به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو به نقل از لیست ورس، با توجه به این که هالیوود پیوسته نسخههای بی شماری از فیلمها را میسازد که پایان مشابهی دارند و تنها نامها، بازیگران و عوامل آن متفاوت هستند، یافتن یک فیلم جدید و تازه که در آن شخصیت شرور کاریزماتیک وجود داشته باشد و در اهداف خود موفق شود دشوار است که در واقع، قصد داریم در این جا، به فیلمهایی اشاره کنیم که شر بر خوبی پیروز میشود و این اتفاق در آنها میافتد.
روی والر، یک جاعل و کلاهبردار است که هنگام از راه رسیدن دخترش تصمیم میگیرد به همراه همدستش به نام فرانک، فعالیت مجرمانه خود را انجام دهد.
والر در کارش ماهر، اما به شدت وسواسی و روانپریش است و به پیشنهاد دکتر خود با دخترش که تاکنون او را ندیده ملاقات میکند، اما در پایان ماجرا او متوجه میشود که دخترش را در دوران نوزادی از دست داده و همدستش با جا زدن، او را فریب داده است.
یک مامور جوان اف بی آی ماموریت پیدا میکند که با یک قاتل سریالی خونسرد و بی رحم به نام هانیبال لکتر همکاری کند تا یک قاتل سریالی دیگر به نام بوفالو بیل را پیدا کنند.
بوفالو بیل، قربانیان خود را به شکلهای بی رحمانهای به قتل میرساند. مامور اف بی آی میتواند بیل بوفالو را پیدا کند و او را به قتل برساند، اما از طرف دیگر، هانیبال لکتر که خودش هم یک قاتل خطرناک است از سلولش فرار میکند.
در این فیلم سینمایی یک شخصیت نامتعادل به نام تایلر داردن، با یک فرد دیگر که او نیز از نظر ذهنی، وضعیت مناسبی ندارد همکاری میکند. این دو تصمیم میگیرند که یک باشگاه مبارزه مخفیانه ایجاد کنند و به کسانی که بی خواب هستند برای خوابشان البته به نحوی خشونت آمیز کمک شود. اما با همراهی داستان متوجه میشوید که شخصی به نام تایلر داردن وجود خارجی ندارد و در واقع حاصل تخیلات شخصیت اصلی داستان بوده است و در حالی که او، داردن را مقصر تمامی اتفاقات میداند تمامی ساختمانهای شهر با بمبهای کار گذاشته شده نابود میشوند.
دو کارآگاه جنایی به دنبال یک قاتل هستند که قربانیان خود را از بین کسانی که هفت گناه کبیره را مرتکب شده اند انتخاب میکنند و اغلب روشهای ترسناکی را برای کشتن آنها انتخاب میکنند.
او چند مورد دیگر قتل انجام میدهد تا اینکه خودش را به پلیس تحویل میدهد و مدعی میشود دو نفر را در جایی دیگر پنهان کرده است. اما او با کشتن یک نفر دیگر باعث میشود که کارآگاه به وی شلیک کند و اگرچه قاتل میمیرد، اما او به هدف نهایی خود میرسد و هفت نفر بر اساس گناه کبیره کشته میشوند.
بعد از سرقت یک کامیون، یک گروه پنج نفره از سارقان دستگیر میشوند تا از آنها بازجویی شود. هیچ کدام از آنها گناهکار شناخته نمیشوند و آزاد میشوند، اما پس از این ماجرا تصمیم میگیرند که یک عملیات انتقام از پلیس را با همکاری با یکدیگر اجرا کنند. در طول این ماموریت، ۲۷ نفر کشته میشوند و تنها دو نفر باقی میمانند که یکی از این بازماندهها، یک فرد معلول به نام وربال کینت است که داستان را برای مامور پلیس تعریف میکند و در ادامه، مشخص میشود که کینت، در واقع خودش را به معلولیت زده است و او مسبب تمامی ماجراهاست و کینت، در پایان فیلم هم از دست پلیس فرار میکند.