در اردوگاه جز زن و مرد و کودک و افراد سالخورده کس دیگری وجود نداشت و نیروهای مزدور رژیم صهیونیستی طی سه روز دست به قتل و کشتار آنان زدند.
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری دانشجو، جنایت صبرا و شتیلا پس از آن شروع شد که ارتش رژیم صهیونیستی به فرماندهی آریل شارون، وزیر امور نظامی آن زمان رژیم اسرائیل در زمان جنگهای داخلی لبنان، اردوگاه صبرا و شتیلا را محاصره کرد و به نیروهای مزدور خود در لبنان که از آنها به عنوان شبهنظامیان فالانژ لبنانی یاد میشد، مجوز داد تا این جنایت ددمنشانه را انجام دهند. این جنایت 3 روز پیاپی ادامه یافت و طی آن شمار زیادی زن، مرد و کودک بیگناه که بیشتر آنها فلسطینی بودند، به شهادت رسیدند. در میان شهدای این جنایت لبنانیهای زیادی هم بودند. تعداد شهدای این کشتار وحشیانه 3500 الی 5000 نفر از مجموع 20 هزار نفر ساکن اردوگاه برآورد شده است.
شبهنظامیان فالانژ با سلاح سرد اقدام به قتل عام ساکنان اردوگاه کردند تا همسایگان اردوگاه متوجه جنایت نشوند و ماموریت ارتش صهیونیستی محاصره اردوگاه و روشن کردن آن در شب با شلیک گلوله های منور بود. در روز نخست این اقدام، ارتش رژیم صهیونیستی و ارتش لبنان جنوبی اردوگاه را محاصره کردند و صدها نیروی مسلح به بهانه جستجوی هزار و 500 مبارز فلسطینی که در اصل خارج از اردوگاه و در جبهههای جنگ بودند، وارد اردوگاه شدند.
در اردوگاه جز زن و مرد و کودک و افراد سالخورده کس دیگری وجود نداشت و نیروهای مزدور رژیم صهیونیستی طی سه روز دست به قتل و کشتار آنان زدند. بیشتر اجساد در خیابانها و روی زمین افتاده بودند که بعدها بولدوزرهای ارتش اسرائیل وارد اردوگاه شدند و شروع به تخریب خانهها و نابودی اردوگاه کردند تا هیچ رد و اثری از این جنایت باقی نماند.
برخی منابع تصریح کردهاند بیشتر قربانیان این جنایت که برخی از آنها هنوز زنده بودند با استفاده از بولدوزرها در کامیونها ریخته، به خارج از اردوگاه منتقل و در منطقه الناعمه و الدامور منتقل شدند و در حالی که کیسههای سنگین به پایشان بسته شده بوده در دریا ریخته شدند تا در آینده کشف اجساد آنها ممکن نباشد.
این رفتار وحشیانه که به بیمارستانهای عکا و غزه در نزدیکی این دو اردوگاه نیز کشیده شد و پرستاران و پزشکان این بیمارستانها را نیز در برگرفت، با نظارت سه شخص اصلی یعنی آریل شارون، رافائل ایتان، رئیس ستاد مشترک ارتش رژیم اسرائیل و ایلی حبیقه، مسئول امنیتی نیروهای فالانژ لبنان صورت گرفت.
جنات زین عبدالطیف پرستار لبنانی بیمارستان عکا در تشریح جنایات صبرا و شتیلا گفت: «فالانژها به سمت چهار پزشک که پارچه سفیدی در دست داشتند و میخواستند از ورود آنها به بیمارستان جلوگیری کنند، نارنجک پرتاب کردند. یکی از همکاران من فریاد کشید و به سمت آنها سنگی پرتاب کرد. جنایتکاران هم چنان سیلی محکمی به او زدند که بیهوش بر زمین افتاد. بعد پیراهنش را پاره کردند و او را به پیاده روی مقابل بردند و بهصورت گروهی مورد تجاوز قرار دادند.»
وی میافزاید: «در روز جمعه به بیمارستان غزه پناه بردم و آنها ما را صبح 18 سپتامبر محاصره کردند و فلسطینیها را که شامل زنان و کودکان نیز میشدند از دیگران جدا کرده و به یک ورزشگاه بردند و در چالههایی که بر اثر بمباران حفر شده بود انداخته و گفتند همه دراز بکشند. سپس بر روی همه آتش گشودند و در آخر با سه بولدوزر بر روی آنها، چه زنده و چه مرده، خاک ریختند.»
هدف اصلی این اقدام وحشیانه ایجاد رعب و وحشت میان فلسطینیان و واداشتن آنان به ترک لبنان و برانگیختن فتنه و درگیری داخلی بود. دشمن میخواست ضربه نهایی را به فلسطینیان لبنان بزند و این طور به آنان القا کند که رهبرانشان لبنان را ترک کرده و آنها را تنها گذاشتهاند.
صهیونیستها و مزدوران فالانژ آنها یک روز بعد از این قتلعام بسیاری از خبرنگاران و عکاسان خارجی را دستگیر و بعد از نابود کردن فیلمهایشان، آنها را از لبنان اخراج کردند تا صحنههای بیشتری از این جنایت فاش نشود.
