به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، بن کاسپیت در المانیتور نوشت: دیدار برنامهریزی شده هیئت حماس از ریاض، بازتابی است از اولویتهای تازه عربستان سعودی که شامل عادی سازی روابط با اسرائیل نمیشود. یک منبع ارشد امنیتی پیشین اسرائیل میگوید: «عجیب این است که به رغم همه شواهد و چراغهای هشدار قرمز، نتانیاهو هنوز هم از «گسترش دایره صلح» سخن میگوید و این گزینه که اسرائیل به زودی عربستان سعودی را به پیمانهای ابراهیم ملحق خواهد کرد.»
هرچند گفته شده که سعودیها از درز خبر دیدار حماس از ریاض برآشفته شده و این برنامه را لغو یا به تاخیر انداختهاند، اما همین هم روشن میسازد که سعودیها در حال تغییر سوگیری خود هستند و از یک عضو پابرجای اردوی آمریکایی – اسرائیلی، تغییر موضع میدهند.
یک مقام ارشد سیاسی پیشین اسرائیل میگوید: «سعودیها به نتانیاهو آب دهان میاندازند، اما او خودش را متقاعد میکند که دارد باران میبارد.» یک مقام ارشد امنیتی اسرائیل هم به دعوت ایران از ملک سلمان بن عبدالعزیز برای دیدار از تهران اشاره کرده است و میگوید «با هر معیاری که حساب کنیم، این یک رخداد دراماتیک» است. همزمان روابط ایران با دیگر کشورهای خلیج (فارس) و خاورمیانه هم در حال گرم شدن است از جمله آنانی که با اسرائیل توافق صلح امضا کردهاند.
به گزارش دیپلماسی ایرانی، در ادامه تحلیل المانیتور خاطر نشان شده: براساس سفر برنامهریزی شده حماس، روشن است که حماس اکنون در حال یک احیای منطقهای است؛ از یک سازمان منزوی تحت محاصره که فعالانش در بخش بزرگتری از منطقه، تحت تعقیب قرار داشتند، اکنون به سمت نوعی نقطه اجماع سِیر میکند.
یک مقام ارشد نظامی اسرائیل میگوید که بازتاب چنین تغییری را در بیانیههای حماس علیه اسرائیل هم میتوان مشاهده کرد: «لحن این بیانیهها تغییر کرده و نوعی اعتماد به نفس را نشان میدهند و زبان تهدید به آنها بازگشته است. البته معنیاش این نیست که حماس برای شروع جنگ آماده میشود بلکه نشان میدهد که حماس احساس آزادی بیشتری میکند.»
یک منبع بسیار ارشد پیشین اسرائیل هم میگوید: «اگر آمریکاییها بروند، روسها به ایران نزدیک شوند و نخستوزیر تازه اسرائیل هم به واشنگتن دعوت نشده و با برخورد سردی روبه رو باشد، چه انتظار دیگری میتوانید داشته باشید؟». از سعودیها و اماراتیها نمیتوان انتظار داشت که به اتحاد راهبردیای تکیه کنند که جلوی چشمشان در حال از هم پاشیدن است. یا باید دور میز حضور داشته باشید یا شما را بهعنوان «غذای اصلی» روی میز میگذارند. حد وسطی هم وجود ندارد.» بنابراین، وقتی نتانیاهو مکررا از گامهایی برای «گسترش دایره صلح» حرف میزند، چه منظوری دارد؟ یا این است که لاف میزند – که البته رکورد جهانی لافزنی را هم دارد – یا چیزی را میداند که ما نمیدانیم. اگر نتانیاهو، آنطور که اخیرا به نظر میرسد – عقبنشینی کند (همانطور که در ماجرای مسجدالاقصی این کار را کرد) و دست از برنامه تغییرات قضایی هم بردارد – همان برنامهای که تقریبا چهار ماه اعتراضات انبوه طرفداران دموکراسی را در سراسر اسرائیل برانگیخته است، شاید در روابطش با آمریکاییها – و چه بسا سعودیها هم – در مسیر درستی حرکت کند.
عادی سازی اسرائیلی – سعودی، در درجه نخست، به اراده کاخ سفید برای کاهش تنشها در روابط با ریاض، واگذاری تجهیزات نظامی مورد نیاز سعودیها و تقویت پیمانهای ابراهیم وابسته است. اینها هم چندان محتمل نیستند. نتانیاهو، برای در پیش گرفتن رویه آشتی جویانه، فاقد پشتیبانی متحدان ملیگرای افراطی متحد خود است و رقبایش – یعنی بنی گانتز و یائیر لاپید – هم هنوز به حمایت و نجات او تمایلی ندارند؛ پس او میتواند تقلا کند یا دست کم وانمود کند که دارد تقلا میکند.