به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، این داستان از زبان فرشته روایت میشود. دختر دهسالهای که در یک خانواده پرجمعیت به دنیا آمده است. خانه آنها حیاط بزرگی دارد و آدمهای بسیاری در اتاقهای دور حیاط زندگی میکنند. عمو، زن عمو و عمهاش هم با آنها همسایه هستند.
فرشته اتفاقهایی را تعریف میکند که در این خانه بزرگ برایشان رخ میدهد مثل وقتیکه بهدنبال حوادثی، به دام اِبی، پسر لاتِ محله میافتد و وارد ماجرایی پرترس و هیجان میشود.
مهین سمواتی متولد ۱۳۳۹ در همدان و مربی ادبی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان است.
گزیده کتاب:
مدتها بود که نمرهٔ بیست نگرفته بودم. تا خانه یکنفس دویدم، حتّی وقتی به قهوهخانه رسیدم یک لحظه هم نایستادم که تلویزیون تماشا کنم. کیف توی یک دستم بود و دفتر نقاشی در دست دیگرم. غیر از نمرهٔ بیستِ خوشتیپی که روی یک خطّ منحنی لم داده بود، چیزی نمیدیدم.