به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، علی اسکندری عضو شورای مرکزی جنبش عدالتخواه دانشجویی امروز سخنران پیش از خطبههای نماز جمعه تهران بود. متن کامل سخنان او به شرح زیر است.
یکی از آرمان های اصلی نظام مقدس اسلامی ما که از ابتدا همراه نام انقلاب پویا بوده جمهوریت است و امروزمیخواهم به حد مقدور حول این موضوع صحبت کنم. اما جمهوریت شامل دو بخش حق مردم و نقش مردم درحکومت است . متاسفانه در حال حاضر نقش مردم در جمهوریت به صرف حضور در راهپیمایی وشرکت در انتخابات تقلیل یافته. البته ما منکر اهمیت این دو مورد نیستیم لکن دایره جمهوریت را گسترده تر از این میبینیم و معتقدیم مشکلات کشور حل نخواهد شد مگر با در نظر گرفتن جمهوریت با تمام و ابعاد و گستردگی آن. همچنین مهم ترین ابزار در گفتمان مقاومت که رهبری فرمودند؛ نقش دادن به مردم است ،همان طور که مقاومت در عرصه های خارجی تلاش دشمنان را بی اثر کرد باعث میشود مفسدین داخلی هم قدم از قدم برندارند. عده ای پس از انقلاب به دنبال این بودند که تمامی مسئولیت ها را از دوش مردم بردارند و مشارکت مردم در تصمیم گیری ها را به اقل ممکن برسانند و گفتند خب دیگر انقلاب کردید ، حکومت را به ما تحویل دهید و به خانه های تان بروید تا مردم دیگر خود را در مقابل نظام مسئول نبینند. این تفکرهمیشه به دنبال آن است که مردم را با چیز های بی اهمیت سرگرم کند تا بتواند خودش به چپاول ملت برسد. و آنقدر این جریان بر کشور سیطره یافته که عملا صدا وسیما را به رسانه ای برای بسط اهداف خودش تبدیل کرده ، و با سرگرم کردن مردم به سلبریتی های ساختگی و برنامه های سرگرمی حتی بعضا تقلیدی از ماهواره ، برای مردم ، زایمان فلان بازیگر یا اشتباه داوری فلان مسابقه فوتبال را مهم تر از مسائل اصلی کشور نشان میدهد. و علاوه بر این نه تنها کمترین اهمیتی به نظرات رهبری در مقوله برنامه سازی نمیدهد بلکه همه تلاشش را در جهت عکس آن انجام میدهد.
اما در برابر آن عده که بدنبال محدود کردن نقش مردم بودند امام و رهبری بدنبال این بودند که نقش مردم را در تمام عرصه ها گسترش دهند. آن عده به دنبال این بودند که حواس ما و شما را با دعوا های سیاسی پرت کنند یک بار دعوای چپ و راست راه انداختند و دهه ی بعدی دعوای اصولگرا اصلاح طلب و بعدترش دعوای وحدت جمنایی و لیست های تَکراری و میخواستند بازی های سیاسی را بجای جمهوریت جا بزنند و فرهنگ انقلاب را نادیده بگیرند و قطعا در نگاه اصیل فرهنگ بر سیاست تقدم دارد اما فرهنگ یعنی چه یعنی همین جمهوریت ، یعنی تقدم اراده ی مردم و آدم ها بر ساختار ها و کارگزاران حتی از نوع فاسدش.
جمهوریت یعنی حکومت همه باهم. در صورت احیا این جمهوریت هیچ آدم و جریان سیاسی ای نمیتواند جلوی حرکت مردم را بگیرد. بنی صدر که دست نشانده ی اعظم غرب و سیاست بود و پدر جد همه بچه بنی صدر ها وغربزده های ی فعلی ، همین مردم بیرونش کردند همچنین شاه و صدام و مابقی خائنین را . دیگر این چهار تا تازه به دوران رسیده و اشراف خسته که جای خود دارد اما شرط دارد که شرطش همان پیاده شدن جمهوریت است. آیه ی قرآنی که تشکل ما هم آن سرمشق خود قرار داده میفرماید انا ارسلنا رسلنا بالبینات و انزلنا معهم الکتاب و المیزان لیقوم الناس بالقسط. میفرماید که پیغمبران آمدند که به همراه مردم عدالت و قسط را برپا دارند و جامعه عادل تشکیل دهند که این خود حکایت از نقش مردم دارد . و اما قسط یعنی چه؟ قسط یعنی تلاش برای احقاق حق دیگران و این متفاوت است با این که هرکسی به دنبال حق خود باشد. این که هر کسی به دنبال حق خود باشد که کار خاصی نیست، هنر انبیا آن بود که مردم را برمی انگیختند که تمام تلاششان را برای احقاق حقوق دیگران و احیای جامعه ی توحیدی بگذارند. و این همان جمهوریت است در بخش های مختلف باید پیاده شود.
