به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری دانشجو، ماجرا باز هم قضیه یک خواسته صنفی است. چندی پیش سخنگوی سازمان نظام پزشکی در خصوص مهاجرت پزشکان گفت: «تا زمانی که تعرفهها واقعی نشود، شاهد مشکلات حرفه پزشکی، از جمله مهاجرت خواهیم بود.» سوال اینجا است که آیا مردم و یا بیمهها توان این افزایش تعرفه را دارند؟
اخبار مهاجرت پزشکان مدتها است نقل محافل سلامت کشور و رسانهها شده است. موضوع جالبی که به گفته خود افراد ذیربط هنوز هیچ آمار رسمی و قابل استنادی در خصوص کم و کیف آن وجود ندارد. معاون درمان وزارت بهداشت به طور رسمی اعلام کرد که آماری در این زمینه ندارد و گفت: «شاید وزارت خارجه آماری داشته باشد.».
اما این مسئله مطرح میشود که در نبود این آمار، افراد با استناد به چه چیزی ادعای افزایش مهاجرت پزشکان را دارند. سازمان نظام پزشکی اخیرا اعلام کرده است که تنها منبعی که میتوان به آن استناد کرد، آمار تعداد پزشکان و کادر پزشکی است که برای خروج از کشور از این سازمان گواهی «گود استندینگ» میگیرند.
گود استندینگ یا گواهی حسن انجام کار حرفهای، گواهی است که نشان میدهد شخص دارنده گواهی، هیچ سوپیشینهای در دوران فعالیت حرفهای خود نداشته است. با مراجعه به سایت نظام پزشکی، بهعنوان تنها مرجع ارائه دهنده این گواهی، بهراحتی میتوان دریافت که گرفتن گود استندینگ لزوما به معنای مهاجرت نیست و این گواهی کاربردهای متنوع دیگری نیز دارد. در واقع تنها یکی از چهار کارکرد گود استندینگ برای مهاجرت است و نمیتوان این واقعیت را نادیده گرفت که افرادی هستند که با هدفی غیر از مهاجرت، اقدام به دریافت این گواهی میکنند.
مهاجرت پزشکان ایرانی کمتر از پزشکان انگلیسی و فرانسوی
سازمان توسعه و همکاری اقتصادی، (OECD) سازمانی بینالمللی دارای ۳۸ عضو است. کشورهای عضو، شامل آمریکا، کشورهای اروپایی، استرالیا و ... که مقصد بسیاری از مهاجرتهای کادر درمان هستند. طبق آمار اعلامی این سازمان، کشور ایران پایینتر از بسیاری از کشورهای مطرح دنیا مانند انگلیس و فرانسه از لحاظ آمار مهاجرت پزشکان است. کشورهایی که اتفاقا ثبات اقتصادی بهتری دارند و مقصد بسیاری از مهاجرتها هستند.
این مسئله نشان میدهد در موضوع مهاجرت با مقولهای چند بعدی و نه صرفا اقتصادی روبهرو هستیم. زیرا اگر مهاجرت تنها در سایه کمبودهای اقتصادی صورت میگرفت ما نباید شاهد مهاجرت این قشر در کشورهایی مانند انگلیس و فرانسه باشیم. این کشورها خود به تنهایی مقصد بسیاری از مهاجرتهای کادردرمان هستند، اما نکته جالب اینجا است که خود این کشورها نرخ مهاجرت بیشتری نسبت به ایران دارند. یعنی حتی رفاه مادی و حقوق بیشتر هم نتوانسه مانع مهاجرت کادر درمان در این کشورها شود. چیزی که در اظهار نظرها نادیده گرفته میشود. سخنگوی سازمان نظام پزشکی در مصاحبهای گفت: «تا زمانی که تعرفهها واقعی نشود، شاهد مشکلات حرفه پزشکی، از جمله مهاجرت خواهیم بود.» طرح این ادعا درحالی صورت میگیرد که طبق پژوهش انجام شده توسط جمعی از اساتید دانشگاه صنعتی شریف و دانشگاه علوم پزشکی کرمان در سال ۱۴۰۱، مهاجرت میتواند به علت طیف وسیعی از دلایل باشد و از طرفی ما در کشورهایی با شاخص اقتصادی بالاتر نیز، همچنان شاهد مهاجرت پزشکان هستیم.
به کام افزایش تعرفههای پزشکی
این موضعگیریهای صنفی در حالی رخ میدهد که هماکنون هم خدمات پزشکی و درمانی در برخی حوزهها جزو کالاها و خدمات گران محسوب میشود و حتی با تعرفههای فعلی نیز اقشار زیادی از جامعه در دسترسی به این خدمات مشکل دارند.
طبق اعلام مرکز آمار، هر خانوار ایرانی بطور میانگین، نزدیک به ده درصد از درآمد خود را سالانه خرج مسائل بهداشتی درمانی میکند. این یعنی برای یک خانواده سه نفره عددی نزدیک به ۱۳ میلیون تومان! رقمی که با توجه شرایط اقتصادی حال حاضر کشور، نمیتوان به سادگی از کنار آن گذر کرد! آن هم در شرایطی که امسال متوسط حقوق کارگران با ۲۰ درصد افزایش، تازه به رقمی حدود ۱۲ میلیون تومان رسیده است. این یعنی هزینه درمان سالانه یک خانواده سه نفره، بیشتر از حقوق یک ماه یک کارگر ساده!
آنچه واضح است این است که گویا برخی تلاش میکنند با ربط دادن کلان موضوعاتی مانند مهاجرت به تعرفههای پزشکی، موجب افزایش تعرفهها شوند. اما سوال این است که آیا مردم و یا بیمهها توان پرداخت هزینههای اینچنینی را خواهند داشت؟