گروه سیاسی «خبرگزاری دانشجو»؛ اگر این گفته برخی صاحبنظران را بپذیریم که چهار ركن اصلي قدرت رژيم پهلوي، ارتش، حمايت هاي خارجي، نفت و تبليغات بوده، اعتصاب كاركان صنعت نفت ايران نقش مهمي در سقوط نظام پهلوي داشته، ولي كمتر به ابعاد آن و چگونگي شكل گيري و روند تكاملي آن پرداخته شده است.
تداوم اعتصاب تاريخي كاركنان صنعت نفت ايران كه به فرمان حضرت امام خميني(ره) صورت گرفت، ضربهاي اساسي و تعيين كننده را در شكستن حلقههاي متحدان داخلي حكومت پهلوي و حمايتگران بين المللي او وارد آورد. اعتصاب كاركنان صنعت نفت ايران نقطه عطف انقلاب عظيم اسلامي ايران محسوب مي شود؛ زيرا نفت داراي اهميت استراتژيك است و ايران جايگاه ويژهاي در اين صنعت دارد.
گسترش نفوذ آمریکا و انگلیس در حوزه نفت
در سالهاي بين دو جنگ كه هيچ گونه توافق عمومي بين قدرتها بر سر چارچوب نظام بين الملل وجود نداشت، آمريكا موفق شد حوزه نفوذ خود را در صنعت بين المللي نفت گسترش دهد، كشف منابع جديد و عظيم نفتي در سرزمينهاي شمال غربي، غرب و جنوب غربي خليج فارس، فضاي جديدي را براي رشد و توسعهاي صنعت بين المللي نفت ايجاد كرد.
در دهه 30 ميلادي شركتهاي انگليسي و آمريكايي در كشورهاي عراق، كويت و عربستان سعودي در حجمي بالا، نفت را كشف و بهره برداري كردند؛ در آن مقطع زماني ايران، بزرگترين تامين كننده نفت كشورهاي صنعتي در خاورميانه بود.
پيروزي آمريكا در جنگ جهاني دوم از يك سو و تضعيف اروپاييان از سوي ديگر، شرايط مناسبي را براي شركتهاي نفتي آمريكايي در تمام جهان ايجاد كرد، از آن پس شركتهاي نفتي آمريكايي از يك حمايت سياسي و نظامي مقتدرانه در مقايسه با رقباي اروپايي خود برخوردار شدند؛ اين در حالي است كه توليد نفت خام در كشورهايي مانند ايران فوق العاده اندك بود.
در بسياري از امتيازات شركتهاي نفتي با دولتهاي كشورهاي جهان سوم ديده مي شود كه با پرداخت رشوهاي اندك به افراد خاص و با نفوذ آن شركتها، قراردادهايي را امضا ميكنند كه سود آنها را بالاتر مي برد و عامل ديگري كه سهم كشورهاي صاحب نفت توسعه نيافته را كاهش ميدهد، ناآگاهي دولتمردان اين كشورها از ارزش واقعي منابع زيرزميني خود است.
با بررسي امتيازات نفتي كه پادشاهان قاجار و مشاوران آنها به بيگانگان دادند، در مي يابيم كه آنان از اهميت اقتصادي منابع زيرزميني كشور هيچ آگاهي نداشتند.
سهم 20 درصدى صنعت نفت ايران از توليد نفت اوپك در سال 1357، كشور را پس از عربستان در مقام دومين صادركننده بزرگ نفت جاى داده بود؛ صنعت نفتى كه علاوه بر توليد حدود شش ميليون بشكه نفت خام در روز، داراى بزرگترین پالايشگاه نفت جهان در آبادان هم بود.
چنين صنعتى با گستردگى و سودآورى بالا، علاوه بر اينكه شاه را در روياى دستيابى به دروازه هاى تمدنى بزرگ فرو برده بود، اشتهای قدرت هاى بزرگ از جمله آمريكا را نيز تحريك كرده بود تا براى افزايش هژمونى قدرت خود در منطقه سرشار از منابع انرژى خاورميانه، بيش از گذشته به ايران نظر كنند.
