عضو مجمع تشخیص گفت: آنچه که طرفداران اداره فرهنگ در غرب به آن تمایل دارند قانون اساسی سکولاریزه شده است که هنر و فرهنگ نیز در پی آن شده است.
به گزارش خبرنگار دانشگاه خبرگزاری دانشجو، هفتمین جلسه از سلسه نشستهای دانشجویی بینات به همت بسیج دانشجویی در سالن شهید شهبازی، با حضور صفار هرندی، عضو تشخیص مصلحت نظام برگزار شد.
در ابتدای این نشست صفار هرندی با اشاره به اهمیت فرهنگ در جامعه گفت: فرهنگ عمومی مقولهای بسیار مهم، عبارت از آداب و عادات مکرر در سبک زندگی مردم است. مجموعه آنچه که فرهنگ را به صورت مصطلح از زاویه حکومتی شکل میدهد اعم از آموزش پرورش، وزارت علوم و امثالهم است. بخش دیگر آن شامل آداب، رسوم و ویژگیهایی مثل صدق و راستی میشود.
وی افزود: رهبری چندسال پیش در سفر خراسان جنوبی با تلخکامی از برخی خصایص منفی فرهنگی گفتند و خواستار اصلاح آن شدند؛ اما من هنوز ندیدهام برای مقابله با آن کاری انجام شده باشد؛ در عوض خود رهبری با نامگذاری سالهای مختلف برای از بین بردن خصلت های مذموم تلاش کردند.
عضو تشخیص مصلحت نظام ادامه داد: باید ببینیم فرهنگ، تهدید یا فرصت است؟ ما خیلی وقتها به دلیل مضراتی که از بیفرهنگی نصیبمان شده از فرهنگ میترسیم؛ مثلا در یک فیلمی قشری را تمسخر کردند و بعد از آن مقوله فیلم برای ما مذموم میشود.
صفار هرندی افزود: بزرگان، رجال صدر انقلاب، یاران و خود امام هیچکدام به غیر از یکی دو نفر مثل بازرگان سابقه سیاسی در حکومت نداشتند؛ اما بزرگترین خصلت آن ها، این بود که پیش از انقلاب کار فرهنگی میکردند؛ گرچه دارای پیشینه فرهنگی غیرقابل انکاری هستیم و در تاریخ فرهنگی هویت و در هنر نیز ریشههایی داریم؛ اما هنوز خیلی از مشکلات امروز ما از فرهنگ متبادر میشود.
مظاهر فرهنگ نوین متعلق به ما نیست این عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: آنچه که امروز به عنوان مظاهر فرهنگی نوین محسوب میشود، ریشه در هویت و فرهنگ ما ندارد. سینما، تئاتر و این نوع موسیقی امروزی برای ما نبوده و جزو فرهنگ وارداتی محسوب میشود؛ البته در هنرهای تجسمی یک شاخهای به نام کتابت و خوش نویسی داریم که هی چوقت دچار انحراف نشده و اصالتی ذاتی مربوط به خودمان دارد.
صفار هرندی گفت: رسالههای توضیح المسائل سالهای قبل را اگر ببینید، برخی صراحتا گفتهاند موسیقی حرام است؛ اما واضح است که امام و انقلاب استفاده از هنر موسیقی را اعتبار دادند. بدین ترتیب موسیقی سنتی شرافت پیدا کرد و از مهجوریت درآمد. زمانی که انقلاب رخ داد، دست ما از گذشته خالی بود و بضاعتی محدود در حوزه هنر، فیلم و عکس داشتیم. بعد از انقلاب مدیریت فضای بزرگی مثل سینما را میخواستیم به دست این افراد بسپاریم؛ اما برخی میان راه کار را رها کردند و برخی هم که مانند مخملباف به هنر پیش از انقلاب اعتراض داشتند، میانه راه مسیرشان کج شد و راه خود را عوض کردند.
طرفداران فرهنگ غربی، طرفداران سکولار وی افزود: یک مسئله مهم، مدیریت کردن فرهنگ است؛ برخی ادعایشان بر این است که هنر و فرهنگ، چون جوششی است مدیریت شدنی نیست و به کشورهای غربی ارجاع میدهند. اما واقعیت این است که وقتی فرهنگ کشورهای غربی را بررسی میکنیم، کاملا مدیریت شده به نظر میرسد. آنچه که طرفداران اداره فرهنگ در غرب برآن تمایل دارند قانون اساسی سکولاریزه شده است که هنر و فرهنگ نیز در پی آن سکولاریزه شده. پس مدیریت فرهنگ در همه جا وجود دارد، ولی مبنای این مدیریت متفاوت است.
نیاز به مهندسی فرهنگی برای تغییر شرایط فعلی
وزیر اسبق وزارت ارشاد گفت: در ابتدای انقلاب با تاسیس شورای فرهنگی انقلاب قرارشد تا نقشه راهی برای فرهنگ داشته باشیم؛اما آنطور که شایسته بود مهندسی نشد تا اینکه سال ۸۲ یا ۸۳ رهبری واژه مهندسی فرهنگی را به کار بردند و فرمودند ما برای تغییر وضعیت فعلی نیاز به مهندسی فرهنگی داریم.
صفارهرندی ادامه داد: از جمله کارهایی که برای مهندسی فرهنگی ضرورت پیدا کرد، پیوست فرهنگی برای طرحهای بزرگ کشور بود. تا مدتی بحث بود که این پیوست را چه کسی باید تهیه کند. برخی آمدند و گفتند به اندازه کافی دلیل برای کندشدن کارمان وجود دارد؛ چرا که پیوست امنیتی و زیست محیطی باید تهیه میکردیم حالا پیوست فرهنگی هم به آن اضافه شده و وقتی برای کار نمیماند.
حوزه علمیه و دانشگاه کادر فرهنگی را پرورش میدهند
عضو تشخیص مصلحت نظام گفت: سوالی که پیش میآید اینجاست که کادر فرهنگی جز در حوزه علمیه، دانشگاه و موسسات آموزش عالی در کجا باید پرورش داده شوند؟ انقلاب فرهنگی وقتی صورت گرفت هدفش این بود که تعلیمات فرهنگی درخور دانشجوی ما داده شود، اما میببنیم که هنوز در دانشگاهها و موسسات آموزش عالی به همان سبک گذشته و برخلاف باورها و اعتقادات دانشجویان را آموزش میدهند.
وی افزود: یک مسئله دیگری که وجود دارد، مخاطب شناسی است. برخی میگویند شما باید با ذائقه مخاطب کار کنید. بعضیهم میگویند طبق نظر خودت کار کن؛ اما ذائقه سازی در کنار ذائقه سنجی بسیار مهم است. معتقدم نقش حکومت در فرهنگ نظارت و حمایت است و تولی گری وجود ندارد. فرهنگ را باید به مردم بسپاریم؛ اما نظارت هم در کنار آن باید داشته باشیم.
صفار هرندی تصریح کرد: اصلیترین بخش مقوله آتش به اختیار که رهبری به آن اشاره داشتند، به فرهنگ برمیگردد. اتفاقا از وقتی که یک عده جوانان خوش ذوق ما به این فکر افتادند که خودشان دست به کار شوند، اتفاقات خوبی درحال رخ دادن است؛ اما باید مراقب بود این آتش به اختیاری با دانش و مطالعه فرهنگی رخ بدهد.