به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، ابوالفضل لطفی؛ حدود چهار ماهی از انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۴۰۰ نگذشته بود که اعلام شد، رئیسی برای عضویت در پیمان شانگهای قرار است به تاجیکستان سفر کند. مسئلهای که بسیار در فضای رسانههای داخلی و خارجی مورد بازتاب قرار گرفت. از طرف دیگر در اردیبهشتماه امسال نیز دو نماینده از ایران مسئول صحبت و گفتگو با رؤسای کشورهای روسیه و چین شدند. در همان ایام بود نیز که قرارداد ۲۵ ساله ایران و چین، جنجال زیادی را در فضای افکار عمومی به راه انداخت که به دلیل محرمانه بودن متن توافق، تا بدین لحظه جزئیات آن منتشر نشده است. حال در اوایل کار دولت سیزدهم نیز ایران به صورت رسمی در پیمان شانگهای عضویت یافت. مسئلهای که ایران چندین سال به دنبال آن بود، اما به دلایل مختلف محقق نشد.
دهه نود؛ دهه نگاه به غرب
اواخر دهه هشتاد و با جدیتر شدن مسئله مذاکرات با طرفین اروپایی و غربی بر روی مسائل مختلف از جمله هستهای، به مرور تمرکز سیاستهای کشور در حوزه خارجه به سمت این کشورها رفت و به نوعی کشورهای همسایه و منطقه و شرق به اولویت چندم تبدیل شد. این مسئله تا حدی بود که زمانی که رئیس جمهور چین در ایران حضور یافت، رئیس دولت دوازدهم به استقبال او نرفت و ظریف را به جای خود فرستاد. این روند با مذاکرات برجام ادامه پیدا کرد و طی سالهای ۹۴ تا ۹۷ بیشتر و محور فعالیتهای سیاست خارجه در چارچوب برجام بود. در نهایت نیز با اخراج آمریکا از برجام و عقب کشیدن طرفین اروپایی، دیگر امتیاز خاصی برای ایران وجود نداشت. اما همچنان دولت دوازدهم به جای راهکارهای دیگر و همین طور روابط با سایر کشورها خصوصاً کشورهای منطقه، تمرکز خود را همچنان بر حفظ برجام گذاشت و نتیجه آن در فضاهای مختلف اقتصادی و سیاسی کشور مشاهده شد.
روند طی شده در فضای سیاست خارجه در سالهای آخر دولت نیز افزایش یافت و رئیس جمهور و دستگاههای مربوطه سیاست یک طرفه خود را در قبال کشورهای اروپایی و غربی کوتاه نیامد و حتی در اوایل سال ۱۴۰۰ نیز مذاکرات برجام را ادامه و احیا کرد.
باقری در وین؛ امیرعبداللهیان در پکن؛ رئیسی در روسیه
چند ماهی از روی کار آمدن دولت سیزدهم به ریاست سیدابراهیم رئیسی نمیگذرد که شاهد تغییر ریل سیاست خارجه ایران به صورت محسوسی هستیم. از ابتدای دولت و با عضویت در پیمان شانگهای، راهبرد تعامل و ارتباط جدی و گسترده دولت سیزدهم با کشورهای منطقه و آسیا محرض شد. بعد از این اتفاق و در سمتی دیگر نیز با آغاز مذاکرات وین، علی باقری، معاون سیاسی وزارت امور خارجه، به آنجا رفت و روند آن حدود دو ماهی هست که در جریان میباشد.
حال مدتی است که زمزمههای سفر رئیسی به روسیه نیز مطرح شده است. این را اولین بار، ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه مطرح کرد و گفت رئیسی دعوت وی را برای سفر به مسکو پذیرفته است. سفری که در آن بر توسعه روابط تجاری و اقتصادی تهران و مسکو تأکید شده است.
همچنین این روزها نیز شاهد سفر وزیر امور خارجه به پکن بودیم که پیرو همکاریهای چندجانبه دو کشور و همچنین صحبت برروی قرارداد ۲۵ ساله ایران و چین و آغاز مرحله اجرایی آن، هستیم که بحثهای بسیاری بر روی آن وجود دارد و البته این سفر همچنان ادامه دارد.
اهداف سفرهای پیشرو؛ همکاریهای چندجانبه با روسیه تا آغاز اجرای قرارداد ایران و چین
آذرماه امسال بود که ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه پس از دیدار با نخست وزیر یونان، ابراز امیدواری کرد که رئیسی دعوت وی را برای بازدید از روسیه بپذیرد. این دعوت پس از آخرین گفتگوی تلفنی میان سران دو کشور صورت گرفت؛ گفتگویی که در آن بر توسعه روابط تجاری و اقتصادی تهران –مسکوتاکید شده بود. به دنبال این سخنان بود که دیمیتری پسکوف، سخنگوی مطبوعاتی پوتین اعلام کرد که مقدمات مذاکرات بین روسای جمهور ایران و روسیه در حال انجام شدن است.
روشن است که این سفر اهداف متعددی را دنبال میکند. سعید خطیبزاده سخنگوی وزارت خارجه در این باره میگوید: سفر رئیسی به روسیه واجد ابعاد مختلف است. این سفر در چارچوب همکاریهای فیمابین ایران و روسیه تعریف میشود و هم ابعاد تجاری و هم رایزنیهای منطقهای دارد و دستورکار گفتگوها در سطوح دوجانبه، منطقهای و بینالمللی تنظیم شده است.
امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه نیز از اهداف سفر به چین، اینگونه میگوید که: بسیار خرسندم که اولین سفر رسمی بعنوان وزیر امور خارجه به چین آمده ام. در شهر زیبای ووشی در استان جیانگسو با آقای وانگ یی، مشاور دولتی و وزیر امور خارجه چین در طیف گستردهای از موضوعات از جمله برنامه همکاریهای جامع و مشورتها در مورد مذاکرات وین به اجماع مهمی دست یافتیم. آغاز مرحله اجرایی تفاهم همکاریهای ۲۵ ساله جمهوری اسلامی ایران و جمهوری خلق چین از جمله دستاوردهای مهم این سفر است.
تغییر رویکرد کشورهای منطقه به سمت شرق
چین درحال ورود به غرب آسیاست؛ جایی که آمریکا بالاجبار میکوشد نیروهای خود را در آن بکاهد. حضور پکن در منطقه برخلاف گذشته تنها اقتصادی نیست بلکه شامل موارد نظامی و حتی هستهای نیز میشود. در حوزه هستهای چینیها به تازگی فعالیتهایی را در عربستان آغاز کردهاند که میتواند به تولید کیک زرد بهعنوان ماده اولیه غنیسازی اورانیوم کمک کند.
روابط گسترده ترکیه با اروپا برای تحقق رویای پیوستن به اتحادیه اروپایی باعث شده آلمان بهسختی با سبقت گرفتن از چین به نخستین شریک تجاری این کشور تبدیل شود، اما پکن رتبه دوم را به هیچکشور اروپایی یا آمریکایی دیگری نداده است. روابط اقتصادی میان چین و ترکیه که در سال ۲۰۰۱ بهزحمت از سطح چندصدمیلیون دلار ارتقا یافت و عدد ۱/۱ میلیارد دلار را ثبت کرد، در سالهای اخیر همواره بیشتر از ۲۰ میلیارد دلار بوده است.
روابط تجاری میان چین و امارات در سالهای اخیر، خود را به مرزهای ۵۰ میلیارد دلار رسانده و طرفین را امیدوار کرده تا سال ۲۰۳۰ بتوانند آن را به ۲۰۰ میلیارد دلار برسانند؛ عددی که بسیار شگفتانگیز است، زیرا درصورت تحقق، معادل یکسوم روابط تجاری چین با آمریکاست. با وجود این، روابط چین و امارات بیشتر از آنکه شبیه روابط واشنگتن با پکن باشد، رابطهای عمیق و مبتنیبر همکاریهای گسترده است.
از سویی دیگر هنگامی که یک قدرت بزرگ مانند چین مختصات فعلی آن در نظام بینالمللی وجود دارد، بیتوجهی به آن و عدم توسعه روابط همهجانبه با این کشور میتواند برای هرکشوری بهویژه در غرب آسیا دارای تبعاتی باشد. ایران نیز این مسئله را به خوبی در حال حاضر فهمیده است و به دنبال این مسئله و ارتباطات گسترده و عمیق و همکاریهای چندجانبه با چین است که قرارداد ۲۵ ساله ایران و چین نمونهای از آن است.
محو شدن در روابط با شرق؛ از حرف تا واقعیت؟!
مسئلهای که باید در بحث سیاست خارجه و تآثیر آن بر فضای داخلی کشور، در نظر گرفت این است که تجربه دولتهای قبلی جلوی دولت سیزدهم است. سالهایی بود که محوریت سیاست خارجه در دهه هشتاد محدود به کشورهای خاصی در منطقه و جهان میشد یا حتی در دهه نود محصور در غرب میشد و نتایج آن نیز مشاهده شد. دولت سیزدهم اگر میخواهد راه خطای دولتهای گذشته را نرود و محو یکسری کشورها و تعاملات خاص نشود و در نهایت امتیاز خاصی نصیب کشور و ملت ایران نشود، باید از این تجربه درس بگیرد.
مسئله و گمانهزنیهایی که این روزها درمورد محوریت دولت سیزدهم در تعامل صرف با شرق بسیار مطرح میشود و مباحثی پیرامون روابط یک جانبه ایران با چین و یا روسیه مطرح میشود که هنوز پاسخ درستی در فضای افکار عمومی به آنان داده نشده است.
محمود عباس زاده، سخنگوی کمیسیون امنیت ملی مجلس در گفتگو با خبرگزاری دانشجو در این باره گفت:روابط ایران و چین منافاتی با سیاست نه شرقی نه غربی ندارد و چه کسی گفته که چین شرق است؟ چین مظهر و تجلی شرق به معنای سیاسی نیست بلکه کشوری با ویژگیها و طبقه بندیهای خاص خودش است. چین به جمهوری اسلامی ایران باتوجه به ظرفیتها و توانمندیهایش نیازمند است. ماهم برای حل برخی از مشکلات خود به دنبال استفاده از ظرفیتهای چین هستیم.
در این شرایط نیز خصوصاً اینکه در این بین مسئلهی محرمانه بودن مفاد قرارداد ایران و چین و خب تجربههای قراردادهای بدین نحو در طی چند دهه اخیر در ایران، ثابت میکند که نمیتواند به راحتی از کنار این مسائل عبور کرد و یا حتی به مسئولین دولتی اعتماد کامل داشت و باید اینگونه بیشتر مورد بحث و بررسی قرار گیرد. وگرنه که پس از چندسال راه طی شده در دو دولت قبلی ادامه داشته و شاهد دولت سومی خواهیم بود که سیاست خارجه خود را یک جانبه تعریف کرده و از آن متضرر میشود.