گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو- مهران شفاعتی؛ جهاد سازندگی، نامی آشنا در اذهان مستضعفان و حاشیه نشینان کشور است. نهادی که در خرداد ماه ۱۳۵۸ به فرمان امام خمینی (ره) تاسیس شد و وظیفه اش احیا و نوسازی بافتهای روستایی و حاشیهای کشور بود و در زمان کمی توانست نخبگان و دلسوزان بسیاری را برای خدمت رسانی به مردم، جذب خود کند.
افزایش امنیت غذایی با جهادسازندگی
در ابتدا مسئولیت این نهاد، خدمات فنی و عمرانی به مناطق محروم کشور بود، اما در طول زمان و با توجه به چالشهای مختلف وظایفش تغییر کرد و در هر برههای فعالیتهای خاصی انجام داد. همین موضوع باعث گستردگی هرچه بیشتر وظایف این نهاد شد. با توجه به این مسئله مجلس شورای اسلامی در سال ۶۲ لایحه تشکیل وزارت جهاد سازندگی را به تصویب رساند. پس از این تصویب، جهاد سازندگی نقش مهمی در افزایش امنیت غذایی کشور داشت و باعث خود کفایی در تولید غذا و کاهش واردات در این زمینه شد. جهاد سازندگی در دوران جنگ نیز کارهای بزرگی انجام داد، چنان که به عقیده بسیاری از کارشناسان، اگر قوای این نهاد نبود، شاید در جنگ تحمیلی به پیروزی نمیرسیدیم. در سالهای بعد از جنگ نیز این سازمان در قالب طرحهایی همچون بسیج سازندگی به بازسازی خرابیهای حاصل از جنگ پرداخت، اما در نهایت این وزارت خانه در سال ۷۹ به دلیل برخی موازی کاریها در وزارت جهاد کشاورزی ادغام و به وزارت جهاد کشاورزی تبدیل شد.
انحلال، نتیجه یک توطئه!
بسیاری از کارشناسان معتقدند این اقدام توطئهای در جهت انحلال این نهاد موثر بود. به طوری که سیدرضا تقوی؛ نماینده مردم تهران گفت: متاسفانه این نهاد طبق یک سیاست گام به گام ابتدا در قالب یک وزارتخانه و سپس ادغام در وزارت کشاورزی منحل شد و پشت پرده قضیه انحلال جهاد سازندگی یک توطئه بود تا آن را حل و هضم کنند.
محمدعلی شم آبادی؛ کارشناس حوزه جهاد سازندگی هم در این باره اظهار کرد: بعد از قطعنامه، یکی از اشتباهات یا خیانتهای بزرگی که انجام شد، زدن تیر خلاص به جهادسازندگی بود که این ظرفیت را متلاشی کرد، وزیر وقت جهاد سازندگی به این ظرفیت تیر خلاصی زد و گفت که جنگ تمام شد، بروید دنبال کارتان! و این اتفاق افتاد.
جهادسازندگی احیا میشود
به گزارش دانشجو، هرچند که جهاد سازندگی به نوعی منحل شد، اما با روی کار آمدن دولت سیزدهم، عزمی جدی در جهت تشکیل دوباره این مجموعه مردم نهاد ایجاد شده است. اخیرا محمد مخبر؛ معاون اول رئیس جمهور خبر از احیای جهاد سازندگی را داده است. سیدجواد ساداتی نژاد؛ وزیر جهاد کشاورزی نیز در ۱۵ مهر ماه سال جاری گفت: "برنامه دولت سیزدهم احیای جهاد سازندگی با هدف رونق فعالیتهای مولد در مناطق روستائی و عشایری است و در همین رابطه، رئیس جمهوری تکلیف کردند که تا ۲۰ روز آینده جمع بندی نهایی و تعیین تکلیف صورت گیرد. "
وی ادامه داد: با تشکیل وزارت جهاد سازندگی، دوباره روستاها احیا خواهند شد و شاهد رونقی فوق العاده در حوزههای تولید، کشاورزی و دامپروری خواهیم بود.
