گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو- فاطمه قربانی رضوان؛ بچهها از جشنواره راضی هستند و این مهم است. دومین روز سی و پنجمین جشنواره بین المللی فیلم کودکان و نوجوانان درحالی برگزار شد که شور و شوق بیشتری از مخاطبان اصلی این جشنواره یعنی کودکان و نوجوانان در سالنهای اکران دیده میشد.
پردیس سینمایی ساحل در این دوره از جشنواره میزبان داوران کودک است و حال و هوای پر شور جشنواره را میتوان در این مکان دید. داورانی که در یک هفته خود به قضاوت فیلمهایی نشسته اند که برایشان ساخته شده است. اگرچه سن و سال کمی دارند، اما کارگردانان برخی از فیلمها اظهار کرده اند که سطح داوری و سوالات نشست پرسش و پاسخ این داوران کوچک بسیار بالا بوده است.دیروز ۱۶ مهر ماه سالن سوره حوزه هنری اصفهان به اکران چهار فیلم اختصاص داشت؛ «در آغوش درخت» ساخته بابک خواجه پاشا، «سفر به تاریکی» ساخته علی بصیری نیک، پویانمایی «جویندگان عسل» محصول مشترک کشور لهستان و چین، پویانمایی «سرزمین مادری» محصول کشور کره.
هر فیلمی فیلم کودک نیست
اکران دومین روز از جشنواره با فیلم سینمایی «در آغوش درخت» آغاز شد. فیلمی که پیش از این در چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر حضور داشت و در اکثر بخشها نامزد دریافت سیمرغ بلورین شد. «در آغوش درخت» داستان زندگی یک زن است که به دلیل فوبیای فاصله امکان خروج از ۱۵ کیلومتری محل زندگی خود را ندارد. این مسئله مشکلاتی را در زندگی او به وجود میاورد تا جایی که مجبور به متارکه از همسرش میشود. دو کودک حاصل زندگی این زوج هستند که دادگاه تصمیم گرفته است یکی کنار مادر و یکی کنار پدر زندگی کند. این دو کودک وابسته یکدیگر هستند و نمیتوانند دوری هم را تحمل کنند.
فیلم «در آغوش درخت» درامی اجتماعی برای بزرگسال است که حالا تنها به دلیل حضور دو کودک در آن مجوز اکران در جشنواره را گرفته است. دقایق طولانی از فیلم به مسائل و مشکلات زوج پرداخته میشود. از طرفی دیالوگهایی که در این فیلم استفاده شده است حتی برای نوجوانان هم مناسب نیست.
با آنکه «در آغوش درخت» تمام معیارهای فنی یک فیلم در سطح جشنوارهای مانند فجر را دارد، اما از لحاظ محتوایی با دست و دلبازی بسیار به جشنواره کودک راه پیاده کرده است. حال باید دلیل انتخاب این فیلم برای حضور در این جشنواره چیست. بالا بردن سطح یک جشنواره را نمیتوان دلیل خوبی برای انتخاب فیلم در هر شرایط ممکنی را قبول کرد. درواقع بالا بردن گرید جشنواره با این انتخابها نتیجهای جز دور کردن مخاطبان اصلی یعنی کودکان و نوجوانان ندارد. اگر این فیلم درباره خود کودکان طلاق و مسائل و مشکلات آنها بود قابل قبول بود، اما تنها این مفهوم که کودکان میتوانند نقطه اتصال یک زندگی باشند نمیتواند دلیل مناسبی برای اختصاص این فیلم برای نوجوانان باشد.
به وقت کارتون
پویانمایی از همان ابتدا انتخاب همیشگی کودکان بوده است. آنها اکثر وقت پای تلویزیون درحال تماشای کارتون و انیمیشن هستند. حالا در این دوره از جشنواره هم پویانماییها تا روز دوم جشنواره توانسته اند حتی بهتر از فیلمهای بلند مخاطبان کودک و نوجوان را با خود همراه کنند.
پویانمایی «سفر به تاریکی» ساخته علی بصیری نیک دست مخاطب کودک و نوجوان را میگیرد و به سال ۱۳۱۴ میبرد. این انیمیشن روایتگر اتفاقاتی است که در تحصن مسجد گوهرشاد سال ۱۳۱۴ رخ داده است. مهمترین نکته این پویانمایی ضعف افکت گذاری و موسیقی بود. در جای جای این انیمیشن گاه انقدر صدای موسیقی بالا بود که دیالوگها شنیده نمیشدند و گاه انقدر ضعیف بود که سکانس را بی رمق میکرد. عدم افکت گذاری این پویانمایی هم تعجب برانگیز بود. سادهترین مسئله فنی در اجرا و البته پر اهمیتترین نکته در یک انیمیشن افکت گذاری آن است. زمانی که کاراکتر درحال حرکت است و نیاز است از افکت قدم برداشتن استفاده شود و یا زمانی که شی به زمین میخورد افکت شکستن شیشه تنظیم شده باشد. اما این انیمیشن تنها موسیقی بود و موسیقی!؛ که البته در انتخاب موسیقیها هم ظرافتی به کار نرفته بود.
انیمیشن درباره پسر بچهای به نام عماد است که به واسطه یک ساعت وارد چرخه زمان میشود و به گذشته سفر میکند. عماد به سال ۱۳۱۴ سفر میکند؛ درست زمانی که گروهی در مسجد گوهرشاد تحصن کرده بودند. اگرچه این انیمیشن تلاش داشته تا یک واقعه تاریخی را به کودکان معرفی کند و از این حیث بسیار ارزشمند است، نمیتوان بی دقتی نویسنده و کارگردان فیلم را نادیده گرفت.
استفاده از تکه کلامهای امروزی توسط کاراکترهایی که متعلق به سال ۱۳۱۴ هستند یکی از ضعفهای این انیمشن است. اگرچه شاید کودک متوجه این تپقها نشود، اما از کاری که در سطح جشنواره بین المللی عرضه میشود انتظار میرود که کیفیتی مطلوب و کم نقص داشته باشد. از طرفی استفاده از موسیقی با سازهای غربی داستان را عجیبتر میکرد. در جایی از فیلم موریانههای بازیگوش شروع به خواندن یک آهنگ میکنند؛ یک آهنگ با ترانه رپ!. استفاده از موسیقی یکی از الزامات اساسی کار کودک است، اما فکر اینکه موریانههای سال ۱۳۱۴ ترانه رپ بخوانند انتخاب عجیبی است. درحالی که ما دستگاههای اصیل ایرانی بسیاری داریم که میشد با استفاده از آنها بخشهای موسیقیایی این انیمیشن ضبط شود. این کار هم میتوانست اصالت یک انیمیشن ایرانی را بیشتر کند و هم کودکان را با دستگاه و نتهای خاص ایرانی به وجد بیاورد.