آسمان غرب دومین ساخته محمد عسگری است که فیلم اولش یعنی اتاقک گلی هنوز رنگ پرده ندیده ولی این فیلم پرزحمتش برای تماشای مخاطبان در دسترس است. در این مطلب نگاهی به متن و حواشی و نقدهای فیلم می اندازیم.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری دانشجو، علیاکبر قربان شیرودی در دیماه ۱۳۳۴ در روستای بالاشیرود، از توابع شهرستان تنکابن به دنیا آمد. پس از گذراندن سال سوم متوسطه در زادگاهش، برای ادامه تحصیل به تهران رفت و همزمان با کار، به تحصیلات خود ادامه داد. شیرودی در سال ۱۳۵۱ پس از اتمام تحصیلات متوسطه، به ارتش پیوست و دوره مقدماتی خلبانی را در تهران گذراند. سپس دوره هلیکوپتری کبرا را در پادگان اصفهان به پایان رساند و با درجه ستوانیاری فارغالتحصیل شد.
پس از سه سال خدمت در ارتش، او به کرمانشاه رفت و با خلبان احمد کشوری آشنا شد. شیرودی یکی از ارتشیانی بود که در اوجگیری جریانات انقلاب اسلامی به صفوف راهپیمایان پیوست و به دستور حضرت امام (ره) مبنی بر فرار سربازان از پادگانها، از پادگان خارج شد. پس از خروج، او در تلاش برای تشکیل یک گروه چریکی با تعدادی از دوستانش در کرمانشاه بود تا اینکه امام خمینی (ره) به کشور بازگشتند و انقلاب به پیروزی رسید.
مصاحبه بسیار زیبا و شنیدنی از خلبان شهید علی اکبر شیرودی در دوران دفاع مقدس منتشرشد که درآن این بزرگوار می گوید: «پیامی دارم که افراد مکتبی و اسلامی را تقویت کند و بدانند که ارتش مکتبی هیچ وقت شکست نخواهد خورد. هر کشوری که قیامش روی مکتب بود پیروز شد در غیر این صورت شکست خوردن آن حتمی است و این را بدانند که یک سرباز خوب در صورتی خوب است که ۸۰ درصد ایمان و ۲۰ درصد مهارت داشته باشد.
دوباره به همه ملتهای مسلمان جهان اعلام میکنم من و همرزمانم سرباز اسلام هستیم و برای نه برای هیچ چیز دیگر برای احیای اسلام میجنگیم و اگر برای احیای اسلام نبود من به نوبه خودم حتی اسلحه به دست نمیگرفتم. من برمیگردم به منطقه که سنگر خالی نباشد، من برمیگردم تا اونجا که نفس دارم بکوشم این مزدوران عراقی را از کشور عزیزمان بیرون و در عراق سقوطشان دهیم ما به امید سقوط دادن رژیم عراق میجنگیم و همچنین سقوط و سقوط رژیم های ظالم کشورهای دیگر.
این را باید خاطرنشان کنم که در اصل مکتب ما پیروز و قوی است، نه من و امثال من ! مکتب این سربازان را به جبهه میفرستد و این طور رشادت به خرج میدهند و این چنین از خودشان فقط مقداری خاکستر به جا میذارند و اسم عزیزشان در تاریخ ایران و در تاریخ کلیه جنگهای جهان بر علیه ظالم زنده خواهد بود.
بسیجی دلباخته و اهل ولایت است و به خود حتی اجازه نمیدهند به جز آنچه ولی امر میخواهد آرزویی داشته باشد.»
شیرودی که در جریانات پیروزی انقلاب با پیشمرگان کرد مسلمان همکاری کرده بود، با تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، به سپاه غرب کشور پیوست.
وی که با شروع جنگ تحمیلی در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ به منطقه کرمانشاه رهسپار شده بود در جریان یکی از مأموریتهای خود با سرپیچی از فرمان بنیصدر مبنی بر تخلیه پادگان و انهدام انبار مهمات منطقه، به همراه دو خلبان همفکر خود و با دو هلیکوپتری که در اختیار داشتند، در طول ۱۲ ساعت پرواز بینهایت حساس و خطرناک که وی به عنوان تنها موشک انداز پیشاپیش دو خلبان دیگر به قلب دشمن یورش برد، توانست مهمات دشمن را درهم کوبیده و خسارات سنگینی بر دشمن وارد آورد.
