به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، حجتالاسلام مسعود عالی سخنران مذهبی در مراسم عزاداری شب چهارم ماه محرم هیأت آئین حسینی اظهار داشت: از معارف اهل بیت برمیآید که پیوند میان مومنین، واقعی و تکوینی است و به این دلیل باهم ارتباط ندارند که اهل یک قوم یا کشور هستند یعنی پیوند قراردادی نیست بلکه بالاتر است و مشابه پیوند میان سلولها و بافتهای بدن است زیرا همه در خدمت یک روح هستند.
وی با اشاره به اینکه یک روح ایمان و ولایت در تمام مومنین جریان دارد و مانند نخ تسبیح برای آنان است، تصریح کرد: در روایت داریم که جابر جوفی از اصحاب امام باقر و امام صادق(ع) که ۷۰ هزار حدیث حفظ بود، نزد امام باقر(ع) آمد و پرسید من زمانهایی دلم میگیرد به قدری که خانوادهام هم متوجه میشوند اما من دلیلش را نمیدانم، این چیست؟ امام فرمود: خداوند مومنین را از گل بهشت خلق کرده است و در نسیم روح خود در آن دمید. برای همین مومنین باهم برادر تنی هستند. اگر به یکی از افرادی که باهم چنین پیوندی دارند، حزن و اندوهی وارد شود، دل برادران دیگر هم گرفته میشود.
عالی افزود: یکی از دلایل دل گرفتن همین اتفاقات است. حاج اسماعیل دولابی میگفت زمانی که دلت میگیرد یکی از راههای رهایی از آن خوشحال کردن دل مومنی دیگر است. زمانی که دل مومنی شاد شود، براساس روایت، چون گره و مشکل مومنی برطرف شود، به این دلیل که باهم ارتباط دارید، با شاد شدن دل او، دل شما هم شاد میشود. گاهی انسان، موجود زندهای را شاد کند و گرهی از او باز کند، موجب شادی دلش میشود.
این سخنران مذهبی گفت: اگر همین پیوند واقعی میان مومنان هست که هست، باید خود را محک بزنیم آیا نسبت به گرفتاری مومنان دیگر بی قرار و ناراحت میشویم و اگر دستمان برسد برای حل مشکل مومن دیگری اقدام میکنیم؟ مومن نمیتواند در برابر مشکل مومن دیگری بیخیال باشد در غیر اینصورت ما دچار ضعف ایمان هستیم.
وی افزود: پیامبر و امیرالمومنین هر زمان میدیدند، مومنی گرفتاری دارد، بیقرار میشدند. در آن ماجرای سه روز که اهل بیت(ع) قرص نان خود را به فقیر و اسیر و ... دادند، یک نفر جلوی در آمده بود چرا هر ۵ نفر نان خود را به او دادند؟ دلیلش همین است که بی قرار درد مومن دردمند میشدند.
عالی گفت: در روزگاری سید مهدی قوام جلوی فاحشه خانه های تهران میرفت تا یک نفر را نجات دهد. روزی جلوی فاحشه خانه رفت و از مسئول آنجا پرسید امروز دختر جوانی را نیاوردند. گفت چرا امروز یکی را آوردند که از صبح گریه میکند. گفت او را بیاور. بعد گفت چقدر پول بدهم تا او را رها کنی؟ مسئول گفت: فلان مقدار گفت این پول را میدهم تا او را رها کنی. آن دختر پرسید چرا این کار را میکنی؟ قوام گفت من پول میدهم تا زندگیت را تامین کنی. حضرت زهرا(س) را خواب دیدم که گفت دختر سیدی به خاطر فقر به فاحشه خانه رفته است، او را نجات بده. او از این کارها بسیار میکرد.
این سخنران مذهبی افزود: بعد از فوت سید مهدی قوام که در صحن حرم حضرت معصومه به خاک سپرده شد بسیاری از لاتها و مشتیهای تهران به قم رفته بودند زیرا که دست بسیاری از آنها را گفته بود و به مسیر الهی آورده بود. افراد بسیاری که به دلیل فقر دچار فحشا شده بودند نجات داد و زندگی به آنها بخشید زیرا درد مومنان را داشت.
وی گفت: در شرایط کنونی اقتصادی که بسیاری زندگیشان سخت شده است، افرادی که دستشان به جایی میرسد و احتکار میکنند، مثلا دارو را احتکار میکنند، مسلمان نیستند زیرا درد دیگران را که ندارد هیچ، از دردمند شدن بیشتر مومنان هم خوشحال است.
صوت کامل این سخنرانی را بشنوید: