اکنون متوسط قیمت مسکن در شهر تهران ۲۳ میلیون و ۱۰۰ هزار تومان است، بنابراین با تسهیلات ۱۶۰ میلیون تومانی خانهاولیها میتوان ۶ متر و ۹۰ سانتی متر مسکن خریداری کرد.
به گزارش گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو، خرید خانه با دریافت وام مسکن یکی از راههایی است که از گذشته تا کنون مطرح بوده، البته به نظر میرسد این راهکار امروزه کارایی خود را از دست داده و دیگر نمیتواند دردی را از خانوارها دوا کند. اکنون متوسط قیمت مسکن در شهر تهران ۲۳ میلیون و ۱۰۰ هزار تومان است، بنابراین با تسهیلات ۱۶۰ میلیون تومانی خانهاولیها میتوان ۶ متر و ۹۰ سانتی متر مسکن خریداری کرد. البته این تسهیلات از خرداد ماه امسال منقضی شده و هنوز بانک مرکزی تصمیمی برای پرداخت این وام برای متقاضیان اتخاذ نکرده است. در این میان برخی از کارشناسان معتقدند اگر قرار است صندوق پسانداز مسکن یکم بار دیگر احیا شود باید مبلغ آن را افزایش دهند و از سوی دیگر نرخ سود آن کاهش یابد.
اینروزها افزایش چشمگیر قیمت مسکن، خرید خانه را برای اکثر خانوارها، به ویژه پایتختنشینان به یک رویای دستنیافتنی تبدیل کرده است. تلاطمهای قیمت در بازار مسکن و رشد قیمت خانه باعث شد که بیشتر خانوارها توان قدرت خرید خود را از دست بدهند و حالا دیگر جنبوجوشی برای خرید و فروش در این بازار دیده نمیشود. اما اینکه چگونه میتوان معضل خرید خانه را برای خانوارها حل کرد پرسشی است که با پاسخهای متفاوتی همراه است. عدهای وام مسکن را یکی از راهحلهای خروج از این وضعیت میدانند و معتقدند که با افزایش سقف وامهای خرید مسکن میتوان افراد را یک قدم به رویای خرید خانه نزدیکتر کرد. از سوی دیگر بسیاری از کارشناسان افزایش سقف وام خرید مسکن را راهحل مناسب برای رونق بخشیدن به بازار نمیدانند و معتقدند که دولت باید به دنبال راهحلهای کاربردی برای گذر از شرایط پیشآمده در بخش مسکن باشد. چراکه وامهای خرید مسکن شکاف بهوجود آمده در میان توان خرید مصرفکننده و قیمتهای موجود در بازار مسکن را پر نمیکند و این در حالی است که بازپرداخت چنین وامهایی برای اقشار ضعیف جامعه خود یک معضل اساسی است. آلبرت بغزیان، استاد دانشگاه و کارشناس مسائل اقتصادی با اشاره به بیتاثیر بودن وامهای مسکن برای خانهدار شدن اقشار ضعیف جامعه گفت: هیچ جایی از دنیا دیده نمیشود که مشکلی برای بازار مسکن به وجود بیاید و چالشها را با وامهایی همچون وام مسکن حل کنند. مشکل ما افزایش هزینه ساخت بوده و نباید انتظار داشت که وامهای مسکن بتواند این مشکلات را سامان دهد.
افزایش نرخ ارز در هزینه ساخت مسکن تاثیر دارد
این استاد دانشگاه با اشاره به تاثیر افزایش نرخ ارز در هزینه ساخت مسکن ادامه داد: هنگامی که افزایش نرخ ارز باعث افزایش قیمت مصالح ساختمانی میشود طبیعی است که این افزایش پیشرو افزایش قیمت تمامشده هر متر از خانه باشد. متاسفانه افزایش هزینه تولید باعث گرانی خانه خواهد شد، این در حالی است که درآمدها نسبت به این هزینهها افزایش نیافته البته ما موافق افزایش درآمدها نیستیم، بالعکس باید هزینههای تولید را کاهش دهیم تا مسئله گرانی سامان یابد.