شجاعت و ابتکار عمل این شهید نه تنها در سراسر کشور، بلکه در تمام خبرگزاریهای مهم جهان منعکس شد. بنیصدر برای حفظ ظاهر دو هفته بعد به او ارتقا درجه داد، اما وی درجه تشویقی را نپذیرفت و تنها خواستهاش را دیدار با حضرت امام و بیان کارشکنیهای بنیصدر و بیتفاوتی برخی از فرماندهان اعلام کرد.
در همان ایام به دستور فرماندهی هوانیروز چند درجه تشویقی گرفت و از ستوانیار سوم خلبان به درجه سروانی ارتقا یافت، اما طی نامهای به فرمانده هوانیروز کرمانشاه در ۹ مهر ۱۳۵۹ چنین نوشت: «اینجانب خلبان پایگاه هوانیروز کرمانشاه میباشم و تا کنون برای احیای اسلام و حفظ مملکت اسلامی در کلیه جنگها شرکت نمودهام، منظوری جز پیروزی اسلام نداشتهام و به دستور رهبرعزیزم به جنگ رفتهام. لذا تقاضا دارم درجه تشویقی که به اینجانب دادهاند، پس گرفته و مرا به درجه ستوانیار سومی که بودهام، برگردانید. »
با اوج گیری جنگ در کردستان، شیرودی و چند تن دیگر از خلبانان وارد جنگ شدند. شیرودی در عملیاتهای پروازی خود تلفات سنگینی را به نیروها و تجهیزات دشمن در نقاط استراتژیکی غرب کشور وارد کرد. در ۱۳ دیماه ۱۳۵۹ وقتی خیانتهای آشکار بنیصدر را دید به افشاگری پرداخت و از شنوندگان سخنانش خواست با ایمان و اسلحه و چنگ و دندان از میهن اسلامی دفاع کنند. در همین ایام علی اکبر شیرودی را به خاطر بازپس گیری ارتفاعات بازیدراز بازداشت تنبیهی کردند و در واکنش به این مساله، روحانیون متعهد و اعضای سپاه کرمانشاه مراتب ناراحتی خود را در اسرع وقت به اطلاع اعضای شورای عالی دفاع از جمله آیتالله خامنهای و حجتالاسلام هاشمی رفسنجانی رساندند و حکم بازداشت وی منتفی شد.
شیرودی بالاترین ساعت پرواز در جنگ را در جهان داشت و با بیش از ۴۰ بار سانحه و بیش از ۳۰۰ مورد اصابت گلوله به هلیکوپترش، باز سرسختانه میجنگید. شیرودی پس از چند هزار مأموریت هوایی و انجام بالاترین پروازهای جنگی در دنیا و نجات یافتن از ۳۶۰ خطر مرگ سرانجام در آخرین عملیات پروازی خود (۸ اردیبهشت ۱۳۶۰) در منطقه بازی دراز، هنگامی که عراق لشکری زرهی با ۲۵۰ تانک و با پشتیبانی توپخانه و خمپارهانداز و چند فروند جنگنده روسی و فرانسوی، برای بازپس گیری ارتفاعات «بازی دراز» به سوی سرپلذهاب گسیل داشته بود، به مقابله با آنان پرداخت و پس از انهدام چندین تانک از پشت سر مورد اصابت گلوله تانک قرار گرفت و به شهادت رسید.
خلبان یاراحمد آرش که به همراه شهید شیرودی در این عملیات پروازی شرکت داشت، درمورد چگونگی شهادت این خلبان دلاور میگوید: «بارها او را در صحنه جنگ دیده بودم که خود را با هلیکوپتر به قلب دشمن زده و حتی هنگام پرواز مسلسل به دست میگرفت. در آخرین نبرد هم جانانه جنگید و بعد از آنکه چهارمین تانک دشمن را زدیم، ناگهان گلوله یکی از تانکهای عراقی به هلیکوپتر اصابت کرد و در همان حال شیرودی که مجروح شده بود با مسلسل به همان تانک شلیلک کرده و آن را منهدم نمود و خود نیز به شهادت رسید.