مرداد 1332 را می توان نقطه آغاز نفوذ آمريكا در مقابل سيطره سنتى انگليس و تا حدودى شوروى بر ايران دانست؛ حضور نزديك به 20 هزار آمريكايى در مسئوليت هاى مختلف صنعت نفت ایران، در كنار جمعيت 60هزار نفرى كاركنان و كارگران ايرانى اين صنعت، نشان از اهميت حضور در صنعت نفت ايران برای آمریکا داشت.
در چنين شرايطى، همراهى صنعت نفت ايران با انقلاب اسلامى، ضمن هدف قرار دادن پايه هاى پوسيده حكومت پهلوى، توانست ضربه مهلكی از نظر اقتصادى و به دنبال آن سياسى، به آمريكا و ساير كشورهاى صنعتى غرب وارد آورد؛ چرا كه در زمانى كوتاه نه تنها صدور نفت به اين كشورها كاهش يافته و سرانجام قطع شد، بلكه خارج شدن ايران از گردونه توليد نفت به افزايش شديد بهاى آن در جهان انجاميد.
از 18 شهریور سال٬57 یک روز بعد از جمعه سیاه، حرکت اصلی و اثرگذار شکل گرفت و صدها نفر از کارگران و کارکنان صنعت نفت پالایشگاه تهران اعتصاب کردند؛ عدهای معتقدند افزایش حقوق و بهبود شرایط کارکنان نیز در این شرایط مزید بر علت شده است.(2)
دو روز بعد کارگران و کارکنان پالایشگاههای تبریز، آبادان، اصفهان و شیراز نیز همچون پالایشگاه تهران اعتصاب کردند؛ این اعتصاب ها که همزمان با سایر اعتصاب های کارگری بود، بر شدت بحران سیاسی رژیم شاه افزود؛ اعتصاب محدود به شهرهای یاد شده نشد و در کرمانشاه نیز کارکنان شرکت ملی نفت دست به اعتصاب زدند.
همچنین از آنجا که قرارداد ارائه خدمات شرکت خدمات نفتی OSCO که با کنسرسیوم و شرکت ملی نفت ایران در مرداد 1357 منعقد شده بود، به زمان انقضای خود رسیده بود، بحثهای فراوانی درباره انعقاد قرارداد جدید مطرح بود؛ کارکنان ایرانی، خواستار افزایش حقوق و بهبود شرایط کاری خود بودند، اما دولت بدون توجه به خواستههای کارگران ایرانی، در مذاکرات خود با کنسرسیوم خواستههای آنان را در نظر نمیگرفت.
برای اولین بار کارگران نفتی میدانهای نفتی اهواز، که بزرگ ترین میدان نفتی کشور را زیر پوشش خود قرار میداد، تصمیم به اعتصاب میگیرند، بعد کارکنان پالایشگاه آبادان و سرانجام در 27 مهرماه 1357 تمام کارکنان میدان های نفتی اهواز به اعتصاب میپیوندند؛ البته در روزهای آغاز، اعتصاب پراکنده و به صورت غیر سازماندهی شده بود و سازمان دهندهای وجود نداشت.
اعتصاب به فرمان امام (ره)؛ نقطه عطف انقلاب اسلامی
در این میان نقش امام خمینی بسیار مهم و حساس بود. ایشان با تشکیل هیئتی از افراد مورد اطمینان، آنها را را به میان اعتصاب کنندگان میفرستند تا ضمن هدایت و رهبری اعتصاب، آنها را به ادامه اعتصاب دعوت کنند؛ ایشان از همان آغاز در اغلب سخنرانیهای خود به مسئله نفت و اعتصاب کارکنان نفت پرداخته بودند.
امام خميني تاثیرگذاری این اعتصاب را زیاد می دانند و این گونه از اهمیت آن یاد میکنند:
«اعتصاب نفت بسیار مهم است. من دست علما را میبوسم. هر چه در توان دارند در ادامه آن انجام بدهند که اگر اعتصاب شکسته شود، نهضت به عقب میافتد.» (3)
در بیست و سوم شهریور ماه امام با نگرانی از وضعیت مملکت، در سخنرانی خود اعلام میدارند که تمام بخش های حاکمیت رژیم و رفتارهای آنان برخلاف شرع و بر ضد منافع ملت ایران است. ایشان مستقیماً به مسئله مجلس و نفت میپردازند و آنها را غیر قابل پذیرش از دیدگاه شرعی و منافع عمومی میدانند. (4)
پنج روز بعد، به طور مشخص تری بین رفتارها و اعمال شاه در داخل کشور و ارتباط او با اسرائیل و مسئله نفت رابطه برقرار میشود: «ملت ایران که از جرایم شاه در طول سلطنت غیرقانونیش به جان آمده و برای بدست آوردن آزادی و استقلال از دست رفته اش به پا خاسته، شاه را که بسرعت کشور را به سوی نابودی معنوی و مادی سوق میدهد، نمیخواهد. شاه، نفت کشور را برای سرکوبی مسلمانان به اسرائیل میدهد و در ایران هر کس به این عمل غیر انسانی اعتراض میکند، با سر نیزه جوابش داده میشود.»
«در آن ايام، اعتصاب کارکنان پالايشگاه نفت آبادان به فرمان امام خميني (ره) باعث قطع توليد 600 هزار بشکه نفت در روز در آبادان و سپس در جزيره خارک شد که اين امر دلهره عجيبي در دل غربيها، بويژه آمريکا انداخته بود؛ به طوري که آنها براي توليد مجدد نفت از سوي ايران حاضر به هر کاري بودند.
پالايشگاه آبادان در آن زمان يکي از بزرگ ترين پالايشگاه هاي جهان محسوب مي شد و اعتصاب کارکنان صنعت نفت، توليد و صادرات نفت ايران را کاهش داده بود؛ به گونه اي که در آن برهه «شريف امامي»، نخست وزير وقت اذعان داشت اين واقعه روزانه حداکثر 57 ميليون دلار از درآمد ارزي کشور را کاهش داده و منافع متحدين رژيم را تهديد نموده است که اين عمل خود برگ زريني در پيروزي انقلاب اسلامي ايران بود؛ در آن ايام همچنين حجج الاسلام مرحوم «جمي» و مرحوم «دهدشتي» با صدور اعلاميه اي پشتيباني و حمايت خود را از کارکنان و کارگران اعتصابي پالايشگاه اعلام کردند و حجت الاسلام جمي با يک سخنراني حمايت همه جانبه مردم و روحانيت را از اعتصابيون اعلام نمود.
قصد سوءاستفاده گروهکها و واکنش کارگران
اگر چه برخي از گروهکها براي به انحراف کشيدن اعتصاب کارگران مسلمان با شعارهاي «نان، مسکن، آزادي» در بين اعتصاب کنندگان نفوذ کردند و دائم با شعار و دست نوشته هاي خود سعي در غير مذهبي جلوه دادن اعتصاب کارگران را داشتند، اما کارگران انقلابي براي جلوگيري از هر گونه شائبه در 14 بهمن با برگزاري نماز جماعت، جهت گيري حرکت خود را به جهانيان اعلام کردند.
خبر اعتصاب کارگران پالايشگاه آبادان به دليل اهميت جهاني اين پالايشگاه همان شب از طريق راديوهاي بيگانه پخش شد.
آبادان حال و هواي ديگري پيدا کرد، رژيم شاه به منظور کنترل و سرکوب بيشتر کارگران انقلابي پالايشگاه، در آبادان و همزمان با 9 شهر ديگر کشور، حکومت نظامي اعلام کرد.
