گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، سبحان مرادی؛ بی شک توهین به پیامبر بزرگوار اسلام که پیام آور کرامت، انسانیت،مساوات و مهربانی برای جامعه بشری بود، قلب هر انسانی را به درد میآورد. امروز شاهد رفتار دوگانه غرب هستیم؛ آزادی بیان و دموکراسی برای خود، و توهین و حمایت از دیکتاتورهای منطقه، بخش کوچکی از این دوگانگی است.
وقتی تروریسمِ اقتصادی را می بینند و دم نمی زنند، تحریم غذا و دارو را می بینند و دم نمی زنند، جنایات جنگی را می بینند و دم نمی زنند، ترورهای بیرحمانه را میبینند و دم نمیزنند اما: توهین به ساحتِ وجود مقدسی را که مهربانی ،انسانیت، مساوات بین زن و مرد قطع نظر از نژاد ،رنگ ،ملیت، قومیت، زبان تنها با عنایت به عدالت اجتماعی را به دنیا هدیه داد(۱)، در حالی که این واژه ها در اروپا هنوز شکل نگرفته بود، آزادی بیان می دانند.
توهین به پیامبرِ قریب به دو میلیارد مسلمان را آزادی بیان می دانند اما بررسی هلوکاست نتیجهای جز زندان نخواهد داشت. باید دانست اینکه در کشوری اروپایی به پیامبر اسلام و مسلمانان توهین شود،موضوع جدیدی نیست و حافظه ما اهانت های گذشته آنان را از یاد نبرده است؛ آنچه اهمیت دارد این است که این اقدامات زشت و زننده در سایه سکوت و تفرقه رهبران برخی از کشورها اسلامی انجام می گیرد که با گذشت روزها حتی شاهد محکوم کردن این اقدام توسط آنها نیستیم، اگر سکوت برخی دولت های مسلمان به قهر تبدیل شود و هزینه های ممکن بر اهانت کننده گان تحمیل شود آیا شاهد چنین اقداماتی خواهیم بود؟ آیا توهین به مقدسات مارا آزادی بیان می پندارند؟
در میان سکوت رهبران کشور های اسلامی؛ گویا پاسخ رهبر انقلاب اسلامی ایران تنها پاسخ درخور اشاره است آن هم نه برای دولت مردان فرانسه، و نه برای سیاست مداران و نه اهانت کنندگان، بلکه مخاطب وی جوانان و آینده سازان این کشور به منظور پرسشگریِ جدی از این واقعه تلخ است آن هم به روشِ جدال احسن؛ یعنی استفاده از مقبولات طرف مقابل برای احتجاج! اینکه چرا توهین به مقدسات و پیامبران الهی را آزادی بیان معنا می کنند؛ اما اجازه تحقیق علمی در مورد هلوکاست نمی دهند، نکته نغز و پرمغزی است که تناقضآمیز بودن نظر و عملِ دولتمردان فرانسوی را آشکار می کند.
تاریخ فرانسه با آزار و اذیت میلیون ها الجزایری و کشتار میلیون ها آفریقایی و استعمار دیگر ملت ها همراه بوده، آیا توهین به مقدسات هم باید به تاریخ این کشور اضافه شود؟ مسلماً چیزی جز این انتظار نمی رود. چرا که تمدنی که بر مبنای تمتع هر چه بیشتر از مادیات بنا شده است و هستی را محصور به ماده و این جهان می داند، نمی تواند به فراسوی محسوسات بیاندیشد، و قدسیت زدایی از سامانِ سیاسی_اجتماعی برای این تمدن، ذاتی است و صدالبته تنها گروهی که قادر به تغییر رویه در این کشور هستند، جوانان این کشورند.
بهمین خاطر، رهبر انقلاب وجدانِ بیدار نسلِ جوان را مورد تخاطب قرار می دهد زیرا اقتضای جوانی، حرّیت است. جوانان فرانسوی خود را در کشوری می بینند که از آن به عنوان مهد دمکراسی یاد می شود، ولی از ابزار رسانه و قدرت تبلیغاتی این کشور گاه بی گاه برای تخریب اسلام استفاده می کنند، بدون اینکه مردم خود را به شناخت واقعی دین اسلام دعوت کنند، و تاریخ سراسر افتخار مسلمانان را ببیند.
جوانان این کشور هستند که باید مطالعه کنند و بفهمند اسلامی که حضرت محمد(ص) بنا نهاد با اسلامی که برخی دولتی های اروپایی و غربی با در قالب گروهای تکفیری و تروریستی به دنیا عرضه کردند اصلاً هم خوانی ندارد.
جوانان این کشور با مطالعه خواهند فهمید، ملت های مسلمان روزگاری پیشروترین ملت ها در زمینه علم و دانش بودند، بی شک رواج علم در اروپا و انقلاب صنعتی و ظهور تمدن نوین در اروپا جز با ارتباط با مسلمانان و ترجمه آثار آنان انجام نمی شد.
بلاشک این نسل می تواند تحلیل کند؛چرا هلو کاست جای بررسی ندارد؟ چرا تاریخ اروپا آلوده به استعمارگری است؟ چرا تاریخ غرب جدید عموماً و فرانسه خصوصاً این چنین با خشونت عجین است؟ و اینکه چگونه اروپایان به سمت پیشرفت علمی رفتند؟ پاسخ گویی به این سوالات می تواند برای این نسل روشنگر باشد.
سبحان مرادی - مسؤل معاونت سیاسی بسیج دانشگاه فرهنگیان یاسوج
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.