علیاکبر قربان شیرودی را میشناسید؟
پیکر پاک شهید شیرودی پس از تشیع باشکوه در روستای شیرود تنکابن آرام گرفت.
پس از شهادت شیرودی، شخصیتهای مملکتی نسبت به شخصیت والا و سلوک اخلاقی وی اظهارات مختلفی کردهاند؛ از جمله حضرت آیتالله خامنهای او را مکتبی، مؤمن و جنگنده در راه خدا توصیف میکنند.
صاحب نظران جنگهای هوایی، او را «نامدارترین خلبان جهان» نامیدهاند؛ چنانکه شهید تیمسار فلاحی رئیس ستاد مشترک ارتش، وی را ناجی غرب و فاتح گردنهها و ارتفاعات آریا، بازیدراز، میمک، دشتذهاب و پادگان ابوذر توصیف کرده و میگوید: " او غیرممکنها را ممکن ساخت. کسی بود که وقتی خبر شهادتش را به امام دادم، امام در مورد وی فرمودند: " او آمرزیده است".
آسمان غرب دومین ساخته محمد عسگری است که فیلم اولش یعنی اتاقک گلی هنوز رنگ پرده ندیده ولی این فیلم پرزحمتش برای تماشای مخاطبان در دسترس است. در این مطلب نگاهی به متن و حواشی و نقدهای فیلم می اندازیم.
میلاد کیمرام (در نقش شهید شیرودی)، امیر حسین آرمان (در نقش شهید ادیبان)، نادر فلاح، آرمین رحیمیان، کریم امینی، روح الله زمانی، محمد رضا صولتی، پیام اینالوئی، احسان عباسی، صفر محمدی، احسان صاحب الزمانی، یوسف فروتن، راهله لطفی، پرهام غلاملو، سمیه مهری، نیوشا علیپور و باحضور افتخاری تورج الوند و نسیم ادبی بازیگران این فیلم هستند.
عوامل فیلم
محمد عسگری کارگردانمحمد عسکری نویسنده و کارگردان فیلم آسمان غرب است که سال گذشته با کارگردانی فیلم سینمایی «اتاقک گلی» در جشنواره حضور داشت. فیلمی که در بستری عاشقانه آغاز میشد و به عملیات مرصاد میپرداخت، او حالا تجربهای دیگر در این حوزه و اینبار در هوانیروز دارد. حبیب والینژاد تهیهکننده فیلم آسمان غرب است.
مدیر فیلمبرداری: علیرضا برازنده، تدوین: میثم مولایی، طراح صحنه: بهزاد جعفری، آهنگساز: مسعود سخاوت دوست، مدیر صدابرداری و ترکیب صدا: بهمن اردلان، مدیر تولید: فرهاد کینژاد، طراح لباس: بهزاد آقابیگی، طراح گریم: شهرام خلج، طراح جلوههای ویژه بصری: جواد مطوری، طراح جلوههای ویژه میدانی: ایمان کرمیان، مدیر برنامهریزی: محمد ثقفی، طراح بدلکاری: کیوان رضایی و عکاس: علی نیک رفتار. این فیلم سینمایی محصولی مشترک از بنیاد سینمایی فارابی، ارتش جمهوری اسلامی و حوزه هنری انقلاب اسلامی است که در استان کرمانشاه ضبط و تولید شده است.