حاکميت طاغوتي براي انحراف اذهان و به منظور جدايي بين کارگران پالايشگاه و ساير ملت مسلمان ايران اعلام کرد که کارگران اعتصابي پالايشگاه آبادان مشتي توده اي تحريک شده و جيره خوار شوروي هستند؛ خبر اعتصاب کارگران کارگاه مرکزي و غرش تانک هاي نظامي در محوطه پالايشگاه کم کم باعث تحريک بخش هاي ديگر پالايشگاه شد و کارکنان ساير بخشها نيز يکي پس از ديگري به جمع اعتصابيون کارگاه مرکزي پيوستند.
يکي از کارشناسان نفتي آمريکا به نام «پل گرين» از سوي آمريکا در شرکت نفت ايران ماموريت يافت تا اعتصاب کارگران را ولو به زور هم که شده، بشکند تا پالايشگاه توليد خود را آغاز کند، ولي تلاش اين مزدور آمريکايي به جايي نرسيد.» (5)
عبدالرحمن مناوی که از سال ۸۳ تا ۸۵ مدیر امور مالی شرکت ملی مناطق نفت خیز بود، در خاطراتش می گوید: در آبادان چون بیشتر کارمندها قدیمی و از بازماندههای سال 32 بودند، از کلمه اعتصاب استقبال نمیکردند؛ به همین دلیل ما بیشتر با کارکنان جوان تر کار را آغاز کردیم؛ یک بار در پی سفر به گچساران و مذاکره با کارکنان آموزش و پرورش که آنها نیز در اعتصاب شرکت کرده بودند، اعتمادشان را به خود جلب کردیم و ذهنیت آنان را مبنی بر اینکه شرکت نفتیها همه طاغوتی هستند، تغییر دادیم.
مناوی با اشاره به علت آغاز زندگی مخفی اش، گفت: یک روز در حین سخن گفتن با اعتصاب کنندگان در گچساران، نیروهای نظامی رژیم تعدادی از مردم این شهر را به خاک و خون کشیدند که بعد از این حادثه، ساواک طی تلفنگرامی به سازمان امنیت گچساران اعلام کرد که «مناوی» با مقدار زیادی پول به گچساران آمده و کارکنان آموزش و پرورش را به اعتصاب تحریک میکند. ساواک از آن پس دستور دستگیری من را صادر کرد، اما دوستانی که در مخابرات بودند، مرا از این جریان آگاه کردند که در راه بازگشت به اهواز ناگهان توسط نیروهای رژیم، دستگیر و به محل باشگاه ژاندارمری در منطقه زیتون کارگری اهواز منتقل کردند. (6)
گسترش موج اعتصابات در سراسر کشور، بخصوص صنعت نفت، مملکت را به حال فلج کامل درآورد و درآمد ارزی کشور به صفر رسید؛ اين اقدام، حکومت شاه را با بحران روبرو می کرد و به شاه اجازه نمي داد تا با تكيه بر نفت به كار خود ادامه دهد؛ این اعتصابات نقش تعيين كننده اي در استمرار نهضت اسلامی داشت.
پینوشتها:
كتاب «از اعتصاب كاركنان صنعت نفت تا پيروزي انقلاب اسلامي» تاليف مركز اسناد انقلاب اسلامي.
1- مرتضي شمس، سخنران چهارمین پیش همایش یک صد سالگی صنعت نفت با عنوان نفت و تحولات مناطق نفت خیز جنوب ایران ٬در پژوهشگاه علوم انساني جهاد دانشگاهي
2- Terisa Turner, Iranian Oil Workers in the 1973-79 Revolution in Oil and Struggle, Zed Press, 1980, P. 280
3- خاطرات آیت الله سیدمحمدعلی موسوی جزایری صفحه 20 و 21
4- روح الله خمینی، صحیفه نور، جلد 2، صص 61-52
5- گفتگوی خبرگزاری ایرنا با فرشيد خائيز٬ رئيس روابط عمومي شرکت پالايش نفت آبادان ۸۸ /۱۱ /۱۷
6- www.naftnews.com