به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، تا وقتی اصلاحطلبان در کنار گود ایستادهاند معمولا انبوهی از شعارهای رنگارنگ دارند اما همین که به میانه میدان گام مینهند انبوهی از تناقضها پدیدار میشود، در دولت دوم اصلاحات یکی از موضوعاتی که توسط تئوریسینهای این طیف مطرح شد این بود که چنان در سیاسیکاری غرق شدهایم که همه چیزمان «توسعه سیاسی» شد و از مسائل اقتصادی غفلت کردیم.
روزنامه اصلاحطلب بهار در سرمقاله خود به انتقاد از نامه اخیر جمعی از چهرههای سیاسی این جریان در حمایت از راهکارهای ارائه شده از سوی رئیس دولت اصلاحات برای برونرفت از شرایط فعلی پرداخت و نوشت: «آیا همین اصلاحطلبان نمیدانند مسئولیت بخش اعظمی که در کشور جاری است با خود آنها است؟ آیا نمیدانند که آنها نه راهحل مسئله، بلکه بخشی از مشکلات و اساسا خود مسئله در کشورند؟ به نظر میرسد که اصلاحطلبان در این نسخه پیشنهادی از نقاطی وارد شدهاند که نقطه ضعف آنها نیز است. به عبارت دیگر بکارگیری این راهکارها در زمان صدارت آنها چه در پاستور و چه در بهارستان کمترین مجال انعکاس را داشته است. همچنین به نظر میرسد که آنها در ارائه این راهکار دچار خطای معرفتی شدهاند و قرار هم نیست که از پیلهای که خود به دور خویش پیچیده اند، بیرون آیند. مروری بر عملکرد هشت ساله دولت اصلاحات بیانگر ادعاهای فوق و نشاندهنده خطای معرفتی آنها است».
این روزنامه در ادامه به ناکارآمدی و ناتوانی اصلاحات در اداره امور کشور اشاره کرد و نوشت: «برای نمونه فراگردهای حیات اقتصادی دولت اصلاحات همانند دولتهای قبل، به رغم افزایش درآمدهای مالیاتی و صادراتی، باز هم بر درآمدهای نفتی اتکا یافت و الگوی دولت رانتیریسم یک پارادایم ثابت در حیات اقتصادی شد.»
بهار در ادامه درباره کنشگری اصلاحطلبان در سپهر سیاست ایران نوشت: «اصلاحطلبان امروز در سپهر سیاست ایران فقط استاد شعارهای روشنفکرانه، مردمفریبی یا همان مردمسواری به جای مردمسالاریاند. فراموش نکنیم که جامعه مدنی رهبر آنها جای خود را به رانتبازی، مدرکگرایی، تخصصستیزی و مسئولیتگریزی..داد. گویی آنها فراموش کردهاند که دست آنها برای مردم رو شده است و زبان اصلاحات مورد نظر آنها قدرت ارتباط با تودهها را نداشت و تنها نخبگان میتوانستند با آن ارتباط برقرار کنند... بنابراین لازم است که تحت این شرایط سکوت اختیار کنند و مشکلات کشور را بیشتر چیزی که است، نکنند. ما را به خیر شما امیدی نیست، لطفا شر مرسانید.»
