به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو،
حافظه تاریخی ملت ایران پر است از سرودهای انقلابیای که شاید بسیاری از مخاطبان نام سرایندگان و خالقان آنها را ندانند. هر چند خالقان این آثار نیز خود هیچگاه در قید و بند این نبودند تا از طریق این محصولات به معرفی خود بپردازند و اساسا فضای مخلصانه و مجاهدانه سالهای ابتدایی پیروزی انقلاب اسلامی نیز به شکلی بود که بسیاری از فعالان آن دوره هیچگاه به فکر مطرح کردن نام خود نبودند.
اما همه اینها باعث نمیشود نسل جدید از شناختن چهرههای موثر آن دوره غافل شوند. «برخیزید» تلاشی برای معرفی یکی از همین چهرههای موثر اما کمتر شناختهشده است. حمید شاهنگیان از جمله هنرمندانی بود که درتظاهرات روز ۱۷ شهریور تهران نیز حضور داشت و بعدها به شکل تجربی و از روی دغدغههای شخصی که داشت وارد مسیر خلق سرودها و ترانههای انقلابی شد.
شاهنگیان از آن دسته مبارزان انقلابی بوده که حکم ارتش یک نفره را داشته است. او برای حفظ یاد و خاطره شهدای 17 شهریور در دورهای که خفقان و دیکتاتوری رژیم پهلوی به اوج خود رسیده بود، به تنهایی همه کارهای مربوط به تولید و ضبط سرود 17 شهریور را انجام میدهد؛ اتفاقی که با توجه به امکانات محدود آن دوره، اتفاقی خاص و قابل توجه بود.
«برخیزید» مروری بر خاطرات شاهنگیان از دوران کودکی و دانشجویی و پیش از ورود به مسیر مبارزه تا دوران پر از تلاش مبارزاتی و سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی است.
نکته جالب توجه در ارتباط با این کتاب، نه فقط تجربه شاهنگیان از فعالیتهای مخفیانه انقلابی در سالهای دیکتاتوری پهلوی، بلکه خاطرات او به عنوان یک دانشجوی مذهبی از تجربه حضور در دانشگاههای آمریکا در آن دوره است؛ دورهای که در آنجا دانشجویان مذهبی از یک سو و دانشجویان کمونیست و پیروان سایر تفکرات مبارزاتی نیز هر کدام به نحوی در حال برنامهریزی برای مبارزه با رژیم پهلوی بودند.
اما گذشته از این ویژگی جالب توجه، قطعا بهترین و خواندنیترین بخش کتاب، خاطرات همکاری حمید شاهنگیان با مرحوم حمید سبزواری پدر شعر انقلاب است. همکاری این دو در کنار صدای ماندگار محمد گلریز، سازنده بخش بزرگی از خاطرات موسیقایی مردمی است که تجربه زیستن در سالهای ابتدایی پیروزی انقلاب اسلامی را داشتند.
«خمینی ای امام»، «برخیزید ای شهیدان راه خدا»، «نصرمنالله، ۱۷ شهریور» و «۱۳ آبان» بخشی از مهمترین این آثار هستند که نه فقط در آن دوره، بلکه در زمان کنونی نیز در میان بسیاری از جوانهایی که تجربه زیست در آن دوره را نداشتند هم حفظ شده است.
در بخشی از این کتاب در ارتباط با چگونگی شکل گرفتن یکی از سرودهای انقلابی در ذهن حمید شاهنگیان و خلق آن میخوانیم: «در گیرودار تظاهرات و رویاروییهای مردم با نیروهای نظامی، همیشه با خودم فکر میکردم این سربازها چرا به مردم تیراندازی میکنند؟ چرا مردم را میکشند؟ مگر اینها از این ملت نیستند؟ چرا متوجه نیستند؟ چرا نمیفهمند نباید این کار را بکنند؟ اصلا شعارهایی مانند «برادر ارتشی، چرا برادرکُشی؟» که عمومی شد، دلیلش همین نگاه از سوی مردم بود دیگر. به این نتیجه رسیدم باید به سربازها هم در کارهای فرهنگیمان توجه کنیم. مخصوصاً درباره خود آنها هم باید کاری انجام داد. نتیجه این شد که سرود «سرباز» را در محرم (آذر) سال ۱۳۵۷ ساختم. در این سرود، روی سخنم با سرباز بود. داشتم با او صحبت میکردم. به او میگفتم که تو هم بیا و به مردم ملحق شو تا با همدیگر بتوانیم از پس این نظام جابر بر بیاییم: «بیا سرباز، ای برادر رشیدم/ بیا سرباز، ای امیدم// بیا سرباز که گر به جمع ما درآیی/ بدمد صبح سپیدهدم// شبی به خانهها گذر کن/ به اشک مادران نظر کن تا بینی// نشان ز ماتم جدایی/ ز گُلبنی که غنچههایش برچینی». «برخیزید» با تلاش روحالله رشیدی نوشته شده و محصول واحد تاریخ شفاهی دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی است که انتشارات «راه یار» آن را در 208 صفحه منتشر کرده است.
منبع: وطن امروز