گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو- فاطمه احمدی؛ حباب سوالات در ذهنش میترکد. صفحات مجازی و سایتهای مختلف را اسکرول میکند تا آموزشگاه ایدهآل طراحی لباسی را پیدا کند. میخواهد جاده آیندهاش از مد و طراحی لباس بگذرد. در بین جستجوها، شرایط یکی از چند موسسه او را اقناع میکند. یک چشمش به سطح آموزش و چشم دیگرش در پی اعداد و ارقام دورهها میچرخد. دکمه ثبت را میفشارد و طولی نمیکشد که با ثبت نام در آموزشگاه طراحی لباس، فیتیله طراح شدنش را آتش میزند.
در روزگاری که آرزوی طراح لباس شدن نه تنها بر جوانان، بلکه برای هیچ کس عیب نیست، کافیست کمی چشم خود را بچرخانیم تا مسیر را ترسیم کنیم. اگرچه گذراندن تحصیلات در زمینه طراحی لباس و مد، بر توانایی و امتیاز فرد افزوده و او را تا حدی ماهرتر و حرفهای میسازد، اما نداشتن تحصیلات دانشگاهی نیز هیچگونه مغایرتی با استعداد و ذوق هنری افرادی که میخواهند بدون تحصیلات دانشگاهی وارد این حیطه شوند، ندارد.
گزینه آموزشگاههای آزاد به عنوان نقطه شروع برای بسیاری از تازهواردها بر روی میز است؛ اما شاید گنگ. در هر شرایط، تنها یک کلیک میتواند ورود به دنیای طراحی لباس را تضمین کند. اینکه کدام موسسه و با چه شرایط آموزشی چشم ما را روی خود قفل کند، نقشهی راه پیش رو را در اختیار میگذارد. سطح آموزش، اعتبار و قدرت اقناع در موسسات، همه و همه تابلوهای چشمکزن حوزه طراحی لباساند که چشم هنرجویان را نشانه میرود.
مدخل ورود به آموزش طراحی لباس از زاویه آموزشگاهها احتمالا جذاب به نظر میرسد. فردی که عطای داشتن تحصیلات دانشگاهی در حوزه طراحی لباس را به لقایش بخشیده است، بهترین گزینه موجود برای پیشبرد اهدافش را آموزشگاههای طراحی لباس میبیند. طراحی لباس در دانشگاه فقط مختص به داوطلبان خانم است و شرط پذیرش در آن شرکت در آزمون عملی است، اما در مراکز آموزشی آزاد، کسانی که از رشتههای غیر مرتبط به این عرصه پا میگذارند غالبا علاقه سرلوحه کارشان است و اکثر موسسات با مهر تایید بر آن، فیلتر عبوری چندانی ندارند.
الناز حدیدی، مدیر موسسه طراحان مد، در گفتگو با خبرگزاری دانشجو، درباره فیلتر عبوری هنرجویان میگوید: «طبق سیاستگذاریهای موسسات، در ابتدای ورود به برخی مراکز آموزش آزاد، جلسات هدف گذاری برگزار میشود تا دریچههای ذهنی هنرجویان در این حرفه باز شود و بر روی نگاه مقطعی آنها برای انجام پروژههای بلندمدت خط بطلان کشیده شود. چنین اقدامی باعث غربالگری بهینه خواهد شد.»
هم چنین شهرتاش رزمجو، موسس آموزشگاه طراحی لباس شهرتاش خاطر نشان کرد: «در اغلب موسسات طراحی لباس برای ورود هنرجو و حتی اساتید هیچگونه فیلتری وجود ندارد. دیده شده است که افرادی که با رشتههای غیرمرتبط وارد این حوزه میشوند حتی قادر به کشیدن اصول ابتدایی طراحی نیستند. اما تعداد انگشت شماری از مراکز آموزشی اقداماتی از جنس گذراندن دروس پایه و فیلتر عبوری با نام مصاحبه را در برنامه قرار دادهاند تا افراد طبق نیازسنجی و هدف منحصربهفرد در این عرصه ورود کنند.»
