موسوی، مسئول بسیج دانشجویی دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران در گفتگو با خبرنگار دانشگاه خبرگزاری دانشجو، در خصوص تفاهم نامه همکاری ایران و چین، گفت: اگر بخواهیم سیر تاریخی این پرونده را که امروز به این ایستگاه رسیده است برسی کنیم، پس از سفر شی جی پینگ، رییس جمهور چین به ایران و درخواست او از رهبر انقلاب برای ایجاد رابطه راهبری و موافقت مقام معظم رهبری با این موضوع، این پرونده آغاز شد، اما در آن زمان از سوی ایران تعلل رخ داد و پیگیری لازم برای ادامه این موضوع صورت نگرفت.
وی افزود: در اردیبهشت ۹۷ که امریکا از برجام خارج شد، در اسفند ۹۷ ایران درخواست داد تا هیئت ایرانی را به چین اعزام کند که چینیها بنا به دلایلی دولت دکتر روحانی را نپذیرفتند و بنا شد علی لاریجانی به عنوان رئیس مجلس و نماینده رهبر انقلاب به عنوان رئیس هیئت ایرانی همراه با چند تن از وزرا از جمله دکتر دژپسند و ظریف به چین سفر کنند. مسئول فنی پرونده دکتر دژپسند مشخص شده بود که سند اولیه و پیشنهادات را از سوی ایران به طرف چینی ارائه کرد.
موسوی بیان کرد: طرف چینی به دلیل سایز بزرگ و تنوع گسترده پروژهها و پیشنهادات و از طرف دیگر فضای استیصال ایران که گویی پس از خروج امریکا از برجام ایران قصد همکاری با چین را دارد سند اولیه را قبول نکرد و برسی طرف چینی تا سال ۹۸ طول کشید که نهایتا در سال ۹۹ سند همکاری ۲۵ ساله ایران و چین تدوین شد.
مسئول بسیج دانشجویی دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران گفت: این سند در حال حاضر تنها به عنوان سند همکاری است و الزام آور نیست و نیازی ندارد که به تصویب مجلس برسد، اما جلوتر برای همکاری در بخشهای مختلف همچون حمل و نقل یا نفت و گاز نیاز به تصویب در مجلس شورای اسلامی و هیئت وزیران خواهد داشت.
موسوی بیان کرد: بحران مالی ۲۰۰۸ نقطهی عطفی است بین رابطه چین و امریکا. در این اتفاق خروج سرمایه گسترده از امریکا و اتقال شرکتها و تکنولوژی آنها از امریکا به چین رخ داد و ورود فناوریهای پیشرفته به چین رقم خورد. پس از این دوره در سال ۲۰۱۱ و در دولت اوباما مهار چین در دستور کار امریکا قرار گرفت. هدف آنها نیز مشخصا جلوگیری از رشد اقتصادی چینیها است که البته چینیها به دلیل جمعیت بالا اگر از رشد اقتصادی آنها از حالت نمایی در حال حاضر حتی به حالت خطی نیز تبدیل شود بخش زیادی از مردم چین زیر خط فقر قرار خواهند گرفت بنابراین چینیها محکوم اند به رشد بالای تولید ناخالص داخلی (GDP) که موضوع راه ابریشم نیز در همین راستا پیگیری میشود.
وی اظهار داشت: تقابل غیر مستقیم چین و امریکا در دوره دموکراتها به تقابل مستقیم در دوره ترامپ تبدیل شد و هردو مشخصا وارد جنگ تجاری شدند که در ابتدا به دلیل کسری تراز تجاری به نفع امریکا بود.
موسوی تصریح کرد: در دوره بایدن انتظار این است که چین و آمریکا همچون دوره اوباما به حالت مقابله غیر مستقیم بازگردند، اما طرف چینی معتقد است که در حال حاضر رابطه چین و امریکا به نقطه غیر قابل بازگشت رسیده است و یکی از دلایل سرعت گرفتن رابطه همکاری ایران و چین به همین دلیل است که تکلیف چین با امریکا تقریبا مشخص شده است و طرف چینی به سمت شرکای منطقهای میرود و در حوزههای مختلف مانند امنیت انرژی باید شریک راهبردی در منطقه داشته باشد.
وی افزود: اگر در یک کلام نگاه امریکا که در سند ۱۱۸ صفحهای کمیته جمهوری خواهان سنا آمده است را برسی کنیم، امریکا ناامنی و بی ثباتی را در منطقه میخواهد، اما نگاه چین به منطقه ثبات و امنیت است.
موسوی با بیان اینکه محوریت تمرکز چین روی ایران حول سه موضوع ژئوانرژی، سین کیانگ و ژئو پلتیک با محوریت جاده ابریشم است، اضافه کرد: نزدیک به ۶۰ درصد سبد انرژی چین از تنگه هرمز میگذرد که همین امر اهمیت امنیت در منطقه را برای چین دو چندان میکند.
وی بیان کرد: یکی از موضوعات مهم امنیت ملی چین، منطقه سین کیانگ چین است. منطقه سین کیانگ یک ششم خاک چین است و تمام خطوط انرژی چین از انجا میگذرد. در سین کیانگ با توسعه وهابیت روبه رو هستیم که با توجه ویژه سعودیها و پشتوانه امریکاییها این اتفاق رخ میدهد که هدف ناامنی منطقه است. مضاف بر این وجود جریانهای جدایی طلب در این منطقه نیز یکی دیگر از بحرانهای چین است که امنیت منطقه را تحت شعاع قرار میدهد. از دیگر بخشهایی که میتوان با چینیها همکاری کرد، همکاری امنیتی در پاکستان است که موجب ایجاد امنیت در بخش سیستان و بلوچستان میشود.
موسوی اظهار داشت: بسترهای جذب سرمایه گذاری در حوزه حمل و نقل، خودروسازی و سواحل جنوبی، توسعه معادن، نساجی و هواپیماسازی در این سند فراهم گردیده است.