خطدهی فاسد ارگان دولت به قشر جوان
روزنامه ایران سهشنبهها ویژهنامهای را با عنوان «ایران جوان» منتشر میکند. ارگان دولت تا دیروز که دو شماره از این ویژهنامه طی این هفته و هفته قبل انتشار یافته گفتوگوهایی را با جوانان فعال در کار مدلینگ و تتوکاری و جوانان فعال در کلوبهای بازی یا همان گیمرها منتشر کرده است. دیگر مسائل قشر جوان، سهم بسیار اندکی در این ویژهنامه دارند. طبعا مطالب منتشر شده در این ویژهنامه میبایست پیرامون تبیین و معرفی شایستهترین الگوها، مهمترین دغدغهها و بهترین راهکارها برای شکوفایی و بالندگی یک جوان ایرانی باشد. اگر هم نیست، دست کم خلاف مسلم این مؤلفهها نباشد. آیا نیاز و نگرانی و دغدغه اصلی جوان ایرانی اینهاست که بخواهد مدل شود یا روی پوستش تتو کند و یا قهرمان کلوبها باشد و روی برد در بازی شرطبندی کند؟ چرا ارگان دولت مشکل اشتغال و مسکن و ازدواج جوان را رها کرده و به تتو و مدل و گیم پیله کرده؟ حتی اگر عدهای از جوانان چنین تمایلاتی پیدا کردهاند، چرا باید در ویژهنامهای که به نام «جوان» به جامعه عرضه شده، به جای نگاه آسیبشناسانه و شناساندن روشهای برتر دستیابی ترقی و نشاط و شادی به این مسائل دامن زد و بزرگنماییاش کرد؟ آینده یک جوان گیر تتو و مدل و گیم است؟ اصلا آیا این تصویر جامعی از قشر جوان ایران است؟ امروز جوانان ایرانی به دورافتادهترین روستاها میروند و به محرومان در عرصههای عمرانی، پزشکی، فرهنگی، مذهبی و... خدمترسانی میکنند. جوانان این مرز و بوم با درک موقعیت جنگ اقتصادی به تولید و کارآفرینی میپردازند، مشغول جهاد در عرصههای علمیاند و برای رسیدن به خودکفایی و قطع وابستگی کشور تلاش میکنند. رویشها و موفقیتهایی که غایبان ویژهنامه «ایران جوان»اند.
جالب اینجاست که روزنامه ایران در حاشیه گفتوگوی خود با یک تتوکار، نوشته: «در اینکه تتو و تزریق رنگ به زیر پوست ضرر دارد، شکی نیست تا جایی که کارشناسان از انواع بیماریهای پوستی و سرطان در این زمینه یاد میکنند و هشدار میدهند. اما طرف دیگر ماجرا این است که وقتی فرهنگ رسمی و بخشنامهای، اجازه ظهور و بروز شادی اجتماعی به جوانان نمیدهد، نتیجه، زیرزمینی شدن شادی است؛ گاهی در این حد که بنشینند و طرحی نو برای تتو دراندازند و گاهی در حد دورهمیهای خطرناک. رشد کالای ممنوع یک واکنش طبیعی برای ممنوعیت است. اتفاقی که در خیلی از زمینهها افتاده. فکرش را بکنید چقدر سایتهای کتاب اینترنتی و کتابهای زیرپلهای در این سالها رشد کرده. چرا؟ چون گلوگاه کتاب را سفت چسبیدهایم. چیزی که حتی دولتها هم نسبت به آن شکایت دارند اما گویی کاری از دست کسی برنمیآید. همین اتفاق برای ورود زنان به ورزشگاه نیز افتاده و این ماجرا هربار پیچ و تاب تازهای پیدا کرده.» این هم از استدلال بیپایه ارگان دولت! کنشها و کتابهای فاسد را ممنوع نکنیم چون زیرزمینی میشود!
یا «وکیل مردم» یا «وکیلالدوله»!
روزنامه آرمان در شماره دیروز خود گفتوگویی را با یکی از نمایندگان طیف موسوم به اصلاحطلب با تیتر «اتفاقا استیضاح برای امتیازگیری است»! منتشر کرد.
هفته گذشته، در نشست اصحاب رسانه با علی لاریجانی؛ یکی از خبرنگاران خطاب به رئیس مجلس گفت که مردم از آنچه که امروز به عنوان دستور جلسه یا به عنوان سؤال نمایندگان از وزیران مطرح میشود گلهمند هستند. متاسفانه در این شرایط بد اقتصادی شاهد هستیم که گاه موضوعاتی بیربط با مشکلات امروز جامعه طرح میشود.
در چند شماره قبل با تیتر «مردم درگیر مشکلات اقتصادی، نمایندگان لیست امید نگران استقلال و تراکتورسازی» به این موضوع پرداخت و نوشت که طرح این مسائل وقت مجلس را از موضوع مهم جامعه سلب میکند.