دید استراتژیک طراح نسبت به کار و نتیجه آن، در چگونگی آموزش طراحی لباس موثر است. میتوان گفت افق دید هر کدام از مخاطبان آموزشگاهها به یک سمت منتهی نمیشود؛ از راهاندازی خط تولید گرفته تا استخدام و مربی این حرفه شدن. نقطه آغاز همگی آموزشی است که مخاطبانش را به سرمنزل مقصود برساند. در راستای متفاوت بودن این افق دید میتوان گفت تمرکز مراکز آموزشی آزاد تنها بر روی طراحی لباس نیست و به موازات آن مفاد آینده نگرانه بیشتری را پیوست آموزشها کردهاند.
عناصری که در آموزش آکادمیک کمتر توجهی به آن شده است. حاجی حسینی، از هنرجویان موسسات آموزشی میگوید: «تا بحال معیار انتخاب مراکز آموزشی از سوی هنرجویان بر روی طراحیها و اتودها متمرکز بوده است، اما اخیرا به علت پی بردن به کمبود آموزش در حوزه کسب و کار و سرفصلهای آموزشی مرتبط با این حوزه، توجهها به این جهت روانه شدهاست.»
در این رابطه حدیدی خاطر نشان کرد: «یکی از نیازهای اساسی افراد در طراحی لباس، چگونگی برخورد و روبرو شدن با بازار کار است. لزوم برگزاری دورههای مدیریت مد و بازاریابی نیز همین است. مسئلهای که در مراکز آموزشی آزاد برخلاف آموزش آکادمیک، با گستردگی بیشتری اجرا میشود؛ چراکه ارتباط طراح لباس و تولیدکننده با همسویی علم و عمل محقق میشود.»
وقتی نتوان آثار خود را به بازار کار عرضه کرد، آموزشها رنگ خود را میبازند. چندی پیش، تکه پازل گمشده در طراحی لباس، بحثهای مدیریت کسب و کار و دانش مدیریتی بود که مدتهاست آموزشگاههای طراحی لباس آن را پوشش دادهاند. مسئلهیابی صحیح در این حوزه، جنبه تجاری صنعت طراحی لباس را نشانه میگیرد. بهطوریکه اگر در موسسات پایهریزی و زیرساخت فرایندهای کسب و کار درست باشد، آن زمان است که اهمیت فضای رقابتی دوچندان میشود و فرصت آفرینی مناسبی برای هنرجویان خواهد بود.
سیده فاطمه جزایری، مدیر مجموعه طراحی و توسعه پوشاک ایران درگفتوگو با خبرگزاری دانشجو میگوید: «با توجه به بازخورد هنرجوها در مراکز آموزشی یکسری نیازسنجی در شاخه مدیریت کسب و کار صورت گرفتهاست. با بالارفتن قیمت ارز و افزایش هزینه تجهیزات، یک فضای کار اشتراکی تخصصی حوزه پوشاک با حمایت بنیاد برکت ایجاد کردهایم. در کنار این فضای اشتراکی برای کاهش هزینه راهاندازی و ریسک شروع کار، امکانات کارگاهی قرار داده شدهاست. کارگاهها به صورت اجارهای در اختیار هنرجویان قرار میگیرد که در کنار آن برای حفظ کیفیت، راهنمایی و مشاوره هنرجوها در برنامهها قرار گرفته است.»
در آن سوی ماجرای موسسات آموزشی میتوان گفت آموزشگاهها تعرفههای گوناگونی برای هزینه کلاسهای طراحی لباس دارند به طوریکه تعرفه آموزشگاههای خصوصی نسبت به مجموعههای دولتی بیشتر است. گردآوری اساتید هنری مجرب و گواهیهای به ظاهر معتبرِ از آب گذشته، توجیهی برای شهریههای نجومی محسوب میشود. در واقع در چنین فضایی، آموزش به ابزاری برای تجارت تبدیل شده و به بهانه آموزش، نفس آن به حاشیه رانده شده است.