خدابخش داودی نصر؛ دبیر جامعه اسلامی مهندسین ایلام نیز در این باره گفت: با احیاء جهادسازندگی مردم مناطق محروم دوباره طعم خدمت جهادگران را خواهند چشید و شاهد رونق تولید به معنای واقعی در سطح روستاها خواهیم بود.
مسئله احیا نیست بلکه نحوه احیا است!
به گزارش دانشجو، مسئله فقط احیای جهاد سازندگی نیست. شاید شما تصور کنید تنها این کار باعث رفع بسیاری از مشکلات کشور شود، اما نحوه اجرای آن بسیار مهمتر است و در حال حاضر محل بحث گروههای مختلف نخبگان قرار گرفته است. تشکیل دوباره این نهاد ذیل مجموعه وزارت جهادکشاورزی و یا معاونت توسعه روستایی نهاد ریاست جمهوری پیشنهاد شده که با واکنشهای منفی روبه رو است. درواقع صاحب نظران این حوزه نگران دولتی شدن جهادسازندگی هستند، چرا که معتقدند این نهاد درگیر مسائل و ساختارهای دیوان سالارانه میشود و از کار اصلی خود باز میماند.
جهادسازندگی را دولتی نکنید!
احمد نادری؛ نماینده مردم تهران در این باره گفت: سازمان جهادسازندگی میبایست یک نهاد مستقل بوده و ذیل دولت تعریف نشود، از این رو این سازمان نباید با تغییر سیاستهای دولتها تغییر سیاستی داشته باشد.
روح الله ایزدخواه؛ نماینده مجلس هم معتقد است که هیچ سازمانی نمیتواند فرهنگ جهادی بسازد، باید توجه کنیم که جهاد با سازمان شروع نشد، این سوال که جهاد در چه سازمانی باشد سوالی اشتباهی است.
در بخشی از بیانیه مجمع مرکزی جهادگران کشور در مورد احیای جهاد سازندگی نیز آمده است: جهاد در دولت نتیجه نمیدهد، ولی در نهاد قطعاً نتیجه میدهد. جهاد اگر موفق بود، چون مردمی و بر پایه مردم بود. روزی جهادسازندگی انقلابی و مردمی را دولتی کردند و همین دولتیها باز به فکر احیا برآمده اند، این جای بسی تأمل است! از طرفی همه دولت باید جهادی بشود، افراد باید جهادی بشوند، نه اینکه جهاد دولتی بشود. ضمناً اگر دولت تغییر یابد، باید چکار کرد و چه اتفاقی خواهد افتاد؟!
داستان بی برنامگی و ادغام
در همین رابطه حجت ورمزیاری؛ عضو هیات علمی دانشگاه تهران و فعال حوزه اقتصاد در گفتگوی اختصاصی با خبرنگار اقتصادی خبرگزاری دانشجو با اشاره به آسیبهای انحلال جهاد سازندگی در دهه ۷۰ گفت: در سال ۱۳۷۹ که قانون تشکیل وزارت جهاد کشاورزی به تصویب رسید، قرار بود روحیه موجود در جهاد سازندگی به وزارت کشاورزی تسری پیدا کند و کشاورزی را با جهش مواجه سازد. اگر مشروح مذاکرات تصویب قانون وزارت جهاد کشاورزی را مطالعه کنید، این مسئله در نطق نمایندگان آن زمان کاملا مشهود است، اما نیازمند یک آسیب شناسی است که نه تنها در خدمات رسانی ضعیف واقع شد، بلکه از جهش در بخش کشاورزی نیز باز ماند.
وی ادامه داد: علاوه بر آن روحیه جهادی بعد از جنگ رو به افول گذاشت و تغییر نگرشهایی در بین بعضی از چهرههای اصلی جهاد سازندگی اتفاق افتاد. با ایجاد جهاد سازندگی، یک انقلابی در جهت محرومیت زدایی اتفاق افتاد، ولی با ادغام این نهاد، محرومیت زدایی ادامه پیدا نکرد و وظایف بین دستگاههای اجرایی تکنوکرات و بروکرات پخش شد و جریانی که در توسعه روستایی شکل گرفته بود، بسیار کم رنگ شد. این کار برخلاف قانون است، چرا که در قانون تشکیل وزارت جهاد کشاورزی هیچ وقت نگفت وظایف روستایی از این به بعد باید بین دستگاههای اجرایی دیگر پخش شود. در ماده یک قانون تشکیل وزارت جهاد نوشته شده است که مسئول توسعه و عمران روستاها وزارت جهاد کشاورزی است، منتها اولین وزیر بعد از ادغام که آقای حجتی بود، با بخشنامهها و آیین نامهها، شروع به پخش مسئولیتها بین دستگاههای اجرایی کردند که آنها نگاه روستایی هم نداشتند.