در گفتوگوی دیروز آرمان با پروانه سلحشوری؛ این نماینده لیست امید میگوید: «به نظرم طرح عفو عمومی برای جامعه حال حاضر ایران و شرایط فعلی کشور ضروری است(!!) اما اینکه هیئترئیسه از اعلام وصول آن استنکاف کرده است، به گمانم صحیح نیست، چون روند اعلام وصولها طول میکشد و در نوبت هستند. طرحی یک فوریتی درباره موضوع افزایش سن ازدواج ارائه کردیم که در نوبت قرار گرفت. طرحها در روند بوروکراتیک زمانبر هستند و متاسفانه گاهی طولانی میشوند. ما دو طرح خوب داریم؛ یکی طرح شفافیت آراست که امیدوارم در هفته آینده یک فوریت آن در دستور بیاید و دومی هم همین طرح عفو عمومی است که امیدواریم به سرانجام برسد.» اینها دغدغه نماینده طیف موسوم به اصلاحطلب در وضعیت دشوار اقتصادی است.
این نماینده محترم سری به بنگاههای املاک میزد تا با مشاهده قیمت خانه و نرخ اجارهبها یا با در نظر گرفتن افزایش نرخ بیماری در مورد افزایش سن ازدواج به جمعبندی درست نایل شود.
نکته قابل تامل و البته تاسفانگیز این گفتوگو در پایان آن قرار دارد. آرمان این سؤال را طرح کرده: «طی دو سال نیم گذشته از عملکرد فراکسیون امید انتقادهای زیادی شده است و برخی معتقدند به اندازه کافی انتظارات را برآورده نکرده؛ ارزیابی شما چگونه است؟» سپس سلحشوری به صراحت گفته است:
«ما تلاش خود را انجام میدهیم. اما باید گفت که ما آنطور که باید، نماینده واقعی مردم نیستیم(!!)»
او در ادامه متذکر شده است:«لیست امید هم از نمایندگانی مثل من تشکیل شد که در ابتدا کسی آنها را نمیشناخت و مجبور بودند افرادی را که شناخته شده نبودند برای لیست امید در نظر بگیرند.»
در برابر این اظهارات باید گفت که وظایف نمایندگی مشخص است. آن کسانی هم که در طول همه سالیان گذشته در شمار نمایندگان موفق مجلس قرار گرفتند از ابتدای تولد مهر نمایندگی بر پیشانی آنها نخورده بود و عمل به وظایف نمایندگی و پرهیز از قربانی کردن منافع ملی به پای منافع حزبی آنها را موفق جلوه داد.
ضمن آنکه باید پرسید که او یا خود را در اندازه نمایندگی مردم در مجلس میدانسته و این توان را در خود احساس میکرده و یا نه. که اگر احساس نمیکرده با آمدن عملا به خود و جامعه خود ظلم کرده است. هیچ کدام از نمایندگان لیست امید (از جمله خانم سلحشوری) طرح سؤال از رئیسجمهور را امضا نکردند؛ با آنچه که گفته شد باید به او یادآور شویم که یا باید «وکیلالدوله» بود یا «وکیل مردم».
کنسرت خیابانی راه گریز از مشکلات اقتصادی!
روزنامه ایران دیروز گفتوگویی را درباره «چگونگی تعامل هنر و سیاست» منتشر کرد و در زیرتیتری نوشت: «آیا برگزاری کنسرتهای خیابانی هنرمندان مطرح میتواند راه گریزی برای التهابات سیاسی- اقتصادی جامعه باشد؟»
در این گفتوگو آمده است: «در شرایطی که بهدلیل مشکلات اقتصادی- اجتماعی، جامعه در خطر «افسردگی جمعی» است اخبار خوبی منتشر شد که برخی هنرمندان حاضر شدهاند کنسرتهایی را در مراکز عمومی و خیابانها به صورت رایگان برگزار کنند. این هنرمندی واقعی است که رسالت خود را میشناسد. او حاضر است بر خواستههای خود پا بگذارد و به جامعه امید تزریق کند. زیرا ناامیدی بزرگترین تهدید برای هر جامعهای است.»
مایه تأسف است، در شرایطی که تورم، گرانی و بیکاریگریبان اقتصاد کشور را چسبیده و رکود، قاچاق و واردات بیرویه نفس تولید را گرفته و ارزش پول ملی هر روز در حال سقوط است، ارگان دولت کنسرت خیابانی را راهکار گریز از معضلات معیشتی و اقتصادی معرفی میکند! بیتدبیری و سوءمدیریت آنقدر بر دولت و دستگاههای مسئول سایه انداخته که روزنامه ایران این رویکرد غلط را انتخاب و کنسرت را علم کرده است.