نقش امریکا در قتلعام صبرا و شتیلا روزنامه نیویورک تایمز در سال 2012 اسناد محرمانهای را فاش کرد که حاکی از دخالت طرفهای امریکایی در قتل عام صبرا و شتیلا بود. این اسناد در مقالهای تحت عنوان «کشتاری که امکان جلوگیری از وقوع آن وجود داشت» به قلم سیت انزیسکا، پژوهشگر امریکایی دانشگاه کلمبیا، انتشار یافت که توانسته علاوه بر دستیابی به اسنادی مهم از رژیم صهیونیستی، گفتگوهای مسئولان امریکایی را در این مدت به صورت مستند ثبت کند.
سندی که در تاریخ 17 سپتامبر 1982 صادر شده است رویدادهای جلسه آریل شارون و وریس دراپر، فرستاده رئیس جمهور امریکا به منطقه را روایت میکند.
براساس این سند، شارون به دراپر اطمینان داده است که امریکا را وارد این اقدام ددمنشانه نخواهد کرد. شارون خطاب به دراپر گفته بود: «اگر نگران آن هستی که تو هم به همراه ما وارد این جریان شوی اشکالی ندارد، امریکا میتواند به راحتی این موضوع یا اطلاع از آن را منکر شود و ما هم این امر را انکار میکنیم.»
این روزنامه خاطر نشان می کند که این گفتگو بیانگر آن است که اسرائیلیها از ورود هم پیمانان لبنانی شان به اردوگاه و شروع قتلعام اطلاع داشتند.
یک سند دیگر از دیدار فرستاده امریکا با شارون در حضور سفیر امریکا در سرزمینهای اشغالی و رافائل ایتان و یهودا ساگی، رئیس دستگاه اطلاعات نظامی پرده برمیدارد که براساس آن دراپر از موضع امریکا مبنی بر درخواست خروج نظامیان رژیم صهیونیستی از بیروت سخن گفته بود؛ اما شارون در پاسخ وی تاکید کرده بود: «تروریستها هنوز در پایتخت حضور دارند و ما اسامی شان را در اختیار داریم. تعداد آنها 2000 تا 3000 نفر است. ولی باید پرسید که چه کسی امنیت اردوگاهها را تأمین می کند؟». دراپر در پاسخ گفته بود: «ارتش و نیروهای امنیتی لبنان این کار را خواهند کرد.»
سر انجام سه روز پس از این گفتگو و بحث و جدلهای بسیار، نظامیان رژیم صهیونیستی در 17 سپتامبر خروج از لبنان را شروع نمودند. این روز بدترین روز کشتار بود. نیروهای سازمان آزادی بخش فلسطین عملا بیروت را تخلیه کرده بودند و پس از دو شب رعب و وحشت، صبح روز شنبه نیروهای لبنانی فالانژ از اردوگاه ها عقب نشینی نمودند و آن وقت بود که حجم کشتارها مشخص شد.
شارون؛ قصاب صبرا و شتیلا این نسل کشی سر و صدای بسیاری در جهان برپا کرد به نحوی که صهیونیست ها مجبور شد به صورت نمایشی هم که شده کمیتهای در این مورد تشکیل دهند بنابراین مناخیم بگین، نخستوزیر وقت، دستور تشکیل کمیته تحقیقاتی کاهان به ریاست اسحاق کاهان، رئیس وقت دادگاه عالی را در فوریهٔ 1982 میلادی صادر نمود. این کمیته مستقل در نتایج تحقیقاتش آریل شارون را که فرمانده محلی نیروهای ارتش صهیونیستی در منطقه بود، به دلیل سهلانگاری و دست کم گرفتن واکنش فالانژهای لبنان، مقصر اعلام کرد.
این کمیته همچنین بگین، رافائل ایتان ودیگر فرماندهان اطلاعاتی را به دلیل عدم اتخاذ تصمیمات درست برای جلوگیری از این جنایت مقصر شناخت. بنابراین شارون مجبور به استعفا شد اما وی دوباره در سال 2001 با پیروزی در انتخابات به عنوان نخستوزیر رژیم اسرائیل منصوب شد.
پس از انتخاب شارون به نخستوزیری، خانوادهٔ قربانیان کشتار با استناد به قانونی که برای اولین بار در سال 1993 در مورد نسلکشی روآندا اعمال شد و اجازه تعقیب جنایتکاران جنگی را میداد علیه شارون اقامه دعوی کردند. تحقیق و تفحص شروع شد و ایلی حقیبه در میان فشار شدید رسانهای گفت حاضر است در مقابل دادگاه شهادت دهد و به نحوی که مسیر گزارش کمیته کاهان را تغییر دهد اما دیری نپایید که وی با چهار نفر از همراهانش در 2002 به دست اطلاعات رژیم اسرائیل ترور شدند و در نهایت پس از فشارهای امریکا و رژیم اسرائیل دادگاه عالی بلژیک قرار منع تعقیب آریل شارون را برای اتهام جنایت جنگی صادر نمود و دلیل آن نداشتن تبعیت بلژیکی شاکیان در زمان وقوع حادثه اعلام کرد.
بر اساس شهادت رالف شونمان، نویسنده امریکایی در مقابل کمیسیون اوسلو، در دسامبر 1982 بین 4000 تا 4500 نفر از 12 تابعیت مختلف از جمله فلسطینی، لبنانی، پاکستانی، بنگلادشی، اردنی، ترک و سودانی در این قتل عام کشته شدند.