تکنوکراتها جهادسازندگی را به باد دادند
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران با تبیین چگونگی سایه افکندن رویکرد تکنوکراتی در جهادسازندگی افزود: بعد از ادغام، رویکردهای تکنوکراتی سال به سال بیشتر غلبه کرد. از سال ۷۹ به بعد افرادی که وارد وزارت جهاد کشاورزی شدند، دنبال تولید حداکثر محصول کشاورزی بودند، هرچند که نتوانستند موفق شوند و به خودکفایی پایدار نرسیدیم، ولی از آن زمان به بعد، معیشت کشاورز برای مسئولین جهاد کشاورزی ما مهم نبود.
این کارشناس حوزه اقتصادی اظهار کرد: برای اینکه جریان اقتصادی مستمر و روبه جلو و جهادی در روستاها شکل بگیرد و این عقب ماندگی تاریخی با سرعت بالایی برطرف شود، ما نیازمند یک کار جهادی هستیم. درواقع این دو موضوع را نباید باهم قاطی کنیم؛ چرا که اول یک متولی دولتی برای توسعه روستایی که باید در وزارت جهاد کشاورزی باشد و دوم نیز یک حرکت مردم نهاد غیردولتی بهم پیوسته و هماهنگ برای رفع محرومیتها به ویژه از نظر اقتصادی و شکوفایی اقتصادی روستاها ایجاد شود و اگر هریک از قابلیتهای اقتصادی این روستاها به صورت شبکهای شکوفا شود، بخش زیادی از اقتصاد مقاومتی محقق خواهد شد.
معاونت اول ریاست جمهور از صاحب نظران استفاده نمیکند!
ورمزیاری در پایان سخنان خود خاطر نشان کرد: وظیفه متولی دولتی این است در زمانی که بودجه سالانه دولت بسته میشود، هماهنگ کننده باشد و توسعه روستایی را به جریان اصلی در دولت تبدیل کند، یعنی مطالبه گر و وکیل مدافع توسعه روستایی در بدنه حاکمیت باشد و سند چشم انداز آن را تنظیم کند. احیای جهاد سازندگی بسیار کار مقدس و استراتژیکی برای نظام جمهوری اسلامی در حوزه عدالت و اقتصاد مقاومتی است، ولی اگر به درستی طراحی نشود، به نتیجه نمیرسد. من در جریان هستم که یک سری از دوستان در مجموعه معاونت اول رئیس جمهور که زیر نظر آقای مخبر است، فعالیتهایی انجام میدهند، اما هیچ استفادهای از صاحب نظران نمیکنند و این موضوع بسیار خطرناک است. امیدوارم یک پختگی بیشتری در این زمینه با بررسی نظر کارشناسان ایجاد شود.
سخنی با آقای معاون اول
هرچند که مسئله احیای دوباره جهاد سازندگی امید را تا حدودی در دل مستضعفان زنده میکند، اما نحوه احیای آن و عدم استفاده مسئولان مربوطه به ویژه معاون اول رئیس جمهور از نظرات کارشناسان نیز مسئلهای است که باعث نگرانی فعالان این حوزه شده است و به عقیده آنها ممکن است حتی تشکیل جهاد سازندگی نتیجه معکوس هم بدهد و مشکلات جدیدی ایجاد کند. حالا با توجه به عقب ماندگی بی سابقه مناطق محروم کشور و کلید از بین بردن این محرومیتها که در دستان صاحب نظرانش است، باید پرسید آیا بهتر نیست نظرات کارشناسان را در این موضوع مهم دخیل سازیم و از خسارات احتمالی جلوگیری کنیم؟