بغزیان در بخش دیگری از صحبتهایش به ناتوانی اقشار ضعیف جامعه برای بازپرداخت وامها اشاره کرد و در این خصوص گفت: حتی ما اگر بخواهیم ۵۰ درصد مبلغ خرید یک خانه را وام بدهیم هم نمیتوانیم این تصور را داشته باشیم که قشر ضعیف خانهدار شود، چراکه بازپرداخت این وام خارج از توان اقشار کم-درآمد است و تنها افرادی به دنبال این وامها میروند که توان مالی بالایی داشته و برای پسانداز به سمت خرید خانه کشیده میشوند. بنابراین راهحل خانهدار کردن چنین وامهایی نیست، ما باید توجه داشته باشیم که وام مسکن به معنای کاهش قیمت نبوده و نمیتواند رویای خانهدار شدن را برای افراد محقق کند.
از وام مسکن تا وام کرونایی
عدم تناسب میان وامها و نیازهای جامعه تنها به مسکن محدود نمیشود و ما شاهد نمونههای زیادی از کمکهای دولت در قالب وام بودیم که هیچکدام آنطور که باید و شاید نتوانسته مشکلی را حل کند. وام کرونا از جمله وامهایی بود که بسیاری از تحلیلگران مبلغ آن را متناسب با زیان ناشی از شیوع این ویروس نمیدانستند. بنابراین پرداخت وام و میزان تناسب آن با نیاز جامعه چالشی است که برای اقشار مختلف جامعه وجود دارد و تا کنون راهحلی برای آن پیدا نشده است. سیاوش غیبیپور، اقتصاددان با اشاره به فرآیند تخصیص تسهیلات به متقاضیان گفت: اصولا در کشورهایی که تورم بالایی دارند به لحاظ منطق عددی و رقمی وام سودآور خواهد بود چراکه وامها با هر نرخی که باشند از نرخ تورم سالیانه کمتر است و این یعنی وام-گیرنده از دریافت تسهیلات سود میکند. ولی در شرایطی که منابع بانکی محدود است و متقاضی برای دریافت زیاد، فرصت از نفرات بعد گرفته خواهد شد و دست بانکها برای پرداخت وام به افراد بسته میشود. برای اینکه این کمبود جبران شود دولتها در غالب درصد یارانه، بخشی از یارانه وامهای خاص مثل وامهای کمیته امداد، بهزیستی، مساغل و... را که هدفمند است در اختیار متقاضیان قرار میدهند. این یارانه در قانون بودجه هرسال پیشبینی شده است و یک سقف مشخص دارد.
غیبیپور با اشاره به فاصله میان حقوق و درآمدها ادامه داد: اکنون یک گسل در اقتصاد ما ایجاد شده است که بر اساس آن فاصله میان حقوق ماهیانه با دخل و خرج خانوارها بیشتر شده و نسبتشان با یکدیگر هیچ همخوانی ندارد. این چالش ناشی از تورم و تحریم بوده و تا زمانیکه چنین فاصلهای وجود داشته باشد اقشار ضعیف برای گذران زندگی با مشکل روبهرو هستند.
وامهای مسکن کمتر از ۱۰ درصد ارزش یک واحد آپارتمان را در کلانشهرها پوشش میدهد
این اقتصاددان با بررسی میزان تاثیر وامهای مسکن در ساماندهی مشکلات بازار گفت: اکنون وامهای مسکن کمتر از ۱۰ درصد ارزش یک واحد آپارتمان را در کلانشهرها پوشش میدهد. این مسئله ریشههای تورمی و ساختاری داشته و اگر قرار باشد میزان این وام بیشتر شود باز هم نمیتواند مشکلی را از بازار حل کند چراکه به دلیل عدم تناسب میان حقوق و هزینهها، دست اقشار ضعیف به این وام نمیرسد و این وام به سمت افراد پردرآمد میرود.
وام کرونایی چاره حل مشکلات نیست
وی پرداخت وامهایی همچون وام کرونایی را چاره حل مشکلات ندانست و دراینباره گفت: وامهای کرونایی که جزو وامهای خاص بوده منتقدان بسیاری دارد و چالشهای آن به همان مشکلات ساختاری باز میگردد. تمام مشاغلی که تحت تاثیر شیوع این ویروس قرار گرفتهاند حتی با تنفس ۶ ماهه و یکساله نمیتواند چالشها را حل کند و چاره مشکلات صاحبان مشاغل باشد. شرایط تورمی، تحریمی و کرونایی باعث شد تا پرداخت اینگونه وامها بیتاثیر باشد و ما برای حمایت باید به دنبال راهکارهای مناسبتری باشیم.