گروه بینالملل خبرگزاری دانشجو؛ مصطفی البرغوثی: با گذشت یک سال از تجاوز گستردهای که اسرائیل علیه ملت فلسطین آغاز کرده است، تمامی پیشبینیها در خصوص اهداف و پیامدهای این جنگ به حقیقت پیوستهاند. نخستوزیر رژیم اشغالگر، بنیامین نتانیاهو، نه آتشبس را پذیرفته و نه برای زندگی اسرای اسرائیلی اهمیت قائل است. او همچنان به گسترش جنگ، با تمرکز بر لبنان، سوریه و دیگر مناطق، اصرار دارد و به دنبال کشاندن ایالات متحده به یک جنگ منطقهای علیه ایران است.
نتانیاهو تلاش دارد با گسترش جنگ، خود را از اتهامات شکست در "۷ اکتبر" و پروندههای فساد مالی نجات دهد. با این حال، این جنگ تنها به منافع شخصی او محدود نمیشود، بلکه کل سیستم صهیونیستی، از دولت تا اپوزیسیون، به دنبال گسترش این جنگ هستند. حمایت جامعهای که به سمت فاشیسم و نژادپرستی مذهبی افراطی گرایش پیدا کرده، به آنها این امکان را داده است.
ایالات متحده و بسیاری از کشورهای غربی، با حمایت همهجانبه نظامی، سیاسی و مالی از جنگ اسرائیل، عملاً در این جنگ شرکت دارند. دستگاههای دیپلماتیک غربی نیز برای پوشش تجاوزات اسرائیل، از طریق فریب و انحراف افکار عمومی، فعال بودهاند.
این سیاستها در سه محور اصلی متمرکز شدهاند:
اما برخلاف برنامهریزیهای اسرائیل و متحدانش، این جنگ با چالشهای بزرگی مواجه شده است. مقاومت ملت فلسطین و ایستادگی آنها، به ویژه در غزه، تمام اهداف تجاوز اسرائیل را به شکست کشانده است. اسرائیل در این مدت نتوانسته است مقاومت را سرکوب کند یا به بازپسگیری اسرا از طریق زور موفق شود.
در لبنان، اسرائیل با مقاومتی شدید روبرو شده که تلفات سنگینی به آن وارد کرده است. با اصرار بر حمله زمینی گسترده، اسرائیل به دو باتلاق عمیق یعنی غزه و لبنان فرو خواهد رفت، همانطور که بسیاری از تحلیلگران اسرائیلی نیز نسبت به آن هشدار داده بودند.
تصویر قدرت نظامی و اطلاعاتی اسرائیل با عملیات "طوفان الاقصی" به شدت آسیب دیده است. هر بار که ایالات متحده یا دیگر کشورهای غربی مجبور به مداخله مستقیم نظامی برای حمایت از اسرائیل میشوند، این تصویر بیشتر تخریب میشود.
افکار عمومی غربی نیز به تدریج در حال تغییر است. در ایالات متحده، جوانان حزب دموکرات و حتی جوانان یهودی آمریکایی دیگر نمیتوانند از جنایات اسرائیل دفاع کنند. کشورهایی مانند اسپانیا، ایرلند و نروژ نیز از حمایت بیچون و چرای غرب از اسرائیل فاصله گرفتهاند.
عدم حمایت جدی کشورهای عربی و اسلامی از فلسطین، به خشم گسترده مردمی منجر شده است. این خشم تنها با ایجاد تغییرات واقعی در سیاستهای دولتها و ساختارهای حکومتی کاهش خواهد یافت.
با وجود تمام تلاشهای اسرائیل برای سرکوب ملت فلسطین، آنها همچنان به مقاومت خود ادامه میدهند. این مقاومت، که از توهم سازش با اسرائیل فراتر رفته، اکنون به مبارزهای برای بقای خود تبدیل شده است. ملت فلسطین که از تجربه نکبت ۱۹۴۸ و جنایات آن درس گرفتهاند، دیگر به خوبی میدانند که تنها راه دستیابی به آزادی و کرامت، مقاومت در برابر این سیستم استعماری است.
این سال گذشته با وجود تمام سختیها و خونریزیها، سالی سرشار از مقاومت و پایداری بوده است. امید به آزادی و پایان درد و رنجهای طولانی همچنان در دل ملت فلسطین باقی است و این امید، هرگز از بین نخواهد رفت.