به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو به نقل از روابطعمومی تلویزیون اینترنتی کتاب، کتاب «موریانهها نمیخوابند» یک رمان دو جلدی بلندی است که در آن ماجراها و مشکلات زندگی مردی در سه دهه از زندگیش به تصویر کشیده شده است. این رمان، یک رمان اجتماعی است که در آن شخصیتها عزیزترین افراد زندگی خود را از دست میدهند، ولی همچنان عشق رنگ و بوی خود را حفظ میکند. عشقهایی اساطیری که گاه در هالهای از ابهام هستند.
خورشاهیان دربارۀ اسم کتاب خود، بیان کرد: موریانه چیزی است که از کودکی در ذهن من بوده است و اینکه موریانهها همیشه بیدار هستند و در حال خوردن چوب هستند. موریانه بخش جدایی ناپذیر از زندگی من در دوران کودکی بوده است چه موریانههایی که در چوب بوده اند و چه موریانههایی که در مغز وجود دارند. ما در خواب مدام در حال فکر و خیال و کابوس دیدن هستیم که ما را تنها نمیگذارند. اتفاقاتی که در فضای بیرون رخ میدهد بخشی از آنها در خوابهای ما دیده میشود و انگار در هر زمان در حال زندگی کردن و فکر کردن هستیم که دغدغه آن را داریم.
وی در ادامه، افزود: در این کتاب شخصیتهایی را که دوست داشتم در زندگی من وجود داشته باشند آنها را خلق کردم و شخصیتهایی که در زندگیم دوست داشتم به گونهای باشند که من میخواهم و نبودند را آنگونه که خود دوست داشتم، خلق کردم. شخصیتی هم در میانه قرار دارد که دانیال در آنجا بود و آن خودم بودم. نه نعل به نعل آن من باشم، چون زندگی من به این شکل نبود و دانیال بچه نداشت و با مسائلی روبرو بود که من آنها را تجربه نکرده بودم. بخشی از شخصیت کتاب خودم هستم و دغدغههای خودم است و هر چقدر هم بخواهم از این زندگی فرار کنم باز خودم هستم و این رویاها آنجایی بود که قصد داشتم از این زندگی فرار کنم.
این نویسنده در خصوص شغل نویسندگی و سبک زندگی خود، گفت: نویسندگی شغل محسوب نمیشود، چون من به خواندن علاقه داشتم و بسیار کتاب میخواندم خود به خود به نوشتن علاقهمند شدم و فکر نمیکردم روزی نویسنده شوم. اگر بخش زندگی کارمندیام را کنار بگذارم مهمترین دغدغۀ من نوشتن است. با توجه به اینکه به صورت مداوم در حال نوشتن هستم و در یک فاصلۀ زمانی تقریباً ۲۱ ساله، ۱۲۰ عنوان کتاب از من چاپ شد اگر قرار بود نویسندگی یک منبع درآمد باشد میتوانست یک حرفه و یا یک شغل باشد. نویسندگی در ایران هم کلاً شغل محسوب نمیشود فقط در دهههای ۴۰ و ۵۰ که پاورقی نویسی در مجلات به خصوص هفتهای متداول بود آن زمان نویسندگی شغل به شمار میآمد. به عنوان علاقه، مهمترین علاقه من بوده است و برای من شغل نشد. شاید روزی نوشتن به شغل برای من تبدیل شود.
وی دربارۀ اینکه نوشتن یک کار بلند، مزیت است یا خیر، اظهار کرد: من بعد از نوشتن ۱۲۰ کتاب که ۱۰ جلد از آنها رمان بود به این فکر افتادم که این رمان را بنویسم که با دوران کرونا روبرو شدیم و برای خودم هم کاملاً مشخص بود برای رمان به این مفصلی به راحتی نمیتوانم ناشر پیدا کنم در نتیجه به تصمیم خود اهتمام ورزیدم و مدت ۷ ماه برای نوشتن آن وقت گذاشتم. در کتاب موریانهها نمیخوابند داستان واقعی زندگی، کابوسها و رویاهای زندگی خود را نوشتم که اگر یک مقدار بیشتر از زندگی خود مینوشتم، شخصیت دانیال میتوانستم خودم باشم.
هادی خورشاهیان در ادامه، افزود: من بابت این کتاب بدون اینکه دربارۀ حجم آن به کسی چیزی بگویم به ۱۰ ناشر که ۶ ناشر از آنها آثار من را چاپ کرده بودند تماس گرفتم و گفتند که ما رمان تألیفی چاپ نمیکنیم و اگر کار ترجمهای داری در خدمت هستیم. انتشارات کتابسرای تندیس واقعاً با بنده همکاری کردند و روی کتاب ۱ هزار و ۱۰۰ صفحهای من با توجه به افزایش قیمت کاغذ سرمایهگذاری کردند که بسیار ریسک بوده است و در حق من برادری کردند.
وی در پایان، بیان کرد: این کتاب عصارۀ تمام آن چیزهایی بود که در این ۵۰ سال از زندگیم جمع شده بود و میخواستم آنها را در یک جا به زبان بیاورم و اگر من از امروز دیگر رمانی ننویسم دلیلش ترس از نبود مخاطب، حق التالیف و جدی گرفته نشدن نویسنده نیست، بلکه احساس میکنم گفتنیها را گفتم و در نوشتن نمیخواهم این تکرار زندگی را داشته باشم. قصد دارم که بین سبک نوشتن و سبک زندگی تفاوتی وجود داشته باشد.
گفتنی است، برنامۀ جلد دوم هر هفته دوشنبهها ساعت ۱۸:۰۰ به صورت زنده در ketab.tv پخش میشود. علاقهمندان میتوانند این برنامه را از آرشیو این تلویزیون مشاهده کنند.