گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو-حسین علوی: هفته گذشته مناظرهای در دانشگاه علامه طباطبایی برگزار شد که تاکنون پس لرزههای آن را میتوان در فضای مجازی و نخبگانی کشور احساس کرد. در یک سمت این مناظره دکتر سیدعلی مدنیزاده، رئیس دانشکده اقتصاد دانشگاه شریف و در سمت دیگر همت قلیزاده کارشناس سازمان برنامه و بودجه که چند سالی است در توئیتر فعال شده و نظرات متناقضی نسبت به جریان متعارف اقتصادی کشور در حوزه انرژی مطرح میکند، حاضر شده بود.
بررسی فضای مجازی پیش از شروع مناظره گویای آن بود که قاطبه دانشجویان علم اقتصاد، فعالان بازار سرمایه و اقتصاددانان طرفدار مدنیزاده و دیگر اقشار مختلف جامعه بخصوص افرادی که از گرانیهای اخیر تحت فشار هستند و به دنبال مقصری برای این اتفاق میگردند طرفدار قلیزاده بودند.
من حیث المجموع با توجه به بحثهای مطرح شده در فضای مجازی این مناظره برای اکثر کسانی که کوچک ارتباطی با اقتصاد دارند دارای اهمیت شده بود؛ ازدحام جمعیت در ورودی دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه (محل برگزاری مناظره) گویای همین موضوع بود.
راهروهای پر رفت و آمد منتهی به سالن آمفی تئاتر دانشکده اقتصاد علامه گویای آن بود که این بحثها به درون دانشگاه هم کشیده شده است؛ برای من به عنوان یک دانشجوی علوم سیاسی عجیب بود در عصری که برخی رسانههای جمعی و روایتهای عامه خبر از تشتت اجتماعی، سیاسی و اقتصادی میدهند عدهای به دنبال پاسخ به این سوال هستند که قیمتگذاری دستوری روی حاملهای انرژی باعث تورم میشود یا افزایش نقدینگی.
سالن میزبان مناظره به قدری پر بود که برای پیدا کردن صندلی خالی به زحمت افتادم، این در حالی بود که هنوز دقایقی تا شروع مناظره باقیمانده بود. حضور دختران چادری و همچنین کمحجاب و حضور پسران ریشو و همچنین ششتیغکرده، نشان از تنوع قابل قبول در طیف مخاطبین این جلسه داشت.
بالاخره پس از چند ده دقیقه معطلی قلیزاده در جایگاه سخنران قرار گرفت. سالن در آرامش بود؛ قلیزاده اما نه. از ابتدای صحبتها، تن صدای بالا و کلماتی که گاهاً در ریتم تند صحبت بریده بریده ادا میشدند، حس آرامش را به مخاطب القا نمیکرد.
پس از پایان مونولوگ اولیۀ قلیزاده، از مدنیزاده دعوت شد تا صحبتی یکطرفه به اندازۀ قلیزاده داشته باشد؛ مدنیزاده هم ارائهای چند ده دقیقهای داشت که چون در طی آن چندین بار به تذکر مجری دربارۀ پایان وقت صحبت التفات نکرده بود، مجری برای رعایت مساوات، مجدداً ده دقیقه وقت برای صحبت به قلیزاده داد.
این ده دقیقه اما با ارائه اولیهاش متفاوت بود؛ قلیزاده از همان ابتدا شروع به نقد بخشهایی از صحبتهای مدنی زاده کرد-این اولین ضربه مستقیم دو کارشناس به یک دیگر بود- البته اظهارات قلیزاده به مذاق حاضران در جلسه خوش نیامد و کم کم کامنتهایی از نارضایتی توسط حضار به سمت صحبتهای وی روانه شد.
رفته رفته فضا از آن حالت آرام خود در حال خارجشدن بود. سؤالهای پراکندهای از میان جمعیت در مورد صحبتهای قلیزاده مطرح میشد. مجری_که ورودی ۱۴۰۱ رشتۀ اقتصادِ همان دانشکده بود_ وقتی دید فضا در حال ملتهب شدن است، با بهانهکردنِ کمبود وقت، سعی در بردن برنامه به بخش بعدی داشت اما دانشجویان که گویا از جنجالینبودن جلسه خسته شده بودند، با الفاظی مثل «وقت هست» و «ما تا شب نشستهایم» به مجری پاسخ دادند. به هر طریق فضا آرام شد.
هر دو کارشناس این بار پشت میز نشسته و آماده مرحله بعدی مناظره خود شدند. شرایط قرار گرفتن صندلیهای دو کارشناس بگونهای بود که باعث مودت آنها شده بود و در این موقعیت آنچنان که باید و شاید به یک دیگر نقد نکردند.
پس از یک صحبت کوتاه، نوبت سؤالات مجری شد. دو_سه سؤال مجری با پاسخهای تفصیلی مدنیزاده همراه شد و حضار با سکوتشان وی را تأیید میکردند. با رسیدن نوبت به قلیزاده، وی برای آرام کردن جو، صحبتش را با این جمله آغاز کرد: ما برای حل مشکل اینجا آمدهایم. این شروع محتاطانه هم اما توفیقی حاصل نکرد و چیزی از انقلتهای دانشجویان در میان صحبتهایش نکاست.
تالی منطقی این انقلتها هم عصبانیت قلیزاده همراه با این جمله بود که «بگذارید حرفهایم را کامل بزنم. برای به هم ریختن جلسه آمدهاید؟». در ادامۀ روند برنامه، مجری تعدادی سؤال از قلیزاده پرسید. پاسخ قلیزاده اما برای دانشجویان کفایت لازم را نداشت و حضار از مجری درخواست کردند که همین سؤال را از مدنیزاده هم بپرسد تا پاسخ وی را هم بشنوند (که البته شاید خالی از غرضورزی و برای تضعیف روانی قلیزاده نبود).
کم کم حواشی فضای مجازی به درون جلسه کشیده شد؛ از ارجاعات قلیزاده به صفحۀ توییتر و کانال تلگرامش تا تیکه انداختنهای دانشجویان که «آقای دکتر اینجا جدال نیست؛ اینجا دانشکدۀ اقتصاد است». بعد از گدشت حدود یک ساعت و نیم فضای سالن تقریباً ضد قلیزاده و به نفع مدنیزاده شده بود، پاسخهای استاد اقتصاد شریف بیش از قلیزاده دانشجویان و افراد حاضر در سالن را اقناع کرده بود.
نوبت به پرسش و پاسخ دانشجویی رسید؛ به نظر میآمد لحظات سختی در انتظار قلیزاده است که همینطور هم شد. سؤالات مکرری که از وی پرسیده میشد، مدام با درخواست برای پاسخ دقیق همراه میشد. چیزی شبیه جلسۀ بازجویی. در همین میان، به بهانه سوال، خانم دکتری شروع به شرح تز دکترایش کرد که هر چند دقایقی جلسه را از التهاب خارج کرد اما طولانی شدن صحبتهایش، کم کم زبان دانشجویان را به غر زدن کشاند. گویا حوصلۀ گوش دادن به هیچکس جز مدنیزاده را نداشتند.
سؤال دانشجوی دکترای دیگری که خود البته بیشتر جواب بود، با توضیحات تکمیلی مدنیزاده همراه شد. در حدفاصل پرسیدن سؤال بعدی، قلیزاده برای شکستن فضا، به مجری که حالا یکی_دو ساعت میشد سر پا ایستاده بود تعارف زد که کنارشان بنشیند تا خسته نشود. پس از آنکه با امتناع مجری روبرو شد، رفت و یک صندلی برای او آورد تا پشت همان تریبون بنشیند. پرسش و پاسخها ادامه یافت و به همراه آن تیکه و کنایهها نیز.
دقیقه برنامه به ۱۸۰ رسیده بود اما سوالات دانشجویان پایان نداشت. قلیزاده تحت فشار بود و مدنیزاده هم از دور تماشا میکرد و گهگاهی توضیحاتی میداد. قلیزاده زبان به اعتراض نسبت به طولانی شدن جلسه گشود و خواستار پایان آن شد. سؤال آخر اما شاید جنجالیترین سؤال بود. فردی ضمن بیان کردن مطالبی، از قلیزاده خواست تا زمان و مکان اخذ مدرک دکتری خود را (در پوستر برنامه وی با پیشوند دکتر معرفی شده بود) بیان کند. قلیزاده نیز با بیان اینکه مدرک کارشناسی و کارشناسی ارشد رشتۀ اقتصاد خود را از دانشگاه شهید بهشتی دریافت کرده و تحصیلات دکتری را نیمهتمام رها کرده و مدرک دکتری ندارد، به جلسه خاتمه داد. پس از برنامه نیز هر دو کارشناس در گعدههای چند نفری دقایقی را به بحث پرداختند.
به نظر من این برنامهها که کمتر از رنگ و بوی سیاسی دارند نه تنها برای اقتصاد ایران خوب و مفید است بلکه حیاتی است، برنده تمام رویدادها اقتصاد ایران خواهد بود که میتواند مسیری درست برای خود انتخاب کند.