به گزارش گروه استانهای خبرگزاری دانشجو، نشست مشترک مسئولان جهاد دانشگاهی با عباس زارع، ایده پرداز و مبتکر پارک ملی ایران کوچک با هدف معرفی راههای ایده پردازی به جوانان برگزار شد.
هدا اصل روستا، مدیر سازمان دانشجویان جهاددانشگاهی البرز در این نشست گفت: طرح «عیادت و همنشینی» طرح سراسری است که از سوی سازمان دانشجویان جهاددانشگاهی کشور به صورت سراسری در استانها برگزار میشود و هدف از اجرای این طرح ملاقات و همنشینی با افرادی است که به نوعی به جامعه و مردم خدمت کردهاند و شاید کمتر مورد توجه واقع شدهاند.
اصل روستا افزود: انسانها با حس مسئولیت پذیری و وجدان کاری خود تاثیرات مطلوبی در توسعه جامعه خود دارند. ایده پردازان با اندیشهای نو، نوآور و پیشرو در عرصههای فرهنگی و اجتماعی خویشاند.
مدیر سازمان دانشجویان جهاد دانشگاهی البرز بیان کرد: سازمان دانشجویان معاونت فرهنگی جهاددانشگاهی واحد البرز در راستای اجرای این طرح با دکتر عباس زارع مبتکر و ایده پرداز پارکهای بزرگ کرج از جمله پارک ملی «ایران کوچک» و باغ گلهای کرج هم نشینی و ملاقات صورت گرفت.
وی در پایان یاد آور شد: هر ایده فرهنگی مانند بذر در کاشتن و باغبانی است تا زمانی که ایدهای خوب و پربار نباشد، نمیتوان برداشتی خوب و مطلوب داشت. ایده پردازان فرهنگی از مغفول ماندگان جامعه هستند و باید جایگاه و مقامشان حفظ و پابرجا بماند.
عباس زارع در این نشست صمیمانه گفت: شغل حرفهای بنده فضای سبز و باغبانی است. در سالهای ۱۳۷۹ تا پایان ۱۳۹۳ در بخشهای مختلف فعالیت کردهام از جمله مدیریت سازمان پارکها و فضای سبز شهرداری کرج، ریاست مرکز علمی کاربردی شهرداری کرج و منتخب اول شورای پنجم شهر کرج را میتوان نام برد.
وی افزود: از زمانی که مقام معظم رهبری لقب ایران کوچک را برای استان البرز نام بردند همیشه به فکر این بودم که این لقب باید یک نمود خارجی نیز داشته باشد که سنگ بنای این پروژه از اینجا شکل گرفت.
زارع ادامه داد: در دنیا پارکهایی با عنوان پارکهای مینیاتوری وجود دارد؛ در نظر داشتیم اولین ایده پارک مینیاتور ایران را در کرج پیاده کنیم. این پروژه ضمن عظیم بودنش نیاز به بودجه زیادی داشت و بنا به دلایل متعدد پارک ایران کوچک را در مقیاس بزرگتر در نظر گرفتیم؛ چراکه در مقیاس بزرگتر ضمن اینکه این امکان فراهم میشد تا مردم خودشان در آن فضا و حس و حال قرار بگیرند و از نزدیک با آداب و رسوم و نوع سکونتگاه شهرهای ایران آشنا شوند، منجر شد هزینهها به شدت کاهش پیدا کند. از اینجا فکر و ایده گرفته شد و مدیران اجرایی طرح به شهرهای ایران سفر کردند و از نزدیک با آداب و رسوم و شیوه زندگی و سکونتگاه مردم شهر آشنا شدند و حتی افراد ماهر و معماران بومی هر شهر شناسایی شدند و همان معمارها را در طراحی داخلی دعوت به کار کرده ایم تا جزئیات طرحها را مطابق ساختار و معماری شهر خودشان در نظر بگیرند.
وی گفت: در حوزه شهر و محیط شهری ما نیازمند آفرینش فضاهای جدیدی هستیم و وقتی مردم با این فضاها مواجهه میشوند ارتباط و حس خوبی بگیرند، همچنین به بودن آن فضا در محیط شهری مباهات کنند. متاسفانه فضاهای بسیار زیادی بوجود میآید که به نگاه مردم کمتر توجه میکنند و مردم شهر هیچوقت نمیتوانند ارتباط برقرار کنند.
زارع افزود: مهمترین بناها و معماری در ایران از دو سه دهه گذشته باقی مانده است. معماران ما همان فیلسوفان بودند مانند شیخ بهایی و شاگردان او این افراد عشق، سرشت و اجتماع و فطرت مردم را درک کردهاند و متناسب با آن یک فضا و نشان را طراحی کردهاند در حال حاضر همه مهندسان ما تکنیکال هستند و سلیقه فردی است. چیزی که عمومیت دارد کاری که حسی را ایجاد کند و دلی را بلرزاند کمتر داریم. مهندسان باید دانششان را اجتماعی کنند. معمار شاعر نسبت به معماری که شاعر نیست اثر متفاوتتری را خلق میکند. همچنین معمار اگر فیلسوف باشد قطعا اثراتی متحیرتری خواهد داشت. باغبانی که اهل دل باشد نیز بسیار متفاوتتر خواهد بود.
زارع خاطر نشان کرد: در سال ۱۳۷۹ مدیریت سازمان پارک و فضای شهرداری کرج را برعهده داشتم، متوجه شدم شهر کرج با کمبود پارک برای خانوادهها مواجهه است. در آیتمی که خودم مسئولیت داشتم پارکی نبود اولین فکری که به ذهنم خطور کرد حداقل کاری کنم که فرزند خودم و به دنبال آن فرزندان شهروندانم مشکلی برای رفتن به پارک نداشته باشند. با خودم گفتم اینجا که خودت هستی و مشغول به کاری مطلوبیت ندارد خودت باید گام برداری و به محیطت مطلوبیت بدهی و مسئولیت و تحرکی بوجود بیاوری. در آن زمان با توجه به منابع محدود، اما با برنامهریزی و انرژی که داشتیم به سرعت کار انجام شد. هر کاری از جمله مدیریت نیازمند مهارت است؛ معماری نیازمند مهارت است؛ مهارت متاثر از دانش است؛ شما ابتدا باید کسب دانش کنید و سپس دانشتان را حرفهای کنید؛ به مهارت درآورید و هر زمان که مهارت داشتید، پروژه بسازید. ما مهندس معمار زیاد داریم؛ اما مهندس ماهر کم داریم.
یادآور شد: در جامعه ایران نیازمند انسانهای ماهر هستیم. علاوه بر مهارت عنصر دیگر حس تعلق داشتن است که از آن تعهد بروز میکند و وجدان کاری داشتن میتواند تحول ایجاد کند.
زارع گفت: در سالهای ۸۷ و ۸۸ براساس ظرفیتها، استانداردی را ایجاد کردم که هر شهروند بتواند در زمان کم و مسیر کوتاه برای گذارندن اوقات فراغت فرزندش به پارک برود. این هدف و برنامه شد تا یک عدالتی هم ایجاد شود. در سال ۹۰ تقریبا عموم مناطق شهری هر شهروند با ۱۵ دقیقه پیاده روی به محلی برای گذراندن اوقات فراغت خود میرسید. ابتدا هدف گذاری شد و شاخصها را تعیین کردیم با مدل دانشی و مدیریتی برنامهریزی شد.
وی با بیان خاطرهای از مشکلات و موانعی که در مسیر کار خود وجود داشت، خاطرنشان کرد: بنده به تازگی پست مدیریت خود را تحویل گرفته بودم و بسیار خوش شانس بودم که یک مشاور خوب استاد بازنشسته دانشکده منابع طبیعی شادروان دکتر محمد طباطبایی در مسیر زندگی من قرار گرفت ایشان زمانیکه درکنار من بودند ۷۶ سالشان بود شاعر و ترک زبان هم بودند. من جوان بودم این استاد بزرگوار کنار من بودند. ۷ الی ۸ ماه از مدیریت من میگذشت، هر روز یک اتفاق و مانعی بر سر راه من بود، در کنار استاد بودم و قرار بود جنگل کاری انجام دهیم. من ناله میکردم مشکل است، سخت است، موانع زیاد است و در اکثر حوزهها همکاری نمیشود. استاد فرمودند مهندس جوان «ناله نکن؛ چاره بکن»؛ شما را مسئول کردهاند که چاره بیاندیشید نه اینکه شما هم ناله کنید در اینصورت کاری پیش نخواهد رفت. این جمله استاد همیشه در ذهنم در مواجهه با مشکلات تداعی میشد.
زارع یادآور شد: در حوزه مدیریت درکشور ما مدیر باید انتخاب کند که مدیریت یعنی من در میدان جنگ هستم و هر روز خودش را برای جنگ آماده کند؛ چراکه مدیریت همراه با چالش است و هر چه چالش بیشتر، پویایی بیشتر خواهد بود. مدیر باید این چالشها را مدیریت کند. پروژه ایران کوچک و همچنین باغ گلهای کرج هم مخالفان جدی داشت.
ایده پرداز و مبتکر پارک ملی ایران کوچک گفت: یکی از موضوعاتی که در فرهنگ ما یزدیها هست این است که اگر یک ریال خرج کنیم باید ده ریال از آن برداشت کنیم اگر ۵۰ میلیارد خرج کنیم باید ۵۰۰ میلیارد بهره وری داشته باشد. فرهنگ میگوید از وقت و پول و فکر خودت نهایت استفاده و بهره برداری را داشته باش. من هر روز در محل پروژهها حضور داشتم و زمان زیادی برای پروژهها در نظر گرفته بودم به طوریکه هیچوقت نتوانستم تعادلی بین کار و زندگی خودم ایجاد کنم که زندگی اکثر مدیران به این شکل است. هیچوقت دوران کودکی فرزندانم را درک نکردهام و الان هم حسرت میخورم. میتوانم بگویم یکی از دلایلی که مسئولین ما مشکل پیدا میکنند این است که نمیتوانند این تعادل را حفظ کنند؛ برعکس، کشورهای دنیا که این تعادل را حفظ میکنند.
زارع ادامه داد: وقتی منابع مادی خالی باشد آدم باید جای خالی آن را پر کند. یه زمانی پول میدهید برایت فکر میکنند، برایت برنامهریزی میکنند و اجرا و نظارت میکنند. در دنیای سرمایهداری پول محرک همه این موارد است. وقتی منابع مالی محدود باشد باید انرژی و نیروی انسانی جایگزین آن شود. مخصوصا افراد در کشورهای در حال توسعه خیلی توانمندتر از کشورهای اروپایی هستند، چون این افراد با توجه به اینکه کمپلکسی از موضوعات مختلف هستند و در آن کشورها زیرساختها مهیاست در آنجا نیز موفقتر عمل میکنند.
وی گفت: متاسفانه ما در انجام کارهای اشتراکی ناتوان هستیم و هم افزایی نداریم. دونفر کنار هم نمیتوانند هیچ شراکت طولانی مدت داشته باشند. اختلافات را باید در یک غالب حل کنند و گفتگو کنند؛ اما سیاست مدارهای ما هیچوقت نتوانستند این موضوع را نهادینه کنند؛ اصلا نمیتوانیم حرف بزنیم. مشکل ما نداشتن گفتگو و مذاکره است.
زارع خاطرنشان کرد: یکی دیگر از عمدهترین موانع توسعه ما این است که به همنوع خود فکر و انرژی نمیدهیم تا موفق بشود. افرادی که در کنارمان هستند را ضعیف نگه میداریم تا خودمان موفق باشیم باید الزامات رقابت را درک کنیم و هرگاه این چالشها حتی سیاست و اقتصاد با فرهنگ و نگاه اجتماعی تلفیق شود نتیجه مطلوب خواهیم داشت.
وی ادامه داد: در باغبانی من اگر بفهم فضای سبزی که استفاده میکنم برای بهره مندی و استفاده مردم است، صرفا موفق خواهد بود. در هر پرورهای بدون اینکه نگاه مردم را در نظر بگیریم اون فضای سبز هیچ وقت موفق نخواهد شد. این نگاه در مدیریت شهری پر رنگتر است. باید در نهاد شهرداری پلسازی و ساختمان سازی که صورت میگیرد با نگاه اجتماع محور باشد یعنی مردم با دیدن آن حس خوبی داشته باشند. مدیریت شهری دقیقا یک نهاد اجتماعی است و هر اقدامی که انجام میدهد کنش و واکنش مردم را به دنبال خواهد داشت. وقتی مردم بادیدن بناها حس و حال خوبی داشته باشند؛ یعنی به مردم احترام گذاشتهایم و وقتی حال خوب انتقال داده شود، مردم هم به محیط احترام میگذارند. فضا و کالبد فرهنگ میدهد و آدمیان را در چهارچوب قرار میدهد.
زارع گفت: در دوران مدیریتم تعداد پارکهای کرج را از ۶۷ پارک تقریبا به ۳۰۰ پارک رساندیم. در حال حاضر باید وارد بحث پارکهای موضوعی شد، پارکهایی که بتواند اوقات فراغت مردم را به یک موضوع خاصی اختصاص بدهد. پارکهای موضوعی نفسکش جامعه است و باید برنامه ریزی در این خصوص صورت بگیرید.
وی به برخی از پروژههای ناتمام خود اشاره کرد و گفت: یکی دیگر از پروژهها پروژهی شهر دانایی بود که شهر دانش محوراست و دارای فضاهای است که کودکان و نوجوانان در انجا با انواع علوم از جمله جریان الکتریسته، انرژی باد و آب وغیره از نزدیک آشنا بشوند و لمس کنند. پروژهی دیگر پروژهی هفت خان بود که در این پروژه هفت خان، هفت خان معماری، هفت خان رستم و هفت مرتبه معرفت را در هفت پایگاه انجام بدهیم این سناریو هم به سرانجام نرسید. من موافق کپی برداری نیستم و باید کارهای کنیم که در ایران برای اولین بار انجام شده که جاذبه گردشگری هم ایجاد کند و آن چیزی که در شهرهای دیگر دیدیم در اینجا نبیینیم و منحصربه فردبودن آن را حفظ کنیم.
زارع افزود: برای منِ مدیر و یا شهردار، این کارها، کارهای کوچک است باید کارهای بزرگتر انجام بدهیم ما در هر کاری باید بگوییم این گام نیست باید گامهای بزرگتر برداشت. در محیط شهری نیازمند آفرینش هستیم، نیازمند ایده هستیم؛ ایدههایی که امکان پذیر باشد و از آدمیانی که میتوانند چیزهایی خلق کنند، استفاده کنیم و شما در جهاد دانشگاهی و دانشگاه تلاش کنید خلاقیت آدمها را بالا ببرید.
وی در پایان افزود: از شادروان محمد حسین فاتح که این باغها را در اختیار فضای شهری قرار داده است باید قدردان باشیم و همچنین از همکاران محترم جناب آقای مهندس مجتبی گل محمدی و جناب آقای مهندس بضاعتیپور که در اجرای طرح پارک ملی ایران کوچک همکاری داشتهاند به نوبهی خود تشکر و قدردانی میکنم.