به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، طاووسی، مدرس و پژوهشگر تاریخ اسلام و تشیع، سخنان خود را اینگونه آغاز کرد: «مرا با خودت ببر» یکی از کارهای شاخص مظفر سالاری است که درباره امام جواد و یکی از کرامات ایشان نوشته شده و مبتنی بر یک روایت از کتاب کافی است. منابع روایی و تاریخی ما واجد ظرفیتهای فراوانی برای داستاننویسی است. فقط یک هنرمندی لازم است که روایات درست انتخاب و درست پرورده بشوند که در رمان «مرا با خودت ببر» شاهد این موضوع هستیم.
طاووسی ادامه داد: علاوه بر فوت و فن داستاننویسی و انتخاب درست موضوع کار، وقتی ما در حوزه تاریخ قلم میزنیم، باید فضای آن دوره را بشناسیم تا بتوانیم رمانی در آن فضا خلق کنیم و دچار زمانپریشی نشویم. این کتاب از این نظر هم موفق بوده است.
این پژوهشگر درباره جایگاه استناد به کرامات ائمه در نگارش رمانهای مذهبی گفت: ما به عنوان شیعیان اثنی عشری مقامات خاصی را برای امامان قائلیم و نگرش ما به امام با جریانهای سنی مذهب یا حتی دیگر جریانهای شیعی مثل زیدیه و اسماعیلیه فرق میکند. ما به امامی قائلیم که معصوم است و منصوص و حجت خدا و از او کراماتی میتواند به ظهور و بروز برسد. در این زمینه در بعضی از آثار مسیر افراط در پیش گرفته شده. ما کتابهای مناقبنگاری و فضائلنگاری داریم که خیلی فضای تاریخی ندارند و دائما مسائل خارقالعاده و عجیب مطرح میکنند. البته ائمه قادر به این مسائل بودهاند؛ اما این که این میزان از کرامات و اینگونه کراماتی که در این کتب درج شده، از ائمه دیده شده یا نشده، محل بحث جدی است. یکی از القاب امام جواد ذوالکرامات است؛ اما دلیل نمیشود که هرچه کرامت در کتابها از ایشان دیدیم نقل کنیم.
او ضمن بیان اینکه نویسنده این اثر برای انتخاب روایت سراغ کتاب «کافی» رفته که مهمترین کتاب شیعه از بین کتب اربعه است بیان کرد: رفتن سراغ فضائلنگاریهای متاخر که سرشار از روایتهای مرسل و بدون سند است توجیه ندارد. همچنین برخی افراد با کتب شیعی آشنا نیستند؛ مثلا کتابی داریم به نام «دلائل الامامه» که اصلا مجهولالمولف است. نمیشود از چنین کتابی روایت انتخاب و رمانش کنیم. در زمینه کرامات و نقلشان نباید گشاددستانه عمل شود و نیاز به دقت دارد.
طاووسی درباره پژوهش کردن بعضی از نویسندگان گفت: برخی از نویسندگان ما با پژوهش تقریبا بیگانهاند. در حالی که لازمه داستاننویسی در فضای دین و معصومان و تاریخ پژوهش قوی است. گاهی هم به جای اینکه سراغ منابع قوی بروند، سراغ هر منبعی میروند و وقتی آخر کتاب را میبینیم، چهارصد منبع آورده شده؛ در حالی که کثرت منابع لزوما دلیل قوی بودن کار نیست. صحت منابع مهم است، نه کثرت منابع.
او در خصوص منابع دوره عباسی و اموی عنوان کرد: نویسندگان منابع دوره عباسی و دوره اموی را نمیشناسند. همچنین دقت نمیکنند منبع را یک انسان خلق کرده که روحیات و جریانهایی داشته. دیدهام که در بعضی از رمانها مطالبی را به یزید نسبت میدهند که یزید خوابش را هم نمیدیده. فاسدبودن یزید دلیل نمیشود که هر چیزی را به او نسبت بدهیم. منابع دوره عباسی با وجود همه محاسنی که دارند، در مذمت و سیاهنمایی بنیامیه افراط کردهاند. الان چیزهایی درباره یزید مینویسند که در منابع عباسیان هم نیست.
وی افزود: این فضا حاصل نشناختن و نقدنکردن منابع است. از منابع باید روشمند و بااحتیاط استفاده کرد. چنین کاری را مداحان هم میکنند و بدون داشتن منبع قوی مطالبی را بیان میکنند.
او ضمن توصیه به نویسندگان در خصوص اینکه پیش از چاپ، آثارشان را به اهل تاریخ و کلام و فقه برای بررسی بدهند و با این افراد مشورت کنند، از انتشارات بهنشر برای دقت در این خصوص تقدیر کرد و گفت: بهنشر ناشری است که در این خصوص با صاحبنظران این حوزه حتما مشورت میکند. بهنشر چهرههای برجسته داستاننویسی و رماننویسی را وارد میدان کرده؛ اما با این حال آثارشان را به اساتید و صاحبنظران برای بررسی میدهد. بهنشر چه در زمینه کتاب بزرگسال و چه در کتاب کودک این دقتها و احتیاطها را اعمال میکند. اما برخی ناشران به این مسائل بیتوجهند.
طاووسی در خصوص تاثیرپذیری نویسندگانمان از الگوهای غربی در جذب حداکثری مخاطب گفت: رمان اصلا یک قالب مدرن و تحت تاثیر فضای غرب است. نوع جذابیتهایی که در غرب است همچون مسائل اروتیک و خشونت، در بعضی از رمانهایی که دارد عرضه میشود، در حال شایع شدن است و یا یکی از اینها یا هر دوی اینها دارد به رمانها وارد میشود. حتی نویسندگان روحانی ما وارد این فضا شدهاند. گویی فضایی است که حتما باید در آن داستان نوشت و داستان بدون این نوع جذابیتها ارزش خواندن ندارد.
او در خصوص کمکاری ارشاد در این زمینه و گفت: ارشاد بهدرستی بررسی نمیکند و چند سال دیگر میبینیم که ادبیات معصومین به ابتذال کشیده شده است.
سعید طاووسی درباره اینکه حضور مستقیم معصوم در داستان بهتر است یا اینکه باید حضور کمرنگ و غیرمستقیم داشته باشد اظهار کرد: درباره خود معصوم هم میشود نوشت؛ ولی نه اینکه از زبان او بنویسیم. البته این کار را بسیار دشوار میکند. باید تمام دیالوگها متقن و معتبر باشد. بعضی نیز مثل مجید قیصری و ابراهیم حسنبیگی موضوعی حاشیهای را انتخاب میکنند و به معصوم اشاره میکنند. ترکیبی از این دو حالت بهتر است. یعنی معصوم در داستان حضور داشته باشد؛ ولی محور داستان نباشد.