عده ای میخواهند جا بیاندازند که بسیجی خوب یعنی بسیجی سر به زیر و میگویند که "آسه برو آسه بیا که گربه شاخت نزنه" در صورتی که آموزه های اسلامی ما به ما می آموزد که کلکم راع و کلم مسئول و به قول بزرگی جامعه ما جامعه ی گوسفندا نیست بلکه جامعه ی فضول هاست . در جامعه اسلامی همه مردم بفکر همدیگرند ، همه مردم بدنبال هدایت هم اند و همه مردم خود را در مقابل حکومت مسئول میبینند و نمیگذارند که کوچکترین انحرافی صورت بگیرد .در ابتدا قبل از آن که نقش هایی که من و شما در مبارزه با فساد داریم را بیان کنیم تشریحی از وضعیت فساد در کشور را مطرح میکنیم .
عده ای خیال میکنند که بله فساد کل کشور را گرفته و دیگر نمیشود کاری کرد در صورتی که قطعا این فکر اشتباه است و ذره ای تطابق با واقعیت ندارد و بیشتر القا و بازی رسانه ای است و القای کسانی است که میخواهند از اینوضعیت نفع خودشان را ببرند. البته که ما در مبارزه با فساد رشد کردیم و البته که فساد کمتر شده و اصلا قابل مقایسه نیست با فساد قبل از انقلاب و حتی در مبارزه بافساد نیز در همین چند سال اخیر رشد کردیم . اما آیا به وضعیت مطلوب رسیدیم ؟ قطعا جواب خیر است . مشخصا نسبت به وضعیت آرمانی بسیار عقبیم .مثلا هر بار که شما اخبار را میبینید باید منتظر باشید که داماد فلانی و پسر آن یکی دیگر و مسئول فلان جا و معاون رئیس جمهور قبلی و رئیس سابق قوه قضاییه پرونده ای از فساد دارد که یا ثابت شده و یا در حال رسیدگی است . خب عده ای میگویند هیچ کس هیچی نگوید و همه سکوت کنیم که یک وقتی کسی نا امید نشود . اما به نظر ما تعریف این کسانی که اینگونه حرف میزنند از امید و نا امیدی بسیار سطحی است و امید را آن میدانند که کسی بویی از فساد نبرد حال آنکه این کار فقط موجب آرامش خاطر فاسدین است . اما امید واقعی آن است که مردم ببینند فساد را و ببینند اهتمام نظام بر مبارزه با فساد را نه اینکه عده ای خود را بخواب زنند به خیال آنکه نگذاریم با رو شدن مفاسد مردم نا امید شوند .
در کنار این تعریف از امید و ناامیدی رهبری نیز دو گانه ای تحت عنوان امید صادق و کاذب را مطرح میکنند و بر اساس فهم ما امید صادق را نشان دادن دستاورد های واقعی و حقیقی انقلاب به مردم میدانند. و واقعا در این حیطه یعنی نشان دادن پیشرفت هایمان بسیار عقبیم.
برای این امر اما از صداوسیمایی که همه دغدغه اش اثبات یا رد خطای داوری در فلان مسابقه فوتبال است توقعی نمیرود اما قطعا از ستاد نماز جمعه توقع است که این تریبون را به جای آن که یا تبدیل به روابط عمومی ارگان ها و نهاد های مختلف بکند یا محلی برای اصحاب همیشه صاحبِ تریبون؛ چهار نفر از اساتید موفق رشته های مختلف را بیاورد تا مردم را با پیشرفت های نظام آشنا کنند. یا مثلا جوانانی که در شرکت های دانش بنیان یا در بخش های دولتی موجب تحول های عظیم وپیشرفت های شگرف شده اند را بیاورند تا دستاورد ها و پیشرفتشان را روایت کنند.
اما چه بگوییم که گویا از همین ستاد نماز جمعه هم نمیشود توقع داشت زیرا معمولا وقتی یکبار حرف حساب از این تریبون زده میشود همان یک بار میشود بار اول و آخر. اگر حرف حق از زبان رحیم پورها باشد او را حذف میکنند.
اگر شعر حقی در نماز عید فطر باشد او را حذف میکنند اگر خود امام جمعه حرف حقی بزند بعضا با او برخورد میشود این که نشد ستاد نماز جمعه . گفتیم فرد جدیدی آمده و میخواهد ستاد را متحول کند و بشود امام جمعه و شنبه و یکشنه و کل هفته بعد دیدیم نه برای مردم مستضعف تهران اتفاقی رقم خورد نه در مورد موضع گیری های مسائل اصلی کشور. البته برای ستادی که رحیم پور ها و مطیعی هارا حذف میکند دیگر حذف من دانشجو که کاری ندارد از سال دیگر ما هم حذف میشویم خب این که مهم نیست این مهم است که شما بدانید چه کسانی یکی از اصلی ترین شاهرگ های نظام یعنی نماز جمعه دستشان است کسانیکه با ذره ای اخم دولت و مجلس و بقیه عقب نشینی میکنند.( اما در باب امید گفتیم یک بخش از این امید و پیشرفتدر مورد مسائل کمّی است مثل پیشرفت های موشکی و کشاورزی و نانو و بسیاری موارد دیگر اما آن بخش مهمتر و اصلی تر آنی است که توانسته این جوانان را فعال کند این مردم رافعال کند پیشرفت اصلی آن کارمند گمرکی است که میتواند جلوی بی ادبی یک نماینده بایستد و فلان فسادی است که با پیگیری چهارتا دانشجوی جلویش گرفته میشود و مردمی ایست که با یک کمپین مقابل بی قانونیه یک شرکت بزرگ می ایستند؛ این ها پیشرفت های اصلی نظام است ، نه تعریف فلان خبرگزاری از امید و پیشرفت که دستاورد انقلاب را برداشت شلغم چند کیلویی میداند در حالیکه دستش در مبارزه با فساد خالی. اما راه حل برای مبارزه با این مفاسد پی در پی اقتصادی چیست آیا ستاد و نهاد و کمیسیون کم درست کردیم برای مبارزه با فساد آیا رهبری پیام مبارزه با فساد ندادند؟ کو گوش شنوا؟ نه تنها این ستاد ها و نهاد ها و کمیسیون ها موفق نبودند بلکه بعضا خودشان بخشی از این فساد شدند اما به راستی راه حل واقعی چیست؟ راه حل ما اینه که تا موقعی که به مردم نقش واقعی ندهیم در راه مبارزه با فساد هیچ پیشرفت ملموسی نخواهیم کرد و تا موقعی که مردم بازیگر اصلی نباشند همه ی این ستاد ها کمیسیون ها و ما بقی فعالیت ها محکوم به شکست هستند. آسیب شناسی ما این است که دقیقا مشکل اصل این است که مردم هیچ جایی ندارند. شما ببینید یک مورد در لواسان اتفاق افتاد که چند جوان حزب الهی واقعی رفتند و پیگیر صحبت رهبری مبنی بر فساد در آن جا شدند و ابعاد فساد مشخص شد با دختر وزیر برخورد شد و حتی باب اصلاح قانون هم باز شد اما سوال این است که آیا فقط لواسانات است قطعا خیر، در جای جای این کشور عده ای سود جو در حال کوهخواری و رود خواری و جنگل خواری هستند چگونه میتوان جلوی این حجم از فساد را گرفت؟ آیا باز میخواهیم پلیس ساختمان بگذاریم ؟ خب قطعا دردی دوا نمیشود. اما به نظر ما نیاز داریم به یک سازمان مردمی مبارزه با فساد که هم بازوی پژهشی دارد و هم حقوقی و مالی و رسانه ای، تنها راه مبارزه با فساد احیا جدی امر به معروف و نهی از منکر اجتماعی است. برای مثال اگر این فرهنگ و البته سازو کار های قانونی اش را جاانداخته بودیم هر حسابداری در هر جایی برای خود نقشی قائل بود اولین فیش نجومی را که میدید اول امر به معروفشخصی میکرد بعد به نهاد ها گزارش میداد و بعد افشا میکرد دیگر شاهد این همه تضییع بیت المال از یک طرف و ازطرف دیگر لطمه به آبروی نظام نبودیم.) همین جا نکته ای هم به رئیس محترم قوه ی قضاییه میگویم شما که در صحبت هایتان مردم بسیار اهمیت دارند باید در عمل هم همینطور باشد برای مثال در این آیین نامه نظارت بر اموال مسئولان که جدیدا رئیس محترم قوه قضاییه ابلاغ کردند باز مردم در آن نادیده گرفته شده است البته مشکل از قانونی است که مجمع تشخیص تصویب کرده ولی توقع میرود رئیس محترم قوه قضاییه پیگیری کند و بند مردمی بودن را به آن اضافه کند چرا؟ مگر مردم نامحرم اند؟ چرا مردم نباید بدانند مسئولانشان چقدر مال و اموال دارند و این اموال را از کجا آورده اند؟ اصلا اگر مردم را نادیده بگیرید که باز این آیین نامه هم به سرنوشت همان ستاد ها و کمیسیون های فعلی دچار میشود و در نهایت مثل قبلی ها به فراموشی سپرده میشود و خودش میشود یکی از کانون های فساد ولی وقتی مردمی شد همیشه پویا و زنده است. وقتی همه بازرس شدند دیگر فلان وزیر نمیتواند اموال و کارخانه های کشور را مفت بفروشد و کسی نفهمد و فلان وزیر دیگر نمیتواند پس از ۵ سال وزارت و نساختن حتی یک خانه برای مردم دمش را روی کولش بگذارد و برود ، تازه بعد هم در کمال وقاحت در مورد نگرانی برای آینده ایران در دانشگاه صحبت کند. فلان وزیر بهداشت نمیتواند چندین هزار میلیارد پول مرد را هدر بدهد و بعد هم فرار رو به جلو کند. رئیس شان هم قربانش بروم کلا کشور را ول کرده و معلوم نیست اصلا مملکت دولتی دارد یا نه . اگر همه بازرس بودند و همه مسئولیت برای خود قائل بودند دیگر اینگونه رئیس جمهور نمیتوانست هر از چند گاهی جکی بگوید به ریش کل مردم بخندد و هر دفعه به بهانه ای حاشیه سازی کند چون اگر همه فعال بودند با اولین برخورد اینچنینی چنان سیلی ای از مردم میخورد که تا آخر دوره اش یادش بماند که هیچ کس حق تمسخر مردم شریف و عزیز ایران را ندارد ولی وقتی میبیند که هر کار میخواهد میکند و کسی هم کار به کارش ندارد خب او هم کار خودش را میکند( همه ی مردم باید بازرس باشند همه باید به فکر محله و شهر و کشور و جهان خود باشند یک مسلمان وظیفه اش همین است که از همسایه اش تا دور ترین نقطه ی دنیا را به فکر باشد که کسی به کسی ظلم نکند و بدترین ظلم ها ظلم به نظام اسلامی است و این فساد ها و اتفاقات ضربه به وجهه ی نظام اسلامی میزند )در سیاست هم همینطور است اگر آرمان ها و اصولمان مردمی شد آن موقع در سیاست هم پیروز میشویم الان دیده میشود بازعده ای دنبال مذاکره با آمریکایی ها هستند و جدیدا هم آمریکا دست نشانده ها و در آسیا و اروپافرستاده که میانجی گری کنند میان ما و شیطان بزرگ الان این هشدار را میدهیم این که رهبری انقلاب گفتند مذاکره نمیکنیم کافی نیست و باید تمامی امت انقلابی صدای رهبرمان را با ادله ی محکم و قاطع به تک تک افراد جامعه برسانیم . هر مسجد و هر پایگاه بسیج بشود یک پایگاه مبارزه با فساد یک پایگاه تبیین چرایی عدم مذاکره با آمریکا و عدم خوشبینی به اروپا و الا آن عده ای که بدنبال فریب هستند دوباره همانطور که توانستند جام زهر قطعنامه را به امام بنوشانند و جام زهر برجام را نوشاندند همانگونه هم جام زهر مذاکره مجدد با آمریکا را می نوشانند. مگر قبل از همین مذاکرات هسته ای رهبری بارها نفرمودند که بدبین هستم و چه و چه اما تا وقتی مطالبه ی رهبری تبدیل به مطالبه ی عمومی و مردمی نشود نمیتوانیم از عزت و استقلال و آرمان هایمان دفاع کنیم .در نهایت میگوییم همه ی قوا و مسئولین باید راه را برای ورود مردم به عرصه ها ی مختلف باز کنند و این هم باید مطالبه ی عمومی شود از همه ی قوا.
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته