشجویی با هم جابجا شد و این رویه بسیاری بدی است و نشان میدهد که جریان دانشجویی در بزنگاهها و در زمانی که فساد و تخلفی اتفاق میافتد به جای اینکه اعلام موضع کند و فارغ از چپ و راست بگوید که باید با هر فسادی در هر سطحی مقابله شود در بیان بدیهیات هم لکنت پیدا میکند. این رویکرد نشان میدهد که ارتباطات رسمی یا غیررسمی برقرار شده با جریانهای سیاسی در موضع گیری تشکلها اثر میگذارد و این مسئله جزو زنگ خطرهایی است که باید شنیده شود پس همه فعالان و ادوار جریان دانشجویی بدانند که این مسیری است که به بیراهه میرود.
خبرگزاری دانشجو: آیا میتوان گفت که تشکلهای دانشجویی در هر حال حاضر در دام جریانهای سیاسی افتادهاند؟ نمیتوان گفت که همه تشکلها بلکه بخشی از آنها در دام احزاب سیاسی افتادهاند. مثلا اگر دغدغه یک تشکل دانشجویی این باشد که آیا فلان جریان سیاسی به وحدت میرسد یا نمیرسد این آسیب بزرگی است و اصلا نباید این دغدغه وجود داشته باشد.
نسبت جریان دانشجویی با جریانات سیاسی باید رصدگری و نظارت باشد تا این جریانات در مقابل آرمانهای انقلاب پای خود را پس و پیش نگذارند نه اینکه جریان دانشجویی دغدغه سازوکارهای حزبی جریانات سیاسی چه چپ و چه راست را مورد توجه قرار دهد اگر این اتفاق بیفتد تشکل دانشجویی میشود تشکل اصولگرا یا تشکل اصلاح طلب واینجاست که دیگر در فضای دانشگاه هم مورد اقبال قرار نمیگیرند.
خبرگزاری دانشجو: بچههای امامیه پاکستان و حزب الله لبنان با ایجاد یک ساختار دانشجویی_ اجتماعی در مناطق محروم به مردم خدمات اجتماعی ارائه میکنند با این وجود آیا در مسائل اجتماعی برای تشکلهای دانشجویی کشورمان شانی غیراز شان غیرمطالبه گرانه قائل هستید؟ تشکلهای دانشجوی کشورمان در حال حاضر طبق چارچوبهای قانونی چنین قابلیتی را ندارند، ولی مدل بچههای امامیه پاکستان و حزب الله لبنان مدلی است که میشود روی آن بحث کرد به نظر من این مدل باید در جاهایی اجرایی شود تا ابتدا نتایج آن را بررسی کنیم.
البته اگر ادوار جریان دانشجویی بخواهند با این مدل فعالیت کنند هیچ گونه مانعی ندارند و قطعاً اگر جایی وجود داشته باشد که ادوار بتوانند با توجه به توانمندی و رشدی که پیدا کردهاند در آنجا فعالیت کنند میتوانند موثر باشند. خبرگزاری دانشجو آیا قبول دارید که جریان دانشجویی حرف جدیدی برای جامعه ندارد؟ اصلاً قرار نبوده که تشکل دانشجویی حرف جدیدی ایجاد کند و اگر زمانی هم جریان دانشجویی حرف جدیدی برای گفتن داشته است این حرف جدید متعلق به خودش نبوده بلکه این اساتید بودهاند که محتوا را تولید میکردند با این وجود اگر ارتباط با اساتید قطع شود تشکل دانشجویی هم بی مایه خواهد شد.
خبرگزاری دانشجو: بدون شک آرمانهای جنبش دانشجویی شامل استکبار ستیزی، آرمانخواهی و عدالت طلبی آرمانهای ثابتی هستند، اما اینکه جنبش دانشجویی این آرمانها را چگونه در هر دورهای با مردم به اشتراک بگذارد یک بحث است آیا جریان دانشجویی از این حیث ضعف دارد؟ در فضای فعلی این ضعف وجود دارد، ولی نباید جریان دانشجویی را به طور کامل عامل این ضعف بدانیم، چون اگر بنا باشد که این ضعف وجود نداشته باشد باید عوامل دیگر نیز ضعفی نداشته باشند مثلا آیا اساتید، رسانهها و نهادهای حمایتی ما در این زمینه ضعفی ندارند قطعا ضعف آنها بیشتر از جریانهای دانشجویی است.
خبرگزاری دانشجو راهکار شما برای برون رفت جریان دانشجویی از مسائل و آسیبهای پیش رو چیست؟ بحث تقویت رابطه جریان دانشجویی با اساتید مسئله بسیار جدی است. چون تشکلهای دانشجویی اگر بخواهند حرف نویی داشته باشند نیازمند این هستند که عمق پیدا کنند و این مهم در جریان ارتباط با اساتید حاصل میشود. اگر یک تشکل دانشجویی عمق نداشته باشد این تشکل وقتی هم حرف تازهای را مطرح میکند حرف او نه تنها نتیجهای در بر ندارد بلکه ممکن است حرف ساختار شکنانهای باشد.
نکته دیگر اینکه امروز باید فضاهایی که در گذشته وجود داشتهاند احیا یا تقویت شوند. مثلاً تا چند سال قبل فضای بین مسئولان و تشکلهای دانشجویی یک فضای دیالوگی بود یعنی مسئول در دانشگاه حضور پیدا میکرد و با پرسش و پاسخ به این او و دانشجو دیالوگ برقرار میشد؛ اما الان در خیلی از دانشگاهها فضا به گونهای است که اصلاً دیالوگ شکل نمیگیرد و آنچه که اتفاق میافتد همه مونولوگهای یک طرفهای است که قضاوتها هم از قبل انجام شده با این وجود در این شرایط یک عده سوت و کف میزنند و یک عده هم جنجال میکنن و در نهایت هم معلوم نیست خروجی آن جلسه چه بوده است البته معتقدم که اگر مسئولین به موقع در فضاهای دانشجویی حضور پیدا کنند این اتقاقات کمتر رخ میدهد.
موضوع دیگری که جریان دانشجویی باید آن را مورد توجه قرار دهد تقویت رابطه خود با فضاهای اجتماعی است، چون فضای تشکلها بیش از حد سیاسی است و تنها کارکردی هم که برای آنها تعریف شده کارکرد سیاسی است.
درست است که کارکرد سیاسی کارکرد مهمی است، اما نباید این اتفاق بیفتد که همه کارکردها و کارویژههای تشکلهای دانشجویی موضوعات و سوژههای سیاسی باشد در هر حال امروز مسائل اجتماعی در جامعه ما نسبت به مسائل سیاسی از ضریب بیشتری برخوردار هستند با این وجود جریان دانشجویی باید به گونهای عمل کند که از جامعه عقب نماند.
خبرگزاری دانشجو: برخیها معتقدند که جریان دانشجویی برای ایستادن روی حق باید هزینه بدهد به نظر شما آیا الان اینگونه است یا جریان دانشجویی عافیت طلب شده است؟ جریان دانشجویی اگر نخواهد برای حق هزینه بدهد پس برای چه چیزی باید هزینه بدهد؛ البته اینکه جریان دانشجوی عافیت طلب شده من این را قبول ندارم سوال این است که جنبش دانشجویی برای چه چیزی باید هزینه بدهد معتقدند که هزینه دادن همیشه هم چیز خوبی نیست به نظر من کسی که برای هیچ و پوچ هزینه میدهد نه تنها انسان انقلابی نیست بلکه انسان بی تدبیری است. معتقدم آنجا که پای اصول و حق در میان است باید هزینه داد و تشکلهای دانشجویی هم علیرغم همه ضعفها و کاستیهایی که دارند، اما همچنان پای اصول و حق هزینه میدهند.
خبرگزاری دانشجو: برخی از اقدامات جریان دانشجویی مانند قضیه سفارت انگلیس و یا تحصن مجلس برای نظام هزینه ساز بوده آیا این اتفاقات هزینه ساز جزو ذات جریان دانشجویی است؟ نباید به طور مطلق بگویم که جنبش دانشجویی براینظام هزینه ایجاد کرده است بلکه باید بگوییم که جریان دانشجویی در یک جاهایی اشتباهاتی را مرتکب شده و این کاملاً درست است.
ویژگی جریان دانشجویی این است که وقتی اشتباهی میکند آن را میپذیرد و این هم طبیعت جوانی است.
به نظر من اگر کسی توانست ۱۰ تا گل بزند و از طرفی هم باعث شد که یک گل بخوریم این گل خوردن نباید بهانهای برای تخطئه کردن و تخریب او باشد، اما این اتفاقات در برخی از موضوعاتی که به آنها اشاره کردید در مورد جریان دانشجویی رخ داد حتی یک عدهای برای اینکه این موتور مطالبهگر را خاموش کنند گفتند آن را تعطیل کنید، ولی رهبر معظم انقلاب جلوی آنها را گرفت و این اجازه را ندادند.
اگر جریان دانشجویی در طول چهار دهه از انقلاب اسلامی سه اشتباه را مرتکب شده باشد به نظر من این عملکرد خوبی است و این نشان دهندهی بلوغ فکری بالای جریان دانشجویی است. عملکرد جنبش دانشجویی در مقابل برخی از سیاسیونی که اسم و رسمی هم دارند، اما هر هفته برای انقلاب هزینه درست میکنند عملکرد خیلی بهتری است.