جایزه ها و افتخارات فیلم آسمان غرب
بهمن اردلان | سیمرغ بلورین بهترین صداگذاری | چهل و دومین جشنواره فیلم فجر | ۱۴۰۲
سیمرغ زرین فیلم از نگاه ملی | چهل و دومین جشنواره فیلم فجر | ۱۴۰۲
سید مهرزاد موسویبگذارید همین اول یک چیزی را بگویم و رد شوم؛ قبول داشته باشیم یا نه، ما ۲ روایت از جنگ داریم. روایتی که بیشتر دیده و شنیدهایم که سپاه نقش اول را دارد و فرماندهان جوان هدایت جنگ را به عهده دارند و شیوه راهبردیشان تفاوتهای آشکاری با شیوه ارتشی دارد. ارتشی که مبتنی بر سلسله مراتب است و دستور و حکم و…
باز هم قبول داشته باشیم یا نه، پارادایم اصلی ذهن همه نسل ما از جنگ مبتنی بر سپاه است و ارتش روایتهای محدودی داشته است. (که هر دو روایت به جا و اندازه خود، عزیز و محترم و ارزشمند است) برای همینهایی که میدانید و معمولا گفته نمیشود (من اسمش را میگذارم روایت ارتشی از جنگ)، فیلم آسمان غرب در نیمه اول (۴۵ دقیقه ابتدایی) فیلم بدی است؛ پر حرف، پر از دیالوگهای کلیشهای، تاکید زیاد بر مردمداری ارتش، توجیه بسته بودن دست برای سرپیچی از دستور فرماندهکلقوا و همان سلسله مراتب نظامی، نمایش کلامی فدای مردم شدن و…
همه اینها در دیالوگهایی مطول و با چاشنی نمایش صحنههای دردناک زخمیهای و آوارگی عشایر غرب کشور گنجانده شده تا تاثیرگذار شود که -دقیقا- نمیشود. اما اگر بند اول را دوباره بخوانید، حق میدهید که -انگار- ارتش همین یک فیلم را وقت داشته تا همه این حرفها را بگوید و توجیه کند و توضیح دهد و فدای مردم شود و…
اما وقتی فیلمنامهنویس و فیلمساز از بندِ بیان این گفتهها (و شاید تأکیدات دستوری) رها میشود، فیلم تازه جان میگیرد، تبدیل به فیلم جنگی اکشن و گاهی نفسگیر میشود و خلاصه در نیمه دوم میشود «آسمان غرب» را دوست داشت چون «فیلم» شده است نه کلام و کلیشه. کارگردان به وضوح از فیلم قبلیاش کار بهتری ساخته، امکانات مکفی و زیادی هم زیر دست داشته و سعی کرده بین این همه امکانات برای نمایش تصاویر جنگی هوایی و نمایش احساسات برای قهرمانسازی، مدیریت کند. اینکه موفق شده یا نه و توانسته نخ ارتباطش را با مردم ایجاد کند، اجازه بدهید کمی تامل کنم.
اسم پیشنهادی دیگر برای فیلم: سیمرغ
سطح فیلم: پذیرش در جشنواره و کاندیدای سیمرغهای فنی
۳ نکته از فیلم:
بازی میلاد کیمرام
طبیعتاً تدوین و جلوههای ویژه
پایانبندی بسیار معمولی فیلم
فهرست بهترین فیلم های دفاع مقدس؛ از جنگی تا اجتماعی
حمیدرضا محمدی
حمیدرضا محمدی
«آسمان غرب» روایت آسمان غرب ایران در همان نخستین روزهای جنگ تحمیلی است. روزهایی که علیاکبر شیرودی و دوستانش سوار بر هلیکوپترهایشان رفتند تا خلاف آنچه دولت ابوالحسن بنیصدر که میگفت باید زمین داد تا زمان خرید، جلوی پیشروی عراقیها را بگیرند.
فیلم اگرچه دربارۀ آنان جز همین بمباران تانکها چیز دیگری ندارد اما جنگ شهری در سرپل ذهاب را هم به تصویر کشیده است و البته حضور عشایر غیور بهویژه زنان دلیر و رشیدشان را خیلیخوب نشان داده است. با وجود این، از جلوههای ویژه فیلم نباید گذشت که اصلاً به مدد آن جان گرفته است وگرنه میلاد کیمرام که نقش قهرمان فیلم را ایفا میکند، هیچ افزودهای بر بازیهای پیشینش ندارد، اگرچه همان جلوههای ویژه ایراداتی دارد که باید اصلاح شود.
٣ نکته از فیلم:
جلوههای ویژه راضیکننده
بازی تکراری میلاد کیمرام
موضوع بکر
امیرحسین آرمان در نقش شهید ادبیان در فیلم آسمان غرب
امیرحسین آرمان در نقش شهید ادبیان
محمد تقیزاده
محمد تقی زادهآسمان غرب در راستای آثار کلیشهزدای سینمای جنگ است که سعی کرده در پرداخت شخصیت و نشان دادن فضای جبهه متفاوت عمل کند. این فیلم موفقیت در جنگ را حاصل تلاش همه مردم و همه نهادهای نشان میدهد که مساله مهمی است و طعنهای است به کسانی که جنگ را برای گروه یا نهادهای خاصی مصادره کردهاند.
مساله اصلی با فیلم این است که با وجود این حجم از ناراحتی و صدای توپ و تفنگ و در حالی که جامعه به شدت با مشکلات اجتماعی و اقتصادی روبرو است، ساخت چنین فیلمهایی برای کدام مخاطبان صورت میگیرد. آیا صرف ساخت فیلم جنگی، یادبود از شهدای دفاع مقدس است؟
کاراکتر امیرحسین آرمان و روح الله زمانی میتوانند برای نقشهای جانبی نامزد سیمرغ شوند و احتمالا نامزدی میلاد کیمرام به عنوان قهرمان فیلم و شخصیت شیرودی دور از ذهن نیست.
۳ نکته از فیلم:
کاراکترهای جانبی خوب
حجم زیاد فضاهای جنگی برای نمایش عمومی
کلیشهزدایی از سینمای جنگ
داستان این فیلم در روزهای آغازین جنگ میگذرد و به لحاظ پروداکشن و تجهیزات نظامی اتفاقی جدید در سینمای ایران محسوب میشود.
یکی از مسئولان نظامی مطلع درباره تجهیزات نظامی این فیلم گفته است: «هر ساعت پرواز حدود ۲۰۰ میلیون تومان هزینه دارد و برای این فیلم ۵۳ ساعت پرواز در نظر گرفته شده است. همچنین ۱۵۰ دستگاه تانک، ۳۰ دستگاه نفربر، ۳۰۰ سرباز هم طبق گفته معاون قرارگاه آجا در غرب کشور قرار بوده در اختیار فیلم باشد.»
در سال ۱۳۷۱ سریالی به نام سیمرغ نیز از تلویزیون پخش شد که روایتگر زندگی دو تن از خلبانان هوانیروز ارتش جمهوری اسلامی ایران یعنی احمد کشوری و علیاکبر شیرودی بود. نقش شهید شیرودی را محمد جوزانی و نقش شهید کشوری را سیدجواد هاشمی ایفا کردند.
متن و حواشی جشنواره ۴۲ فیلم فجر
حرفهای عوامل فیلم در نشست خبری جشنواره فیلم فجر
حبیب والینژاد | تهیهکننده: من و دوستانم سعی کردیم در حد توانمان بخشی از ایثار و فداکاری شهدا و فرماندهان ارتش و مردم کردستان را مقابل ارتش بعث عراق نشان دهیم. ۴ سال پیش اردلان عاشوری یکی از دوستانم این طرح را برای من تعریف کردند. طی این ۴ سال ما پیشتولید کار را فراهم کردیم و بالاخره امسال توانستیم این کار را کلید بزنیم. ساخت این فیلم کار سختی بود چراکه شگفتیهای خودش را دارد اما اگر حمایت فرماندهان ارتش و دوستان هوانیروز نبود، امکان ساخت این فیلم فراهم نمیشد. برای چنین کاری باید یک قرارگاه لجستیک ساخته میشد و به دستور امیر ارتش این امکان فراهم شد.