عدم نظارت و نبود یک سیستم منسجم در تعیین میزان کیفیت این آموزشگاهها هم همان مشکل قدیمی است که سبب تفاوت شهریه حتی در آموزشگاههایی با فاصله چند ده کیلومتر شده است. همچنین مباحث یکسان، اما جملهبندیهای متفاوت دورهها توجیه دیگری برای این تفاوت هزینه است. حاجی حسینی میگوید: «چیزی که در آموزشگاهها بهوفور دیده میشود جایگزین شدن واژه کاسبی به جای آموزش فراگیر است و نفع شخصی برخی افراد در آموزشگاهها در لایههای پنهان به چشم میخورد.»
دیده میشود که پیکسلهای صفحات اینستاگرام میزبان تبلیغات موسسات طراحی لباسی هستند که هزینه شهریه ثابت آنها سر به فلک میکشد. تعدد دورههای برگزار شده به اندازهایست که بتوان گفت برای دریافت مدرک رقم قابل توجهی را باید پرداخت تا الفبای طراحی لباس را یاد گرفت.
عدهای معتقدند که آموزشگاههای طراحی لباس ضریب رضایت بالایی ندارند و صرفا برای کسانی مناسب هستند که به دنبال گواهی معتبر میگردند؛ زیرا به اندازه کافی عطش تبحر و مهارت را برطرف نمیکنند. از سوی دیگر عدهای به علت جبران ضعف آموزش دانشگاهی وارد دروازه آموزشگاهها شدهاند. از آنجایی که دروس نظری نسبت به عملی در دانشگاه کفه سنگین ترازو محسوب میشوند، روند آموزشگاهها تا حد زیادی در جهت معکوس است و هردو به نوعی نقص به حساب میآیند.
گویا چوب خط مهارت دانش آموختگان دانشگاهی پر نشده است که روانه آموزشگاههای خصوصی میشوند. تمرکز دورههای آموزشگاهی بر روی مباحث در کنار بهروز بودن آنها باعث شده است که در پازل طراحی لباس، قطعهای با نام مهارت آموزی، ضعف آموزش آکادمیک را تا حدی پوشش دهد.
عنصر مدرک گرایی چه در سطح آکادمیک و چه در سطح آموزش آزاد پیشفرض ذهنی غالب افراد برای ترسیم آینده است. برخی آموزشگاهها زیر نظر وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی هستند و برخی دیگر پس از تایید وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به فعالیت میپردازند لذا همکاری و هماهنگی این سازمانها برای افزایش کیفیت آموزش بسیار ضروری است.
سازمان فنی و حرفهای به عنوان مهمترین کانون کاربردی و مهارتی کشور، صادرکننده معتبرترین مدرک غیردانشگاهی است. در اینجا روزنه امید افرادی که به دنبال دریافت مجوز برای راهاندازی یک کسب و کار هستند نمایان میشود. مدرک کاغذی که میانبری برای اخذ وام خود اشتغالی، آموزش در موسسات فنی و حرفهای و گرفتن پروانه تاسیس آموزشگاه است، سودای اپلای کردن را نیز در سر خواهد انداخت.
اگر با دیدن جمله «علاقمندان میتوانند مدرک بین المللی GRS تحت لیسانس کشور انگلستان و اتحادیه را در این موسسه دریافت نمایند.» سقف آرزوها کوتاهتر شود، تیر آموزشگاهها به هدف خورده است. در سایت برخی از آموزشگاه ها، طبق لیست بلند بالایی از دانشگاههای معتبر جهان، با هزینه نسبتا معقولی مدرک ارائه میشود. اما سوالی که مطرح میشود این است که ارائه و دریافت گواهینامه معتبر از سوی دانشگاههای بینالمللی خارج از کشور با هزینه مناسب چگونه امکانپذیر است؟
رزمجو معتقد است: «یکسری از شرکتهای نامعتبر و ناپایدار، با معادلسازی دروس مدرک میدهند و دانشگاه معتبری در کار نیست و افراد صرفا برای اپلای کردن به دنبال گواهی هستند. ممکن است این مدارک تسهیل کننده فرایند اپلای باشند، اما موارد مهم تری نیز وجود دارد. هدف اصلی عدهای از این مدارک، تنها خوردن اسم فشن دیزاینر در بیو صفحات مجازی است. تمام اینها ادعاست و با حقیقت فاصله دارد.» مشروعیت بخشی و به رسمیت شمردن این مراکز آموزشی چیزی از سودخواهیها که نمیکاهد هیچ بلکه روز به روز جیب صاحبان آنها را حجیمتر میکند.
اگر نگاهی گذرا به صفحات اینستاگرام یکی از طراح فلوئنسرها بیندازیم، با سناریو فعالیت آنها روبرو خواهیم شد: «لباس مورد پسند من در فروشگاهها پیدا نمیشد و با سلیقهام همخوانی نداشت. برای رسیدن به استایل مطلوب و شخصی خود به کلاسهای طراحی و دوخت روانه شدم و کمکم به فکر ترویج استایل شخصی خود افتادم. طولی نکشید که به فعالیت در آموزش طراحی لباس رو آوردم و از نقاط مختلف هنرجو پذیرفتم.»
عدهای برای ترویج استایل شخصی و پمپاز طراحی ها، سنگ بنای آموزشگاه طراحی لباس را میگذارند و در لباس مدرس به حوزه آموزشی وارد میشوند. این مسئله جلوه کوچکی از هوچی بازی برخی فشن دیزاینرها در راه رسیدن به اهداف خود است که زمینه بروز آنها در آموزشگاههای طراحی لباس فراهم میشود.
میتوان گفت آموزگار خلق شدن، اما خود الفبا را نشناختن، حکایت برخی مدرسان آموزشگاههای طراحی لباس است که دم از آموزش حساب شده میزنند، اما در باطن حرفی برای گفتن ندارند. نام فلان برند مانند برچسبی بر چهره شان چسبیده شده است و روز به روز بر شهرتشان افزوده میشود. گویا قرار است مخاطب با تبلیغات متعدد و نشان دادن نمای کلاسها از قاب اینستاگرام، به قدرت خارق العادهشان در طراحی لباس پی ببرد و روانه موسسه آنها شود. این چنین است که بسیاری از اساتید در آموزشگاهها مورد تایید از سوی سازمان یا ارگان خاصی نیستند و تنها اسم و رسم خود را یدک میکشند. به همین خاطر استاندارد آموزش در این حوزه قابل بررسی است.
فعالیت هنرجویان موسسات طراحی لباس در بازارهای نوظهور روز به روز بیشتر میشود. جاماندگان آموزش آکادمیک و کسانی که مدارک خود را در کوزه گذاشتهاند و آبش را میخورند، برای ارضای نیاز آموزشی، راه خود را به سمت موسسات کج کردهاند. اما در حال حاضر عدم نظارت و نبود یک سیستم منسجم در تعیین میزان کیفیت آموزش موسسات همچنان جای تامل دارد.
امیدوارانه میتوان گفت خروجی طراحیها، متمایز بودنشان نسبت به طراحیهای آماتور را فریاد میزنند و گویا در عرضه به بازار با قدرت بیشتری قد علم کردهاند. اگرچه برخی موسسات با سرکیسه کردن هنرجویان اصل موضوع آموزش را به انزوا کشیدهاند، اما با نگاه همهجانبه میتوان پی برد که چند پله از آموزش آکادمیک جلوتر قرار گرفتهاند و هنرجویان نسبتا توانمندی را به جامعه تزریق میکنند. به طوریکه میتوان گفت تا حدودی نیازسنجی و هدف گذاری هوشمندانه در موسسات طراحی لباس به محاق نرفته است.