محمد عسگری | کارگردان: برای نگارش فیلمنامه یک مقطع زمانی و یک زمینه تاریخی را در نظر داشتیم. در روزهای نخست جنگ تحمیلی یک حماسهای رقم خورد و تلاش کردیم تا آن را به تصویر بکشیم. من چند راه داشتم، یکی اینکه کتابها و فایلهای صوتی باقی مانده از آن زمان را مطالعه و دیگر اینکه با همرزمان شهید در آن زمان گفتوگو کنم. طی این گفتوگوها فانوس راه و مسیری که باید پیش میرفتم، برایم روشن شد. در گفتوگو با این عزیزان من در جریان جزییات آن روزها قرار گرفتم و به شخصیت شهید شیرودی نزدیک شدم. حدود ۷۰ درصد این فیلم طبق وقایع واقعی است. کار ما تاریخنگاری نبوده و سعی کردیم داستان را دراماتیزه کنیم تا به زبان سینما روایت شود.
تمام تلاش من این بوده که اتفاقات در مسیر زندگی شهید رخ دهد. به عنوان مثال شهید سهیلیان ۲۱ مهر به گونه دیگری شهید میشوند اما من میخواستم دین خودم را به هوانیروز و شهدای آن ادا کنم. پس فکر میکنم کار اشتباهی نکردم. شهید شیرودی در فیلم چندین جمله از امام خمینی(ره) بیان میکند. او عکس امام را در جیب خودش دارد و چیزی هم سانسور نشده است.
میلاد کیمرام | بازیگر نقش شهید شیرودی: ابوذر شیرودی عزیز فرزند علیاکبر شیرودی و دختر و همسر ایشان امروز در جمع ما هستند. همچنین دختر شهید سهیلیان، پسر شهید همت و فرزند شهید همدانی نیز اکنون در اینجا هستند، لطفا به افتخار این عزیزان ایستاده آنها را تشویق کنیم. در نشست و برخاستها و تحقیقاتی که داشتیم، تمام سعیام را کردم که نقش شبیه شخصیت شهید علیاکبر شیرودی شود. پسر شهید به من گفتند که این نقشی که ایفا کردم، شبیه پدرشان و این برایم باارزش است. من باید جنگی را بازی میکردم که ندیدهام.
خرید آنلاین بلیت فیلم
امیرحسین آرمان | بازیگر: یک جمله کلیشهای بود که در این فیلم برایم معنا پیدا کرد؛ این نقش من را انتخاب کرد. هرچه جلوتر رفتم، زوایای این شخصیت بیشتر برای من نمایان شد. به برادر شهید قول دادم که شان این شهید را حفظ میکنیم و امیدوارم که این اتفاق رخ داده باشد. از همان گریم اولیه و تراشیدن مو با نقش کلنجار میرفتم و فکر میکردم که هنوز آنگونه که دلم میخواهد، نیست. با مردم و عشایر صحبت میکردم و یک روز لهجه کردی را امتحان کردم که روز بعد به آقای عسگری گفتم این نقش را با لهجه بازی کنم.
آرمین رحیمیان | بازیگر: باعث افتخار است که این نقش را بازی کردم و ارتباطی که باید با آن وسایل لجستیک برقرار میکردیم، برایم بسیار جذاب بود. اساسا سینما دینی به واقعیت ندارد. امر واقع الزاما نمیتواند دراماتیک اما میتواند مهم باشد. این مساله خطکشی برای ایراد گرفتن از سینما نیست.
علیرضا برازنده | مدیر فیلمبرداری: درباره حرکت دوربین در این فیلم یک استراتژی داشتیم و به نتیجه رسیدیم که خیلی از سکانسهای ما قطع نشوند و لانگتیک باشند.
میثم مولایی | تدوینگر: من سال گذشته مدتی با آقای عاشوری و همچنین با آقای عسگری روی فیلمنامه کار میکردیم. روند اینگونه بود که درباره جزییات همه چیز صحبت کردیم و درنهایت به این نتیجه رسیدیم که نگاه متفاوتی به سکانسهای جنگ داشته باشیم.
مسعود سخاوتدوست | آهنگساز: بحث نظری این موسیقی به مراتب مهمتر از بحث عملی کار بود. ما حدود ۳ ماه درگیر ابجکتیو و سوبژکتیو بودیم. من ۵ سال در مدرسه شهید شیرودی درس خواندم بدون اینکه بدانم این شخصیت چه کسی هستند و این موسیقی باعث شد که ادای دینی به این شخصیت داشته باشم.